• امروز : یکشنبه - ۲ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 22 December - 2024

باید متفاوت بود تا از اسارت فرقه رجوی رها شد

  • کد خبر : 49325
  • 17 نوامبر 2024 - 13:56

نگرانی عمده رجوی این نیست که فشارهایی از بیرون ممکن است باعث فروپاشی تشکیلاتش شود، بلکه او نگران طرز تفکر اعضای سازمان است.

maryam ashraf

به گزارش فراق، اگر بخواهم به‌طور مختصر بگویم که چرا افرادی در داخل تشکیلات رجوی توانسته‌اند از سیطره و کنترل او خارج شده و به دنیای آزاد راه پیدا کنند، باید بگویم که «متفاوت بودن» تنها عاملی است که باعث می‌شود افراد به خود آمده و گزینه‌های بیشتری در پیش روی خود ببینند.

آیا فکر می‌کنید تشکیلات رجوی از افراد تحت کنترل خود چه می‌خواهد؟ آن‌ها می‌خواهند که افراد مانند راس هرم، یعنی مسعود رجوی، باشند. آن‌ها از اعضا می‌خواهند که به هیچ چیز دیگری فکر نکنند و فقط به چارچوب‌ها و ضوابط تشکیلات پایبند باشند. اصولی که رجوی برای اعضای سازمان تعیین کرده و آن‌ها باید به آن تن دهند. نگرانی عمده رجوی این نیست که فشارهایی از بیرون ممکن است باعث فروپاشی تشکیلاتش شود، بلکه او نگران طرز تفکر اعضای سازمان است. او همواره از این بیم دارد که افراد در داخل تشکیلات به چیزهای دیگری غیر از تشکیلات فکر کنند؛ مانند خانواده، دنیای آزاد، خاطرات گذشته و علایقی که قبل از ورود به تشکیلات داشتند. هر چیزی که ممکن است باعث شود فرد یا افرادی دچار انتخاب شوند.

رجوی همواره خواسته که افرادی که روزی وارد تشکیلات او شده‌اند، فقط و فقط به او فکر کنند. لذا دائماً تلاش می‌کند تا از طریق مریم رجوی و سایر سران تشکیلات اینگونه القا کند که به جز مسعود رجوی نباید کسی دیگر در ذهن آن‌ها رنگ داشته باشد. آن‌ها تلاش می‌کنند تا فرد را از پدر و مادر، خانواده و هر آن چیزی که ممکن است جدا کرده و در افکارش نسبت به آنان فاصله ایجاد نمایند.

از این رو، افراد در داخل تشکیلات در نوع طرز فکر و اندیشه شبیه هم هستند. تا اینجای کار، اگر افراد شبیه هم باشند، خطری تشکیلات را تهدید نمی‌کند. اما به محض اینکه افراد به افکار دیگری روی بیاورند، آنگاه آژیرهای خطر به صدا درمی‌آید و تشکیلات دچار خطر می‌شود و نیاز به درمان دارد.

تصویر دیده نشده از نشست عملیات جاری و غسل روزانه در «اشرف۳»

تهی شدن از خصلت‌های انسانی در نشست عملیات جاری

اگر با نشست‌های داخل تشکیلات رجوی تحت عنوان «نشست‌های ایدئولوژیک» آشنا باشید و برخی از مطالب آن را دنبال کرده باشید، حتماً به این نتیجه رسیده‌اید که مغزشویی از همین نشست‌ها شروع می‌شود. این نشست‌ها به‌طور دوره‌ای برگزار می‌شوند، یا توسط خود مسعود رجوی و یا توسط مریم رجوی. سرخط و مشی این نشست‌ها توسط مسعود رجوی تدوین شده و به صورت جزوه در می‌آید و سپس یا خودش، یا مریم رجوی و یا در ادامه توسط مسئولین سازمان دنبال می‌شود. مانند نشست‌های انقلاب که بحث مفصلی دارد و یا نشست‌های استراتژی سازمان و سایر نشست‌ها.

البته خاطرنشان کنم که هم‌اکنون نیز تمام نشست‌ها از انقلاب ایدئولوژیک شروع شده و به همین موضوع ختم می‌شود. یعنی چسب و لازمه اینکه افراد متمرکز شده و روی موضوعی واحد تمرکز کنند، همان بحث ایدئولوژیک سازمان است. تمام بحث‌ها بر روی این تمرکز دارد که طرز فکر افراد روی یک موضوع مشخص شکل بگیرد و غیر از آن هر چیز دیگری که در ذهن دارند را پاکسازی کرده و دور بریزند.

از آن به بعد است که چیزی به نام «حسابرسی» در تشکیلات جاری می‌شود و اگر کسی طرز فکرش به جز آموزش‌های جدید باشد، باید حساب پس بدهد و در صورت نیاز توبیخ شود!

به همین دلیل است که می‌گویم اگر کسی در چنین وادی به جز آموزش‌ها و داده‌های مسعود رجوی فکر کند، در مسیر متفاوت بودن افتاده و اگر آن را حفظ کند، در نهایت به جدا شدن از تشکیلات خواهد انجامید. این مسیری است که هر فردی که از سازمان جدا شده، طی کرده و به سرانجام رسانده است.

بر اساس تجربیات خود و سایر کسانی که می‌شناسم، ایجاد یک مسیر متفاوت در تشکیلات رجوی بسیار دشوار است و هر کسی که می‌خواهد از تشکیلات رجوی جدا شود، باید خودش آن مسیر را کشف و دنبال کرده و حفظ نماید.

این مسیر شاخص‌هایی دارد، مانند فرمان‌ناپذیری در تشکیلات که مهم‌ترین شاخص متفاوت بودن است. در ادامه، شرکت نکردن در نشست‌های تشکیلاتی، عدم شرکت در برنامه‌های کاری، عدم حضور در مراسم‌های مرسوم، جمع‌گریزی در سازمان و امثالهم.

پس از شناسایی این گونه افراد در تشکیلات، در ابتدا برخوردهای لازم شکل می‌گیرد. ابتدا برخوردها نرم و دوستانه است، شامل صحبت‌های صمیمی، دادن هدایا و تأمین نیازهای فرد. اگر سران سازمان تشخیص دهند که این روش‌ها مؤثر نیست، لحن صحبت‌ها تغییر کرده و تندتر می‌شود. خشونت به تدریج در برخوردها شکل می‌گیرد، تهدیدها افزایش می‌یابد و رنگ و بوی خود را عوض می‌کنند تا جایی که فرد فکر کند اگر از انتخاب خود برنگردد، ممکن است جان خود را از دست بدهد!

در این نقطه، کیفی‌ترین حالت متفاوت بودن شکل می‌گیرد و اگر فرد از این مرحله عبور کند، تقریباً می‌توان گفت که هفتاد درصد راه را طی کرده و به سرازیری افتاده است. یعنی از شروع متفاوت بودن تا پایان مسیر، یک جسارت متهورانه توأم با لجاجت نیاز است. سلاح‌های این مسیر برای هر کسی که در آن گام نهد، جسارت و لجاجت است. اگر فرد در این مسیر به قول معروف «بای» ندهد، بی‌تردید به نتیجه مثبت خواهد رسید و به هدف خود نائل خواهد آمد.

پس به کسانی که در تشکیلات رجوی اکنون این مطلب را می‌خوانند، می‌گویم که باید وارد مسیر متفاوت بودن شوید اگر می‌خواهید خود را از تشکیلات نجات دهید. این مسیر جواب دارد و بسیاری آن را طی کرده و به موفقیت نائل آمده‌اند. ایمان داشته باشید که شما هم می‌توانید. اکنون وضعیت و شرایط اساساً فرق کرده است و شما در آلبانی دوستانی دارید که با نام انجمن نجات در حال فعالیت هستند. خود را به پلیس معرفی کرده و بگویید که می‌خواهید به نزد انجمن نجات آلبانی بروید. ناگهان خواهید دید که انتخاب مسیر متفاوت بودن ثمربخش بوده و پیروز و موفق شده‌اید. با ایمان به یک انتخاب قدرتمند که جسارت و لجاجت سلاح‌های شما در این مسیر خواهند بود.

بخشعلی علیزاده

عضو جداشده از فرقه رجوی

انتهایپیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=49325

نوشته های مشابه

18دسامبر
تفسیر مارکسیستی از دین توسط مجاهدین خلق
نگاهی به فضای گفتمان مارکسیستی دهه 40 و 50 شمسی

تفسیر مارکسیستی از دین توسط مجاهدین خلق

14دسامبر
تغییر باور، شرط نجات است
پاسخی به پرسش مهم خانواده‌های چشم انتظار

تغییر باور، شرط نجات است