فرقه رجوی وقتی میخواهد خود را در سطح جهانی مطرح کند، از سُس حقوق بشر استفاده کرده و به زعم خودش تلاشی انجام میدهد تا بلکه بتواند سر مخاطبانش را شیره بمالد.
به گزارش فراق، رجوی اگر میخواهد نمادی از حقوق بشر را به نمایش بگذارد، اول باید ترتیب دیدار اعضای خود را با خانوادههایشان بدهد. این موضوع بسیار مهم و محکی مقابل هر آنچه که مدعی آن هستند، میباشد. دوم اینکه درها را باز بگذارد تا هر کسی که میخواهد به بیرون اردوگاه اشرف ۳ تردد داشته باشد، نه اینکه چند نگهبان برای افراد بگذارد. باید اجازه بدهند هر کسی که دوست دارد و انتخاب واقعی و درونیاش است، در تشکیلات مخوفشان بماند یا آزادانه آنجا را ترک کند، نه اینکه با اجبار از طرفهای مقابل تعهدات اجباری و ساختگی بگیرند و افراد را وادار به ماندن در اردوگاه اشرف ۳ کنند. اگر آنها روی گفتههای خود در خصوص حقوق بشر هستند، لاجرم باید اجازه بدهند که افراد نامهنگاری کنند و یا سادهتر اینکه افراد تماسهای خانوادگی با هر کدام از قوم و خویشان خود برقرار کنند. در دنیای امروزی و با پیشرفتهایی که در عصر ارتباطات وجود دارد، سادهترین ابزار و برنامهها وجود دارد تا از این سر دنیا با آن سر دنیا در یک چشم به هم زدن ارتباط تصویری برقرار نمایند.
اینهایی که عرض کردم، ابزار بسیار سادهای هستند که هر فردی میتواند برای اثبات ادعای خود، بهویژه در خصوص حقوق بشر، به کار گیرد و طرفهای مخاطبش را اقناع کند که این امکانات وجود دارد تا هر کسی که دوست دارد با خانوادهاش ارتباط برقرار کند. ولی ما شاهد هستیم که به هیچ عنوان تشکیلات رجوی پای این موضوعات نمیآید و بالعکس، تا میتواند هر گونه امکان را نیز از بین میبرد.
مریم رجوی هر جا که مینشیند از ۱۰ ماده خود دم میزند، موادی که فقط روی کاغذ هستند و هیچ امکان اثبات آن وجود ندارد. از آزادی زنان حرف میزنند و برایش همایش و جلسات مختلف برگزار میکنند، بدون اینکه حتی یک زن در تشکیلات رجوی بتواند با عزیزان خود یک تماس ساده برقرار نماید. از آزادیهایی دم میزنند که همین الان در تشکیلات خودشان مطلقاً نمیتوانند جاری و ساری نمایند. از آزادیهایی صحبت به میان میآورند که بیشتر به مدینه فاضله شبیه است، قوانینی که برای اثبات آن توانایی اجرای ولو یکی از آنها را ندارند. از موضوع حجاب دم میزنند، آیا زنی هست که در مناسبات سادیسمی آنان بتواند هر طور که دوست دارد لباس بپوشد؟ آیا کسی هست که بخواهد ازدواج کند و امکان ازدواج او فراهم باشد؟
میگویند افراد داوطلب هستند و خودشان انتخاب کردهاند که در مناسبات رجوی زندگی کرده و به قول آنها مبارزه نمایند. خب، اگر اینطور است، چرا کسی توانایی خروج از اردوگاه اشرف ۳ را ندارد؟ واقعاً افراد انتخاب کردهاند که در تشکیلات رجوی که هیچ فرقی با زندانهای انفرادی ندارد زندگی کنند؟
در عالم واقع، افراد گولخورده فریب تبلیغات رجوی را در رسانههایش میخورند. خودم شاهد بودم افرادی از ایران و یا اروپا و آمریکا به مناسبات میپیوندند و به سرعت از انتخابشان پشیمان میشوند. آنها میگفتند عجب غلطی کردیم که آمدیم اینجا. زمین تا آسمان تبلیغاتشان با واقعیتی که دارند متفاوت است. اینجا بیشتر شبیه یک زندان است تا یک مناسبات مبارزاتی!
این افراد چون در بدو ورودشان به تشکیلات، همه داراییهایشان اعم از پول و مدارک و هر آنچه که به هویت آنها برمیگشت، گرفته میشد، دیگر هیچ مدرک و یا پولی به همراه نداشتند تا اگر روزی از پیوستن خود به سازمان منصرف شدند، بتوانند چارهاندیشی کنند. در مقابل، به سرعت خود را گرفتار در حصاری میدیدند که گویی راه خروجی متصور نیست. به آنان گفته میشد که اگر بیاجازه محل زندگی خود را ترک کنند، سازمان هیچ مسئولیتی در قبال زندگی آنان نداشته و اگر توسط پلیس دستگیر شوند، سازمان خود را مسئول نمیداند. لذا آنان در آن کشور (سابقاً در عراق و اکنون در آلبانی) به جرم ورود غیرقانونی و در ادامه به جرم جاسوسی مجازات خواهند شد! بنابراین، این افراد واقعاً خود را گرفتار و به نوعی گروگان محسوب میشدند.
و چه کسانی که ریسک کرده و خروج کردند، ولی توسط پلیس محلی دستگیر شده و بعدها از سرنوشت آنان خبری نبود، مخصوصاً در عراق که دیکتاتوری سابق عراق (صدام حسین) در همدستی با مسعود رجوی، افرادی که فرار میکردند را دستگیر و به زندان مخوف موسوم به «ابوغریب» میفرستاد و دیگر از سرنوشت هولناک آنان کسی خبردار نمیشد. اکنون نیز در کشور آلبانی چنین حسی را به افراد القا میکنند تا کسی جرات فرار به سرش نزند.
این است دمکراسی و آزادی که مریم رجوی مدام در بوق و کرنا میکند، ولی در واقعیت محض، حقوق بشر در تشکیلات رجوی مدام سلاخی میشود.
بخشعلی علیزاده
انتهای پیام