ازدواج مریم رجوی با مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران، یکی از جنجالیترین رویدادهای تاریخ فرقه رجوی است. زنی که در اوج جوانی، زندگی مشترک خود را با مهدی ابریشمچی، یکی از اعضای برجسته سازمان، به که بعدها به دیکتاتوری بیرحم تبدیل شد.
طلاقی که بسیاری آن را «اجباری» و «غیرشرعی» میدانند و ازدواجی که به مثابه معاملهای تاریک برای کسب قدرت و موقعیت در سازمان تعبیر میشود، سوالات و ابهامات بسیاری را در اذهان باقی گذاشته است.
در این میان، شبهات عجیب و وحشتناکی نیز نسبت به علت این ازدواج بیشرمانه وجود دارد. برخی آن را «خیانتی نابخشودنی» به همسر و فرزندش میدانند و برخی دیگر، آن را «ازدواجی فاسد» و «غیرانسانی» قلمداد میکنند.
اما در ورای این جنجالها، چه چیزی در ذهن مریم رجوی میگذشت؟ آیا او فریفته وعدههای قدرت و جاهطلبی مسعود رجوی شده بود یا عشق و تعهدی عمیق او را به این مسیر کشانده بود؟
هیچ کس به طور قطع نمیداند که در قلب مریم رجوی در آن زمان چه میگذشت. اما واقعیت این است که او در ازای این ازدواج، بهایی سنگین پرداخت. او نه تنها زندگی مشترک قبلی خود را از دست داد، بلکه مجبور به پذیرش محدودیتها و قوانین سختگیرانهای در تشکیلات رجوی شد.
ازدواج مریم رجوی با مسعود رجوی، نقطه عطفی در تاریخ زندگی او و همچنین در تاریخ سازمان مجاهدین خلق بود. این ازدواج، آغازگر فصلی تاریک و پرماجرا بود که هنوز هم پس از گذشت سالها، سوالات و ابهامات بسیاری را بیپاسخ باقی گذاشته است.
آیا مریم رجوی قربانی بود یا فریبکار؟ آیا او زنی فداکار بود که به عشق خود ایمان داشت یا زنی جاهطلب که قدرت را به هر قیمتی میخواست؟
سالاری
انتهای پیام