در هفتههای گذشته شاهد برگزاری جلسات دادگاه محاکمه سازمان مجاهدین خلق و ۱۰۴ تن از سران آن بودهایم. برگزاری این دادگاهها برای رسیدگی به شکایات قربانیان خشونتورزی این تشکیلات و یا بازماندگان آنها اگر چه دیر به وقوع پیوست، میتواند نتایج مثبتی در پی داشته باشد.
اگر چه برخی منتقدین برگزاری دادگاه سران مجاهدین خلق، بدون حضور متهمین، را امری تشریفاتی میدانند، باید در نظر گرفت که نفس برگزاری این دادگاهها در پی نیم قرن خشونت طلبی و جنایتهای مجاهدین خلق به شنیده شدن صدای قربانیان و خانوادههایشان کمک فراوانی میکند. برگزاری دادگاههای رسمی با رعایت همه جوانب حقوقی توسط قوه قضاییه حکومت ایران گام بزرگی برای یادآوری ماهیت تروریستی مجاهدین خلق برای ایرانیان و شناساندن این فرقه تبهکار به جهانیان است و متعاقب آن بردن داد عدالتخواهان به مجامع بین المللی است.
بسیاری از قربانیان مجاهدین خلق برای دهههای متمادی رنج فقدان عزیزان و جراحات جسمی و روحی ناشی از حملات مجاهدین خلق را متحمل شدهاند، بدون آن که در دادگاهی رسمی به شکایات آنها رسیدگی شود و حتیالامکان خسارات وارده به آنها جبران شود. بسیاری از این دادخواهان شهروندانی هستند که هیچگاه صدای آنها رسانهای نشده بود و برای اولین بار در دادگاه حضور یافتند و آوای مظلومیتشان شنیده شد.
طیف گسترده دادخواهان
در طول شش جلسه دادگاه محاکمه مجاهدین خلق که تا کنون برگزار شده، علاوه بر آنکه کیفر خواست بیش از ۷۰ تن از متهمین قرائت شده است، شماره زیادی از دادخواهان نیز در جایگاه شکات حضور یافتهاند، علیه این تشکیلات اعلام جرم کردهاند، شکایت خود را ابراز کردهاند، شهادت دادهاند یا اسنادی از جنایات فرقه رجوی به دادگاه ارائه کردهاند. این افراد شامل طیف گستردهای به شرح زیر هستند:
قربانیان حملات تروریستی مجاهدین خلق: این افراد که اکثریت آنها غیر نظامی هستند، شامل مردان، زنان و کودکانی می شوند که شهروندان عادی بوده اند و در حین سکونت یا تردد در مناطق مسکونی هدف حملات تروریستی عوامل مجاهدین قرار گرفتهاند.
افراد جدا شده از مجاهدین خلق:
دسته دیگری از شاکیان پرونده مجاهدین خلق را اعضای پیشین این فرقه تشکیل میدهند. افرادی که سالهای طولانی در میان حصارهای فرقه مخرب رجوی، مورد آزار و اذیت جسمی و روحی قرار گرفتند. این افراد پیش از آن که موفق به فرار از تشکیلات شوند، در طول دوران اسارت در مجاهدین خلق، اجازه خروج از تشکیلات و تماس با دنیای آزاد نداشتند، تحت بازجویی، زندان و شکنجه قرار گرفتند. برخی از این افراد ضمن شهادت درباره دستگاه سرکوب و خفقان حاکم بر فرقه مسعود رجوی، آثار جراحات ناشی از شکنجه را در دادگاه به نمایش گذاشتند.
خانوادههای قربانیان ترور:
در حالیکه میدانیم شمار زیادی از افراد در حملات تروریستی مجاهدین خلق جان خود را از دست دادند، خانوادههای افراد کشته شده، امروز دسته دیگری از شاکیان دادگاه مجاهدین خلق هستند که پس از گذشت سالها از قتل عزیزانشان توسط عوامل مجاهدین خلق، کین فرقه رجوی را از یاد نبردهاند و به دنبال دادخواهی هستند.
خانوادههای اعضای ساکن اشرف ۳ در آلبانی:
دسته پر شمار شاکیان مریم رجوی و شوهر ناپدید شدهاش، خانوادههای اعضای در بند مجاهدین هستند که امروز در شمال پایتخت آلبانی در کمپ اشرف ۳ در منطقه روستایی مانز گرفتار هستند. ورود و خروج به این کمپ بشدت تحت تدابیر امنیتی و حفاظتی است. افراد درون این کمپ به نوعی گروگانهایی هستند که اجازه هیچ گونه ارتباطی با جهان آزاد ندارند.
خانوادههای چشم انتظار پس از سالها تلاش برای دیدار بدون واسطه با عزیزانشان در تشکیلات مجاهدین خلق امروز حتی موفق به دریافت ویزای کشور آلبانی نمیشوند و به دلیل کارشکنیهای مجاهدین خلق در آلبانی از بدیهیترین حقوق خود محروم میشوند.
جزئیات دقیق حقوقی و اسناد غیرقابل انکار
چنانچه پیش تر ذکر شد، دادگاههای اخیر بر اساس موازین قانونی دقیق و استانداردهای بین المللی برگزار شدهاند و این مهم موجب میشود که ارجاع شکایت دادخواهان و رسیدگی به آن در خارج از ایران و در دادگاههای خارجی و بینالمللی تسهیل شود.
در جلسات محاکمه مجاهدین خلق، کارنامه تروریستی این تشکیلات، رهبرانش و اعضای کادر مرکزی آن با ارائه اسناد و شواهد مستدل و دقیق که برخی برای اولین بار رسانهای شدهاند، مورد بررسی قرار میگیرند و بر اساس همین مستندات به شکایت دادخواهان رسیدگی خواهد شد. این یکی از معدود مواردی است که یک مرجع رسمی حقوقی قربانیان مجاهدین خلق را به رسمیت شناخته و به شکایت آنها که پیش از این تنها به صورت جسته گریخته در رسانهها منتشر شده بود، رسیدگی میکند.
نور امید در دل دادخواهان
با توجه به شمار زیاد متهمین، شمار زیاد قربانیان، شمار و تنوع زیاد شاکیان و عدم حضور متهمین پرونده، محاکمه سران مجاهدین خلق و رسیدگی به شکایت شاکیان به احتمال زیاد فرایند طولانی و پیچیدهای را طی خواهد کرد که حصول به نتیجه مطلوب را دشوار میکند. با این وجود، اثربخشی برگزاری این دادگاهها چنان خواهد بود که دادخواهان را برای ادامه مسیر دادخواهی و رسیدن به هدف انسانی و حقوق از دست رفتهشان، امیدوار کند.
یادداشت از: مزدا پارسی
انتهای پیام