مغز پوسیدههای فرقه رجوی ادعا کردهاند که آنها «با اتخاذ یک دیپلماسی انقلابی مبتنی بر حفظ اصول و استقلال کامل، مانع از قرار گرفتن بسیاری از کشورها و شخصیتهای بینالمللی در کنار استبداد دینی شدند.» این حرف کاملاً بیمعنی است و اساساً جریانات و کشورهایی میتوانند از دیپلماسی برای مصالح ملی خود استفاده کنند که قدرت لازم را در اختیار داشته باشند؛ قدرتی که در میدان تعیین میشود و به دیپلماسی امکان میدهد ورق برنده خود را وارد بازی موفقی کند.
رجویها میدانی مادی و معنوی در دست ندارند و اگر مذاکرهای انجام دهند، نتیجهای جز باخت و تسلیم شدن در برابر رقیب نخواهند داشت. آنها در طول بیش از ۴۰ سال نتایج تلخ این دیپلماسی را تجربه کردهاند و تنها پررویی ذاتیشان است که نمیگذارد به این شکستها اعتراف کنند.
رجویها در مطلب مورد توجه من ادعا کردند که آنها با نزدیکتر کردن خود به قدرتهای متجاوز جهانی، سعی کردهاند که نگذارند ایران بیش از حد به سوی ضدانقلابی گری برود و بنابراین کار انقلابی انجام دادهاند! منطق را مشاهده میکنید، خواننده محترم؟ چطور میتوان با همدلی با مرکز ثقل ضدانقلابی جهانی، به انقلاب ایران کمک کرد؟
آنها ادعا دارند که برآیند این تلاشهای مجاهدین در شکلدهی به حمایت پارلمانترها، شخصیتهای حقوقی و سیاسی، اجتماعی و مذهبی و حتی علمی و برندگان جوایز نوبل تأثیری بهسزا داشته است.
یعنی حمایت کذائی این شخصیتهای پولپرست از مردم ایران، تأثیر مثبتی در انقلابی نگاه داشتن جو ایران دارد و من در جواب این ادعای به غایت دروغ، تنها به گفتن جل الخالق بسنده میکنم!
در این میان، ذکر این نکته که این شخصیتهای طماع غربی، همان جامعه جهانی نامیده شدهاند، خالی از لطف نیست. چرا که از دیدگاه فرقه رجوی، جامعهی جهانی تنها به این شخصیتهایی که حداکثر مدافع حقوق پنج درصدیها – مرفهین جهان – هستند، محدود است و بقیه اکثریت مردم جهان حشرات الأرض شمرده میشوند!
بدین ترتیب، باند رجوی با این جهاننگری خود نمیتواند پیگیر دیپلماسی انقلابی باشد که دیپلماسی انقلابی در اصل به معنی به حساب آوردن این حشرات الأرض است!
خواننده محترم، میداند یا باید بداند که توجه رجویها به مردم ایران با ادبیات چندشآورش، صرفاً و صرفاً در راستای فریب مردم و سوءاستفاده از غفلت آنها برای نفع نظام تکقطبی – طوری که سهم گنجشکش هم به او برسد- میباشد.
اما روند موجود جهانی و منطقهای نشان نمیدهد که چنین باشد و به جای آن، مردم جهان برای یک زندگی آرام و مسالمتآمیز گامهای کلانی برداشتهاند و این روند مدام در حال پیشرفت است و رجویها ممکن نیست که به خواستههای ضدبشری خود برسند.
یادداشت از: رضا اکبرینسب
انتهای پیام