هر کدام از کسانی که روزگاری را در سازمان مسعود رجوی بوده و هم اینک دیگر در آن تشکیلات نیستند برای خودشان زندگی های منحصر به فردی دارند که قبلا تصورش هم برایشان سخت بود.
در این زندگی ها اگر نگاه کنیم هر کدامشان خوشحال از این هستند که خداوند برایشان مائده ای را گشود و راهی را نشان داد که به معنای دقیق کلمه معجزه بود. یعنی هر کس که از جهنم رجوی زنده بیرون آمد واقعاً یک معجزه بود. منظورم تن سالم نیست زیرا کسی را نمی توانید پیدا کنید که با تن و جسم سالم از آن جهنم بیرون آمده باشد ولی چرا می گویم زنده؟ زیرا مرگ در پیشانی همه کسانی که در آن قتلگاه هستند نوشته شده، یعنی رجوی بر پیشانی همه نوشته است که هدف از حضور هر کس در اینجا مُردن است.
اما وقتی کسی عزم جزم می کند که آن تشکیلات مخوف و قتلگاه را رها کرده و به آزادی روی بیاورد داستان فرق می کند، از همان لحظه آن فرد می شود «مامور حکومت ایران» ! یعنی هنوز خارج نشده این واژه را برای او بکار می گیرند، به دو علت اینکار را می کنند:
– اول اینکه فرد ناراضی از تشکیلات را بترسانند مثلا با لقب دادن اینکه تو مامور ایران شده ای تا فرد به دافعه افتاده و از تصمیم خروج خود از سازمان صرف نظر نماید.
– دوم اینکه اگر فرد ناراضی از سازمان رفت به اعضا و هوادارانشان بگویند که فلانی که از سازمان رفت مامور حکومت ایران بود!
به راستی که همه را به خنده وادار می کنند، چطور می شود که فردی سالها در تشکیلات سازمان به طور حرفه ای زندگی کرده و در تمام فراز و نشیب های سازمان حضور داشته، به طور ناگهانی و یک شبه می شود «مامور ایران»؟!
از اینکه بگذریم حال فردی که توانسته ویزای خروج را بگیرد برایش ذلت آرزو کرده و فکر می کنند او در مدینه فاضله ای زندگی می کرده که با خروج از آن مدینه اکنون فرد به سیاهی و تباهی و انحطاط دچارخواهد شد.
البته اینگونه حرفها نه تنها مستحق پاسخ نیست بلکه کسی برای اینگونه حرفها تره هم خُرد نمیکند. اکنون دیگر زمان لاپوشانی و مخفی کاری نیست و کسی نمی تواند خودش را به آن راه زده و یا به راحتی زندگی دیگران را مورد حمله و هجوم خود قرار دهد مگر اینکه هنوز آن فرد یا افراد درداخل تشکیلات رجوی باقی مانده باشند زیرا قوانین داخل تشکیلات با قوانین خارج بسیار متفاوت می باشد.
اما نگاهی کنیم به اینکه واقعاً کسانیکه از تشکیلات بیرون زدند به ذلت و تباهی گرفتار شدند و یا اینکه آنان معجزه وار از جهنم رجوی توانستند زنده خارج شوند. شما هر کدام از جدا شده ها را مورد سوال قرار دهید قطعا خواهید شنید که آنان به یک زندگی مجدد وارد شده و همچون کسی که تازه متولد گشته است شروعی مجدد داشته اند و از این بابت بسیار خوشحال و مسرور می باشند.
لذا وقتی گفته می شود ذلت یا عزت قطعا خواهید شنید که عزت، و کسانیکه در ذلت به سر می برند همانا رجوی و دار و دستۀ آنان هستند که بیست و چهار ساعته آویزان برخی کشورهای منطقه و اسرائیل و آمریکا می باشند.
بخشعلی علیزاده
انتهای پیام