عضو جداشده از فرقه رجوی گفت: سازمان با توجه به ایدئولوژی که داشت همیشه به دنبال هویت سازی بود و میخواست انسانها و اعضای سازمان را مستقل از سایر جوامع بشری تلقی کند.
به گزارش فراق، شاهدی از اعضا جدا شده، روز سه شنبه ۲۹ آبان ماه در بیست و سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از سران این سازمان، در جایگاه حضور یافت و درباره فرقهگرایی اظهار کرد: بحث فرقهگرایی در سازمان یک بحث خلقالساعه نیست و یک روند تدریجی است و به تدریج انسانهایی را آن قدر تغییر میدادند که همه چیز را باید از سازمان دریافت میکردند هر چند که افراد آگاهی داشتند. اینکه در زندانی به سر میبریم هیچ وقت احساس ناراحتی نداشتیم و من تنها زمانی به این احساس رسیدم که قرارگاه اشرف به کمپ آمریکایی رفتم. در کمپ آمریکایی تعجب میکردم که من واقعا ۲۰ سال در قرارگاه بودم بدون اینکه احساس ناراحتی کنم این سوال مهمی است و بحث فرقهگرایی در مورد سازمان بحث عمیقی است و آدمها با پوست و گوشتشان استثمار ذهنی و جسمی را احساس میکنند.
وی افزود: سازمان با توجه به ایدئولوژی که داشت همیشه به دنبال هویت سازی بود و همیشه میخواست انسانها و اعضای سازمان را مستقل از سایر جوامع بشری تلقی کند و زمانی که اعضا کلمات و اصطلاحات را میشنیدند در درون به آنها اقناع دست میداد مثلا به یکی قهرمان مجاهد خلق میگفتند.
قاضی گفت: شما با چه نیتی به سازمان ملحق شدید؟
شاهدی از اعضا جدا شده سازمان بیان کرد: با افکار آرمانگرایی و ایدهآلیستی به سازمان ملحق شدم پس از انقلاب زمانی که سازمان در دانشگاهها نماز جماعت برگزار میکرد و خانمها با حجاب در کنار مردها نماز میخواندند ما خیلی انگیزه میگرفتیم. در واقع ما مغفول ظاهرسازیهای سازمان قرار گرفتیم ولی از ماهیت هیچ اطلاعی نداشتیم. پس از انقلاب فضایی ایجاد شد که در هر خیابان ۱۰ الی ۱۵ حزب و گروه را میدیدید که روزنامه میفروختند و آدمها به راحتی جذب این گروهها میشدند و من هم به لحاظ افکار ایدهآلیستی و آرمانگرایی که داشتم که جذب سازمان شدم بدون اینکه از ماهیت سازمان اطلاعاتی داشته باشم.
قاضی سوال کرد: تحصیلات شما چیست؟
وی پاسخ داد: کارشناسان ارشد علوم سیاسی دانشگاه پیام نور تهران غرب هستم البته در ترکیه نیز دانشجو رشته مکانیک بودم که به دستور سازمان ترک تحصیل کردم و به عراق رفتم.
وی ادامه داد: زمانی که به تشکیلات رفتیم همیشه در اشرف بودیم و از آنجا خارج نمیشدیم. حتی زمانی که میخواستیم از یک مقر خارج شویم و به مقر دیگر برویم همه چیز کنترل شده بود و ارتباط پنهانی وجود نداشت تا من با مادرم ارتباط داشته باشم.
قاضی گفت: معمولا سازمان از بچهها و امثال شما در چه اموری استفاده میکرده و میکند؟
وی پاسخ داد: بسیاری از بچهها را در سال ۷۰ از پدر و مادرشان جدا کرد و به کشورهای خارج فرستاد تا میان هواداران سازمان پخش شوند و بسیار از آنها سوءاستفاده شد.
وی گفت: در خود اشرف سوء استفاده جنسی داشتیم، مواردی که سنشان کم بود مورد تعرض قرار میگرفتند. من خودم شنیدم کسی را مورد تعرض قرار داده بودند.
قاضی از وی پرسید اطلاعی در مورد انفجار دفتر نخست وزیری دارید؟
وی گفت: در مورد این موضوع اطلاعاتی ندارم در آن موقع در موقعیتی نبودهام که بتوانم اطلاعی کسب کنم.
وی در ادامه در پاسخ به سوال قاضی در مورد اینکه آیا خواهر و برادر دیگری هم در آنجا دارید، گفت: بله یک خواهرم دارم که از کودکی آنجا بود، اما هنوز هم هست که از سرنوشت او نیز خبری ندارم.
قاضی از وی پرسید آیا شما فرار کردید یا با تمایل به صورت عادی جدا شدید؟
وی گفت: طی چهار سال تلاش میکردم که جدا شوم، چون احساس میکردم به شدت از من سوء استفاده میشود. من درخواست میکردم که جدا شوم آنها با ۱۰ تا ۲۰ نفر از مسئولین در ۲۴ ساعت نشست میگذاشتند و من را قانع میکردند تا بمانم، در مرحله آخر موفق شدم آنها را به به این نقطه برسانم که دیگر مرا رها کنند و کاری نداشته باشند.
وی ادامه داد: در لحظه آخر احمد واقف تلاش داشت من متنی را امضا کنم و بگویم که نفوذی هستم در هر صورت آنها موفق شدند که من را بزنند که از آنجا خارج شوم تقریبا نزدیک ۱۰ تا ۲۰ روز در ساختمانی قرنطینه بودم و با کسی ارتباط نداشتم، اسفند ۸۵ درخواست دادم که برگردم ایران و به صلیب سرخ درخواست دادم و وقتی صلیب سرخ در ارتباط با دولت ایران درخواست من را مطرح کرد دولت ایران این موضوع را پذیرفت که بدین ترتیب از طریق وزارت خارجه به طور قانونی به ایران برگشتم.
انتهای پیام