این یادداشت از روی مزاح و خنده نوشته نشده؛ واقعیتی است که اعضای فرقۀ رجوی مدام با آن مواجه هستند. مسعود رجوی هر بار که اتفاقاتی در سازمان رخ میداد، میگفت که «باید موتور عوض کنیم، زیرا موتورهای قبلی دیگر به درد این مسیر نمیخورند و به روغنسوزی افتادند!»این یادداشت از روی مزاح و خنده نوشته نشده؛ واقعیتی است که اعضای فرقۀ رجوی مدام با آن مواجه هستند. مسعود رجوی هر بار که اتفاقاتی در سازمان رخ میداد، میگفت که «باید موتور عوض کنیم، زیرا موتورهای قبلی دیگر به درد این مسیر نمیخورند و به روغنسوزی افتادند!»
منظور او این بود که این موتورهایی که اعضا دارند، یا سوختهاند و یا نیمسوز شدهاند و دیگر به درد نمیخورند. بنابراین، برای جهش و پیشروی، باید دست به تعویض موتور زد، زیرا کشش و قدرت لازم را ندارند. اما هیچکس از او نمیپرسید که پس این همه سال شما چه کار میکردید؟ این همه مصیبت که تحت نام «انقلاب ایدئولوژیک مریم» بر سر اعضایتان آوردید، چه معنایی داشت؟ پس معنی این حرف که باید موتور عوض کنید، این است که انقلاب مریم هیچ مشکلی حل نکرده و بلکه بیشتر خسارت وارد کرده است.
حالا سوال اینجاست که چرا مجاهدین این قدر موتور میسوزانند یا در بهترین حالت به روغنسوزی میافتند؟ و چرا انقلاب مریم نتوانسته از انبوه مشکلات لاینحل مسعود رجوی تضاد جدی حل کند؟
ابتدا باید عرض کنم که نباید یکجانبه قضاوت کرد، زیرا فشاری که روی اعضای سازمان است، باور کنید که روی کمتر کسی است. آنها مدام با لحظاتی درگیر هستند که مسعود رجوی آن را زندگیطلبی نامیده است. از نظر او، همه مجاهدین درگیر زندگیطلبی هستند و یا با عناصر بورژوازی سازش میکنند. از دیدگاه او، ازدواج و تشکیل خانواده و به وجود آمدن فرزندان، نماد بورژوازی است که در دنیای سرمایهداری موج میزند و جنبۀ شیطانی دارد.
ایجاد کینه و نفرت
هنر مسعود رجوی این است که مدام کینه و نفرت ایجاد کند و در آن آتش بدمد؛ کینه و نفرت نسبت به خانواده، شامل پدر و مادر و خواهر و برادر، و همچنین تنفر از همسر و فرزندان! یعنی فرد باید تهی از هر احساس و نفرت از همه چیز و همه کس باشد.
باز سوال پیش میآید که اگر فرد این حجم نفرت داشته باشد، در عوض چه باید کند؟ به چه کسی عشق بورزد؟ زیرا تمام علائق فرد با مغز شویی و ایجاد نفرت و انزجار و کینه هدر رفته و نابود شده است. بنابراین، قسمت خالی قلب و روح و روانش را باید نثار چه کسی کند؟
اینجاست که «خار مریم» به کمک اعضای نگونبخت میآید. به گفته مسعود رجوی، چون خار مریم صاحب انقلاب ایدئولوژیک است و ناجی به شمار میرود، باید با دادن نفسهای مصنوعی به کمک نیروهایش بشتابد. خار مریم در نشستهای به اصطلاح انقلاب به اعضای زن و مرد سازمان میگوید: «حالا که شما اینقدر از خانواده و علائق زندگی منزجر شدهاید، باید عاشق رهبر عقیدتی خودتان باشید، یعنی مسعود رجوی.» او میگوید که؛ «به همان میزان که از خانواده منزجر و متنفر شدهاید، باید عشقتان را نثار مسعود رجوی کرده و با انگیزههای چند برابر به مسیر خود بپردازید!»
واقعاً دلم برای اعضای فرقۀ رجوی میسوزد. گرفتار چه شیاطینی شدهاند که خلاصی از آنها کار هر کسی نیست.
حالا دیدید که علت سوزاندن موتور و یا گیرپاچ کردن و یا به روغنسوزی افتادن مجاهدین خلق به خاطر چیست؟ خدا وکیلی، شما بودید، گیر پاچ نمیکردید؟
سعید محمدپور
نجات یافته از فرقه رجوی
انتهای پیام