بیستوسومین جلسه رسیدگی به اتهامهای سازمان تروریستی مجاهدین با حضور شاهدانی که سابقه عضویت در این فرقه تروریستی را داشتند، به روایتگری و ارائه سندهای زنده تبدیل شد.
به گزارش فراق، بیستوسومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامهای ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق و همچنین ماهیت این سازمان بهعنوان یک شخصیت حقوقی، سهشنبه، ۲۹ آبان در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلاموالمسلمین امیررضا دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و همچنین وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) بهصورت علنی برگزار شد.
اعلام آمادگی حدود ۲۰۰ نفر از اعضای جداشده مجاهدین برای ادای شهادت علیه این فرقه در دادگاه، نه فقط روند برگزاری دادگاه یادشده را از جهت دسترسی به اسناد زنده در مسیر هموارتری قرار داد، تغییر آشکاری هم در جریان برگزاری این دادگاه ایجاد کرد.
سیدمحمدجواد هاشمینژاد، فرزند شهید عبدالکریم هاشمینژاد و دبیرکل بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) درباره تاثیر شهادت این تعداد از افراد بر روند دادگاه، میگوید: وقتی قرار است پرونده قربانیان یک گروهک مخوف مانند منافقین بررسی شود، باید ابعاد مختلفی بررسی شوند؛ به هرحال اعضای جداشده منافقین هم شهروندان کشور ایران هستند؛ جمهوری اسلامی ایران و دستگاه قضا در هنگام بررسی پرونده صرفنظر از موضوعهای مختلف ابعاد زیادی را در نظر دارد؛ این ۲۰۰ نفر بخشی از اعضای پر تعداد اعضای جداشده منافقین هستند که برای ادای شهادت اعلام آمادگی کردهاند؛ بسیاری از این اعضای جداشده در کشورهای مختلف هستند و اینها سند جنایتهای داخلی فرقه رجوی هستند.
سیدمحمدرضا موسویفرد، استادیار گروه حقوق کیفری و جرمشناسی دانشگاه آزاد که بهعنوان کارشناس مسائل حقوقی در چند جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده منافقین نیز حضور داشته است، درباره اعلام آمادگی ۲۰۰ عضو جداشده فرقه رجوی برای ادای شهادت علیه این فرقه تصریح دارد که این امر از منظر حقوقی یک ادله بسیار بسیار معتبر است و میتواند مبنای تصمیمها و احکام قضایی باشد.
حضور چهار نفر از اعضای جداشده منافقین بهعنوان شاهد در جلسه بیستوسوم دادگاه به نوعی بازخوانی برگهایی از دفتر قطور جنایتهای داخلی مجاهدین و خیانت آن به مردم و کشور ایران بود؛ اگرچه برای جنایتهای داخلی و خیانتهای خارجی فرقه تروریستی رجوی سندهای زیادی وجود دارد، اما روایتگری اعضای جداشده جذابیت زیادی دارد، زیرا روایتی دسته اول محسوب میشود؛ چهره حاضران در سالن که با دقت به اظهارات این افراد گوش میکردند.
۲۰۰ نفر حاضر به شهادت در دادگاه شدهاند
یکی از مهمترین اتفاقهایی که در روند برگزاری دادگاه منافقین رخ داد، صدور بیانیه «ما شهادت میدهیم» ازسوی حدود ۲۰۰ نفر از اعضای جداشده از منافقین بوده است؛ افرادی که سالها و حتی دههها از عمر خود را در این گروهک تروریستی گذرانده و اکنون خواهان ادای شهادت علیه آن هستند تا به زعم خود بتوانند گامی در مسیر رسواسازی آن بردارند.
قاضی دهقانی در توضیحات ارائهشده در ابتدای جلسه بیستوسوم اعلام کرد: حدود ۲۰۰ نفر حاضر به شهادت در دادگاه شدهاند و هر تعداد از اعضای این سازمان که جدا شده و در جلسه دادگاه حاضر شود، از تمام حقوق دفاعی برخوردار است و تمام ارفاقات قانونی در حدود قانون برای آنها قابل اعمال است.
وی در ادامه توضیح داد: با توجه به اینکه بسیاری از اعضای قبلی سازمان مجاهدین از این سازمان جدا شدند و در صحن دادگاه حاضر و به صورت حضوری یا بهصورت الکترونیکی از کشورهای دیگر به ادای شهادت پرداختهاند، اعضای فعلی ساکن در مکانهای وابسته این سازمان نیز هر زمانی که بخواهند، میتوانند با مراجعه به کنسولگریها، سفارتخانهها یا تمام نهادهای مرتبط به جمهوری اسلامی ایران در خارج از ایران، خود را معرفی کرده یا به هر طریقی با دادگاه یا نهادهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از ایران مرتبط شده و آمادگی خود را برای حضور یا شهادت در دادگاه اعلام کنند.
حجتالاسلاموالمسلمین دهقانی، همچنین گفت که این افراد خواستار آن هستند که هنگام معرفیشان از عنوان اعضای رهاشده به جای اعضای جداشده استفاده شود.
بهنظر میرسد که این درخواست نباید بهعنوان تلاشی صرفا برای تغییر واژهها نگریسته شود؛ فرامتن این درخواست، حرفهای ناگفته و شاید کمتر گفتهشدهای از درد و رنجی است این افراد در دوران اسارت در اردوگاه اشرف متحمل شدهاند.
جلسه بیستوسوم دادگاه رسیدگی به جنایتهای منافقین را میتوان تا حدی متمایز از دیگر جلسههای این دادگاه دانست؛ چراکه عمده وقت این جلسه دادگاه پس از بیان اتهامهای مندرج در کیفرخواست ازسوی کاظمی، وکیل شکات، به شنیدن اظهارات و روایتهای اعضای رهاشدهای اختصاص داشت که تاکید داشتند در تمام این سالها در چنگال یک فرقه گرفتار بودند.
رنج ۳۷ ساله یک نجات یافته
عیسی آزاده، عضو نجات یافته از فرقه رجوی، نخستین شاهدی بود که در جلسه بیست وسوم دادگاه رسیدگی به جنایتهای مجاهدین در جایگاه حاضر شد؛ رهاشدهای که برای ادای شهادت از ۴ هزار و ۲۲۰ کیلومتر دورتر از فرانسه به تهران آمده بود و این کار را مسئولیت خود میدانست.
آزاده با بیان اینکه به دلیل اهمیت دادگاه از شهادت در یکی از پلتفرمهای ملاقات آنلاین خودداری کرده است، گفت: من از مسئولان و فرماندهان سابق و مدیریت اجرایی تشکیلات تروریستی منافقین هستم و حسب وظیفه و مسئولیت برای ادای شهادت در دادگاه حاضر شدم؛ من حدود ۳۷ سال عضو سازمان بودم و خدا را شاهد میگیرم که به خواست خود به اینجا آمدم و هیچ اجباری در این کار برای من نبوده است.
او با توصیف مسعود رجوی به شیطان مجسم، از تلاشهای فرقه رجوی برای ترور و بیاعتبارسازی خود گفت؛ آزاده اظهار کرد: دادگاهی در اروپا نیست که در آن منافقین از من شکایت نکرده باشد و حتی در جریان سفر به فرانسه برای سخنرانی در یک رویداد هدف یک سوءقصد قرار گرفتم.
این عضو نجات یافته گفت که جلسههای دادگاه را از طریق فضای مجازی دنبال کرده و نسبت به عمده متهمان جنایت تروریستی هشت شهریور ۱۳۶۰ و شهادت محمدعلی رجایی، رئیس جمهور و محمدعلی باهنر، نخست وزیر وقت، شناخت دارد.
شرح ماوقعی که آزاده در دادگاه ارائه کرد، با توصیفهایش از وضعیت فرقه رجوی تاریخی مصور را ارائه کرد؛ اظهارات او فهرستی از جنایتهای داخلی منافقین را ارائه میکرد که شنیدنش از زبان یکی از اعضای سابق این گروهک به مراتب جالبتر از خواندن آن در اسناد بود.
او در بازخوانی مختصر از چند دهه از عمر هدر رفته خود در فرقه رجوی، از روزی سخن گفت که بحث طلاق اجباری با ادبیاتی بسیار سخیف مطرح شد؛ روزی که فضای بسیار سنگینی را بر اعضایی که تبدیل به جنازههای متحرک شده بودند، تحمیل کرد.
لقبهایی برای بیهویتسازی
یکی از نکات مهمی که آزاده در جریان ادای شهادت در دادگاه مطرح کرد، این بود که در سازمان افراد اسامی مستعار و حتما لقبهایی داشتند که با آنها شناخته میشدند.
آنچه براساس گفتههای آزاده در این باره، آشکار میکند، این است که این لقبها نه فقط جنبه به تمسخر گرفتن افراد را داشتند، بلکه آنها را از هویت واقعی خود تهی میکردند.
این عضو جداشده گفت: دادن لقبها دلایل مختلفی داشت و بر مبنای تمسخر، مسئولیت و کار یا شهر محل تولد اعضا بود که هر عضو انجام میداد؛ محمود قائمشهر، فاضل ۰۰۷، کریم رادیو، …
ارتقاء درجه از آبدارچی به ریاست
آزاده گفت: مریم قجر عضدانلو، زمانی که مسعود رجوی و فیروزه بنیصدر با هم زندگی میکردند، به دلیل اعتماد رجوی به مهدی ابریشمچی، همسر آن زمان مریم، بهعنوان آبدارچی و مسئول هماهنگیهای دفتر رجوی مشغول به کار شد.
او گفت: مریم رجوی خودش بارها گفت که خدمتکار بوده است؛ او اساسا آدم کودنی بود و درکی حتی از اتفاقهایی که در گروهک رخ میداد، نداشت.
چرایی ادامه حضور اعضا
یکی دیگر از اعضای جداشده فرقه رجوی که در جلسه بیستوسوم دادگاه رسیدگی به جنایتهای فرقه رجوی حضور داشت، روایت خود را از مسخ شدن و ناتوانی در فکر کردن در زمان عضویت در گروهک گفت؛ او در پاسخ به این پرسش که چرا طی زندگی بیش از ۲ دهه در فرقه رجوی به فکر جدایی از آن نیفتاد، گفت که اعضای گروهک در یک روند تدریجی بهشدت تغییر میکردند و قربانی استثمار جسمی و ذهنی گروهک میشدند.
این عضو جداشده فرقه رجوی گفت: من تا زمانی که در اشرف بودم، احساس ناراحتی نداشتم؛ وقتی به کمپ آمریکاییها رفتم، با تعجب از خودم پرسیدم که چطور ۲۰ سال از عمر خود را بدون احساس ناراحتی در آن زندان گذراندم.
او که حتی به دستور گروهک تحصیلاتش در رشته مکانیک را نیمهتمام گذاشته بود، از روزهای پس از رهایی خود و تلاشش برای بازگشت به زندگی گفت؛ این عضو جداشده فرقه رجوی اکنون مدرک کارشناسی ارشد در رشته علوم سیاسی را دارد.
روایتی از یک بازمانده جنایت هولناک فرقه رجوی علیه خانوادهها
عضو جداشدهای از فرقه رجوی که در جلسه بیستوسوم دادگاه رسیدگی به جنایتهای فرقه رجوی بهصورت غیرحضور شهادت داد، فردی بود در سن ۱۱ سالگی از طریق مادرش وارد سازمان شده و به گفته خودش از ۱۶ سالگی بهصورت رسمی وارد گروهک شد.
او گفت: پس از ۲۳ سال حضور در گروهک، ۱۸ سال گذشته را پس از جدایی از فرقه رجوی در ایران زندگی کردم.
آنچه در گفتههای این عضو سابق فرقه رجوی بسیار تکاندهنده بود، روایت از زندگی خانوادگیش بود؛ او گفت: من با مادرم به گروهک پیوستم؛ خواهرم هم همینطور؛ پس از آن پدرم به فرقه رجوی در عراق پیوست؛ از سرنوشت هیچیک از اعضای خانوادهام اطلاعی ندارم.
این عضو جداشده فرقه رجوی اظهار کرد:، اما میدانم که پس از جدایی من مادرم مغضوب و از مسئولیتهایش در رده فرماندهی خلع شد؛ گاهی فکر میکنم که سر به نیستش کردهاند.
چه بر سر فرزندان اعضای فرقه رجوی رفت؟
این عضو جداشده فرقه رجوی با بیان اینکه آمار دقیقی از تعداد کودکان حاضر در اشرف ندارد، گفت: تخمین میزنم تعداد کودکان ۷۰۰ نفر باشند؛ من و همه این کودکان، اجازه ارتباط با خانواده را جز در زمان تعیینشده ازسوی گروهک نداشتیم و حتی در صورت برخورد اتفاقی با اعضای خانواده، باید سریع ازهم جدا میشدیم؛ من حتی نمیتوانم تاریخی برای پیوستنم به فرقه رجوی بگویم؛ چون من هیچوقت انتخاب نکردم که عضو این گروهک باشم، اما در دنیایی که ارتباطش با جهان خارج قطع بود، بزرگ شدم.
او گفت: از نظر فرقه رجوی، ارتباط خانوادگی یک نوع ایجاد زندگی، زندگیطلبی و گرایش به زندگی قلمداد میشد و به همین دلیل ممنوع بود؛ گروهک ۲ کودک زیر ۱۵ سال را برای حضور در عملیات فروغ جاویدان از مدرسه بیرون کشید و روانه میدان جنگ کرد؛ هر دوی این کودکان کشته شدند.
این عضو جداشده در توضیح سرنوشت کودکان و فرزندان اعضای فرقه رجوی، گفت: گروهک بسیاری از بچهها را در سال ۱۳۷۰ از پدر و مادرشان جدا کرد و به کشورهای خارج فرستاد تا میان هواداران سازمان پخش شوند و از بسیاری از آنها سوءاستفاده شد.
او گفت: در خود اشرف گزارشهایی از سوءاستفاده جنسی از کودکان داشتیم؛ در مواردی کودکانی که سنشان کم بود ،مورد تعرض قرار میگرفتند؛ من خودم شنیدم کسی را مورد تعرض قرار داده بودند.
روزنامه فرانسوی لوموند در خرداد سال جاری در گزارشی به موضوع سوءاستفاده نظامی فرقه رجوی از کودکان پرداخته است؛ این گزارش بر مبنای مصاحبه با سه نفر از اعضای سابق این گروهک که در کودکی و نوجوانی به آن پیوسته بودند، تهیه شده است؛ سه مصاحبهشونده یادشده متولد دهه ۱۹۸۰ با والدینی نزدیک به فرقه رجوی هستند.
نگارنده با اشاره به اینکه حدود ۲ هزار عضو منافقین در آلبانی مستقر هستند، نوشت که فرقه رجوی به پرسشها درباره نکات مطرحشده ازسوی مصاحبهشوندهها پاسخی نداده است، بلکه به ارسال ایمیلی که در آن فقط اظهارات مصاحبهشوندهها را غیرمعتبر دانسته، بسنده کرده است.
تلاشی سخت برای رهایی
این عضو جداشده در توصیف روند جدایی خود از فرقه رجوی گفت: اعتراضهای من و درخواستهایم برای جدایی از گروهک به جلسههای مکرر با هدف قانعسازی و متقاعد کردن من به ادامه فعالیت در گروهک مواجه میشد؛ در نهایت موفق شدم آنها را به جایی برسانم که مرا رها کنند و کاری به من نداشته باشند.
او در ادامه گفت: من در اسفند ۱۳۸۵ به صلیب سرخ درخواست دادم که به ایران بازگردم؛ وقتی صلیب سرخ در ارتباط با دولت ایران درخواست من را مطرح کرد، دولت ایران این موضوع را پذیرفت که بدین ترتیب از طریق وزارت خارجه به طور قانونی به ایران برگشتم.
افزایش آمار امضاکنندگان بیانیه «ما شهادت میدهیم»
جلسه بیستوسوم دادگاه با اظهارات ابراهیم خدابنده، عضو جداشده فرقه رجوی و مدیرعامل فعلی انجمن نجات پایان یافت.
او در جایگاه حاضر شد تا اظهارات ناتمام جلسه پیش خود را تکمیل کند؛ خدابنده تاکید کرد که تفاوتی میان تاکتیکهای داعش و منافقین وجود ندارد.
این عضو جداشده همچنین از افزایش شمار افراد امضاکننده بیانیه ما شهادت میدهیم، خبر داد و اعلام کرد که تعداد امضاها در آینده نزدیک بازهم افزایش مییابد.
انتهای پیام