صدها سند کتبی، شفاهی و تصویری وجود دارد که نشان میدهد مسعود رجوی سرکرده فرقه جنایتکار رجوی به دفعات با صدام و سایر مقامات بعثی دیدار حضوری داشته و از آنها برای اقدامات تروریستی علیه مردم خود کمکهای مالی و نظامی خواسته است.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، اینروزها دادگاه سرکردگان فرقه رجوی بهانه ای است تا پیشینه روابط سازمان مجاهدین خلق و رژیم بعث عراق و یکی از ابعاد حضور فرقه رجوی در عراق در دهه ۶۰، بازخوانی شود.
مسعود رجوی در دیداری با طاهر جلیل حبوش رئیس سازمان کل استخبارات عراق در سال ۱۹۹۹ میلادی (۱۳۷۸ شمسی) هنگام اشاره به سوابق روابط قبلی با آمریکا و فرانسه چنین میگوید: «همانگونه که اطلاع دارید من در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم، در آن سالها…به ما تروریست نمیگفتند، هر چند که میدانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد…میدانستند چه کسی و چه جریانی رئیس جمهور و نخست وزیر رژیم را از بین برد. در حالیکه هم کاخ سفید و هم کاخ الیزه که باهاشون در ارتباط بودیم آنها خوب میدانستند ولی به ما تروریست نمیگفتند ابدا.»
مسعود رجوی در ۱۷ خرداد ۱۳۶۵ در حالی وارد بغداد شد که اعضای سازمان یک سال پیش از آن به طور رسمی در عراق مستقر شده بودند و صدام در حالی در ۲۵ خرداد ۶۵ میزبان سرکرده فرقه رجوی شد که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی رژیم بعثی شناخت کافی و آشنایی بیش از پیشی با سوابق و نوابغ تروریستی سازمان داشتند.
در جریان رسیدگی به اتهامات سرکردگان فرقه رجوی در دادگاه ایران، ویدئویی از ملاقات رئیس استخبارات عراق با مسعود رجوی رونمایی شد که برای حاضرین قابل تأمل بود.
در بخشی از مذاکرات بین حبوش (مسئول سرویس امنیتی رژیم بعث عراق) و مسعود رجوی که در این دادگاه منتشر شد، آمده است:
حبوش: اگر ما اهدافی را مشخص کردیم و از مجاهدین خواستیم که آن را انجام دهند باید این کار را انجام دهند. برادر مسعود به تو میگویم که ما سر هر مسالهای که به توافق برسیم با شما خواهیم بود، در اجرا، اما اگر به شما گفتیم ایست عملیات باید متوقف بشود.
با توجه به آینده و چشمانداز مخابرات (استخبارات) شما را برای مأموریتهایی مکلف میکنیم و از حالا ما بهعنوان یک تیم کار میکنیم، یعنی از شما کارهایی را خواهیم خواست. روز گذشته آقای عزت ابراهیم گفتند که «عملیات شروع شود، هدفها را آماده کنید؛ من هم به برادران استخبارات که الان صدای من را میشنوند میگویم که بروند و هدفهای خود را در داخل ایران انتخاب کنند»
رجوی: قبل از ورود به دستور جلسه، اولین سوال این است که آیا شما از آن چیزی که در ۲۰ ژوئن به نقل از یک دستور ریاست جمهوری به من ابلاغ شد و روز گذشته نیز سیدنائب الرئیس به آن اشاره کردند مبنی بر خطمشی و کار جدید شما که برابر دستور سابق کارکنید و عملیات را انجام دهید اطلاع دارید؟ در آن جلسه که این دستور را ابلاغ کردند برادر احسان و برادر ابومروان حضور داشتند. همینطور نیز گفته شد که مخابرات (استخبارات) به شما کمک میکند، تنها محدودیت این بود که ظاهراً حرکت ستون نباید بهصورت نظامی باشد و خودروهایی که به کار گرفته میشوند باید غیرنظامی باشد. عملیات به عهده مجاهدین باشد؛ ملزومات و تدارکات هم بهوسیله استخبارات تهیه شود، این قرار توافق قبلی بوده است.
افسر مخابرات (استخبارات): موردی که برادر مسعود اشاره کردند بدینصورت است که گروههای مجاهدین در قالب ۳ یا ۴ نفره و نیز بهصورت گروهی وارد خاک ایران شوند و با خمپاره یا موشک و… اهداف خود را موردحمله قرار دهند و سپس بازگردند و کمکهای لجستیک و تجهیزات و اطلاعات را ما در اختیار آنها قرار دهیم. همانگونه که وارد خاک ایران شدند پس از عملیات بهصورت انفرادی و یا گروههای کوچک ۳ یا ۴ نفره به عراق بازگردند.عملیات مجاهدین نیز در راستای اهداف از قبل مشخص شده و شناسایی و طراحی شده در داخل ایران انجام میشود.
حبوش: در برنامههای آینده کار من دقیق خواهد بود تا هیچ جنجالی ایجاد نکند و هیچ مشروعیتی برای حمله به مجاهدین در عراق به ایران ندهد. آن کارهایی هم که شما گفتید انجام بگیرد و منجر به قیام در داخل ایران بشود و آتش قیام را شعله ور کند.
رجوی: این بهترین چیزی است که رئیس حبوش به ما هدیه دادهاند.
رجوی: ما آمادگی کامل داریم و گروهها آمادهی اعزام به داخل ایران جهت عملیات هستند.
حبوش: گفتهای که برای برادر مسعود داشتم این است که شیوهها را در عملیات تغییر دهید؛ چراکه ایرانیان در خصوص کارهای شما تجربه دارند. درخواست دارم که دنبال راهکارهای جدید و نامشخص باشیم. هدفهایی که من مشخص میکنم هدفهایی است که ترجیح میدهم هرچه بیشتر در عمق ایران باشد نه در جدار مرز؛ چون اگر در مرز انجام شود طرف مقابل خواهد فهمید که این افراد از پادگانهای مجاهدین در عراق اعزامشدهاند، ولی اگر در مرز شرقی ایران یا در استانهای داخل عمق ایران باشند، اولاً بیان انجام این عملیات و امکان تبلیغات روی آن بیشتر است و ثانیاً روحیه مجاهدین داخل ایران نیز بیشتر و بهتر میشود و باعث میشود جسارت بیشتری برای انجام عملیات داشته باشند این را من از شما میخواهم.
۵۰ کیلومتر در عمق ایران از مرز ایران و هرچه بیشتر در داخل باشد بهتر است. اگر از من سؤال کنید که در تهران بهتر است من میگویم تهران بهتر است یا اگر اهواز یا مشهد بهتر است میگویم مشهد بهتر است و این هم برای ما و هم برای شما بهتر است. اهداف عملیاتها نیز طى لیستى مشخص شده، ما نیز اهداف خودمان را به شما دادهایم و پس از بررسی جواب میدهیم. درخواستها مورد بررسی قرار گیرد.
رجوی: بله، درخواستها را بررسی میکنیم.
افسر مخابرات (استخبارات): برادر مسعود رجوی لیستی را خدمت رئیسجمهور داده و در آن طی چند بند درخواستهای خود را ارائه داده است. دفتر رئیسجمهور دستور آن را به وزیر دفاع ابلاغ کرده و رونوشت آن را به استخبارات داده است.
رجوی: اولین درخواست سهمیه ۱۸ میلیون بشکه نفت برای هر ۶ ماه جهت فروش است
رجوی: استاد طه خودش به من گفت و دستور سید الرئیس نیز هست.
حبوش: ما در سال چه قدر برای مجاهدین نفت در نظر گرفته بودیم؟
رجوی: ۵ میلیون بشکه در سال بوده است.
حبوش خطاب به افسر مخابرات (استخبارات): به سید الرئیس نامه بنویسید، مبنی بر اینکه برادر مسعود رجوی درخواست سهمیه بیشتری دارد.
حبوش: در نامه توضیح دهید که از فروش ۵ میلیون چه قدر عاید مجاهدین میشود و این گروه نیاز به فلان مبلغ دارند که اگر ۱۸ میلیون داده شود فلان مبلغ عاید آنها خواهد شد.
رجوی: از وزارت نفت و توافقات آنها ذکر شود.دو درخواست دیگر داریم که تهیه امکانات پتروشیمی و صدور آنها به خارج از عراق و فروش آنهاست. گفتند دستور مخابرات (استخبارات) باشد.
رجوی: درخواست دوم درخواست تجهیز و همکاری با ارتش آزادیبخش (شاخه نظامی گروهک تروریستی منافقین)، درخواست سوم، بررسی امکانات نظامی و زرهی، درخواست چهارم، خرید تعدادی وسایل نظامی و خودرو برای حمل تانکها و … که این نیز در داخل ارتش موجود نبوده و نیاز به خرید آن از خارج است و درخواست پنجم در خصوص نیروها و امکانات حفاظتی پادگانها است.
حبوش: این درخواست را با وزیر دفاع مطرح کنید تا اگر گفتند نداریم برویم و خریداری کنیم.
رجوی: درخواست ششم، محلی جهت تمرین و آموزش تانکها در منطقه کوت یا صویره میباشد.
انتهای پیام