وقتی که پلیس آلبانی برای کنترل اشرف ۳ در تاریخ ۱۴۰۳ وارد اشرف شد، مسئولین سازمان برای اینکه من به پلیس پناه نبرم، مرا توسط دو نفر به نام رضا نفیسی و مهران غنیمتی تحت کنترل قرار دادند و در قرنطینه نگه داشتند تا نکند به پلیس مراجعه کنم.
به گزارش فراق، علی زمانی، عضو نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی طی یادداشتی به ماجرای حوادث ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تا ۱۴۰۳ پرداخت و نوشت: سازمان رجوی در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ وارد فاز مسلحانه و تروریستی علیه جمهوری نوپای اسلامی ایران شد. این اقدام با طرح و نقشه از پیش تعیین شده بود. رجوی وقایعی را در آن سال آفرید که هرگز در تاریخ معاصر ایران دیده نشده بود. بنابراین، وقتی در ۳۰ خرداد فاز مسلحانه و تروریستی رجوی اعلام شد، بسیاری از نیروهایش از این سازمان جدا شدند و بسیاری از خانوادههایی که طرفدار رجوی بودند، از این گروه کناره گیری کردند. با شروع فاز مسلحانه تروریستی رجوی، خشونتی را بر جامعه ایران، به ویژه نسل جوان کشور، تحمیل کرد که هرگز از انتهای راهی که آغاز کرده بود خبر نداشت. توجیه و سرهم کردن دلایل این راه از هنرهای سیاست بازیهای رجوی بود که مجبور بود توجیهات تشکیلاتی را به کار بگیرد. با اعلام جنگ تروریستی مسلحانه رجوی، اعضای رده بالای این سازمان نیز زندگی مخفی را آغاز کردند تا غیر مستقیم فرماندهی را به عهده بگیرند و تعدادی از نوجوانان را که فریب این گروه را خورده بودند، به کشتن بدهند و به جنایت وادار کنند. یکی از اقوام ما، که نوجوان ۱۶ ساله بود، توسط همین سازمان تحریک شد تا به یک مسجدی سه راهی پرتاب کند و چند نفر در این میان کشته شدند. و خیلی از جوانان دیگر به همین صورت فریب رجوی را خوردند. در این میان، رجوی هم به همراه بنی صدر سر، دیگر فتنه با هماهنگی و با کمک خلبان محمدرضا پهلوی به فرانسه گریخت و در حالی که هواداران او در تهران و شهرستانها سرگردان بودند، چهار ماه بعد با فیروزه بنی صدر ازدواج نمود. حرکتهای تروریستی رجوی با هماهنگی و برنامهریزی از پیش تعیین شده بود و بیشتر از هر زمان دیگر، ابعاد مخفیانه مسعود رجوی به دولت فرانسه را برملا میکرد. نهایت امر اینکه هدف رجوی سرنگونی دولت نوپای انقلاب و تصاحب قدرت سیاسی در ایران به هر نحو ممکن بود. چیزی که هرگز رجوی به آن نرسید. پرواز به اصطلاح تاریخ ساز رجوی پوشش تشکیلات پسندی بود که فقط مصرف داخلی تشکیلات رجوی و در اجرای دستور سرویسهای اطلاعاتی غربی توسط رجوی برای کمک به صدام در جنگ با ایران بود. شکست فاز عملیات مسلحانه و تروریستی و به هلاکت رسیدن تعداد زیادی از مسئولین سازمان مجاهدین در داخل کشور، رجوی را بر آن داشت تا چنانکه خود کشور را ترک کرده بود، اعضای مجاهدین را نیز خروج از کشور فرا بخواند. نتیجه اینکه ورود فرقه تروریستی رجوی به فاز مسلحانه، خلق فاجعه ۳۰ خرداد در سال ۱۳۶۰ و تحمیل خشونت بر علیه مردم ایران، نه ناشی از شرایط سیاسی بعد از انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و قرار گرفتن مجاهدین در مقابل یک عمل انجام شده بلکه ناشی از حس قدرت طلبی سیاسی رجوی و اینکه سلاح و تشکیلات منسجمی داشت، بود. این امر خیلی زود رجوی را به مهره امپریالیسم تبدیل کرد تا پای در راهی بگذارد که پایان آن تبدیل شدن به یک مهره سوخته بود. بدین ترتیب، رجوی طی بیش از ۴ دهه با ترورهایی که انجام داد و خیانتهایی که کرد، توانست نام منفورترین و وطن فروشترین و جنایتکارترین چهره تاریخ معاصر ایران را از آن خود کند. سازمان مجاهدین پس از ورود به آلبانی، اشرف ۳، از طریق فضای مجازی با فریب جوانان، جنایتهایش را ادامه داد تا اینکه ماهیت تروریستی سازمان رجوی بر همگان، به ویژه دولت آلبانی، برملا شد و منجر به کنترل وسایل تروریستی رجوی توسط پلیس آلبانی در ماه خرداد ۱۴۰۳ شد. من شاهد ورود پلیس آلبانی در ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ بودم، زیرا از قبل، درخواست جدایی از مسئولین سازمان کرده بودم. اما مسئولین سازمان توجه به درخواست جدایی من نکرده و مرا به زور نگه داشته بودند. من که خیلی زیر فشار بودم، به مسئولین سازمان گفته بودم که اگر وزارت کشور برای تمدید کارتهای اقامت وارد اشرف ۳ شود، من به آنها پناه میبرم. به همین خاطر، وقتی که پلیس آلبانی برای کنترل اشرف ۳ در تاریخ ۱۴۰۳ وارد اشرف شد، مسئولین سازمان برای اینکه من به پلیس پناه نبرم، مرا توسط دو نفر به نام رضا نفیسی و مهران غنیمتی تحت کنترل قرار دادند و در قرنطینه نگه داشتند تا نکند به پلیس مراجعه کنم. در مورد این وقایع، چندین مقاله و کتاب نوشته شده است. اما از افرادی که شاهد اعمال تروریستی رجوی بودند، درخواست میشود که اعمال ضد بشری رجویها را برملا کنند و به گوش اسیران اشرف ۳ و همچنین خانوادههای دردمند برسانند.
انتهای پیام