حمله اخیر به دفتر مجاهدین خلق در برلین را میتوان از نظرگاههای مختلف بررسی کرد. اما موجی که رسانههای مجاهدین خلق پس از حوادث این چنینی به راه میاندازند، از دیدگاه سواد رسانهای نیازمند بررسی دقیق است.
به گزارش فراق، مزدا پارسی فعال رسانه و کارشناس فرقه تروریستی رجوی در یادداشتی به بررسی خبر آتش سوزی در دفتر این فرقه در آلمان پرداخت و نوشت: سواد رسانهای یا Media Literacy نوعی تکنیک عملی و مهارت ویژه است که آموختن آن در عصر حاضر برای جامعه انسانی بسیار اهمیت دارد. سواد رسانهای به افراد کمک میکند که تحلیل مناسبی از مطالب منتشر شده در انواع شبکههای اجتماعی و رسانهها را داشته باشند.
در نظر بگیرید که همه رسانههای مجاهدین خلق و رسانه های مرتبط با آنها بلافاصله پس از وقوع حمله، پیش از آن که پلیس آلمان گزارش و تحلیل حتی غیر دقیقی از بررسی حادثه بدهد، ادعا میکنند که حمله کار عوامل حکومت ایران است. صرف نظر از اینکه صحت این ادعا نهایتا توسط نهادهای امنیتی آلمان تایید شود یا خیر، نفس انتشار چنین خبری در دسته اخبار دروغین قرار میگیرد که با عباراتی چون fake news ,misinformation یا disinformation تعریف میشوند. میدانیم که پروپاگاندا چگونه کار میکند: از طریق تکرار آنچه که کارشناسان به آن «دروغ بزرگ» میگویند. برای نمونه کارشناسان آمریکایی ادعاهای فردی چون دونالد ترامپ رییس جمهور پیشین آمریکا را از این دست میدانند.
اما وقتی شما هر روز با حجم زیادی از اطلاعات در شبکههای اجتماعی و رسانهها مواجه هستید تشخیص دروغ از حقیقت کار دشواری است. ما روزانه «حقایق» دروغینی را میخوانیم که misinformation نام دارند یا اخبار دروغی که تعمدا قصد گمراه کردن ما را دارند و در اصطلاح disinformation نامیده میشوند. چرا مردم این گونه اطلاعات را که به طور کلی فیک نیوز خوانده میشود باور میکنند؟ دیوید راپ، روانشناس آمریکایی، که نحوه یادگیری افراد از طریق خواندن را مطالعه میکند، معتقد است که حافظه نقش کلیدی در این موضوع دارد. در آزمایشها، او متوجه میشود که وقتی مردم اطلاعات نادرست را میخوانند، حتی در مورد موضوعات بیاهمیتی که از قبل میدانند، اغلب گیج میشوند و اطلاعات نادرست را به خاطر میآورند و بر مبنای همان نادرستها به سوالات پاسخ می دهند. او میگوید: «میتوانید برای چیزهایی که خواندهاید خاطراتی بسازید که بعداً در تصمیمگیری دوباره احیا شوند یا به خاطر بیایند، بهویژه زمانی که مردم به دقت به آنچه میخوانند توجه نمیکنند.» این دقیقا کاری است که ماشین تبلیغاتی تشکیلات مجاهدین خلق انجام میدهد.
تکرار چند باره اطلاعات دروغ یا بیاساس -مانند اینکه انتخابات ۲۰۲۰ تقلبی بوده است توسط ترامپ یا، عراق دارای تسلیحات هستهای است توسط جرج بوش- میتواند منجر به ایجاد حافظه برای اطلاعات شود. در مورد مجاهدین تکرار اینکه ایران دارای بمب اتمی است در حالی که از سال ۲۰۰۲ که این گروه چنین ادعایی را رسانهای کرده است تا امروز از سوی نهادهای بزرگ بینالمللی برای آن گواهی یافت نشده است. این موضوع درباره ماجرای انفجار بوینوس آیرس و چند مورد دیگر نیز صدق میکند. ید طولای مجاهدین خلق در انتشار فیک نیوز، البته منحصر به موارد بالا نیست. بسته شدن صدها حساب کاربری مرتبط با این تشکیلات به جرم انتشار فیک نیوز، در پلتفرمهای فیس بوک و توییتر که اخبار رسمی آن توسط این دو پلتفرم منتشر شد، گواه دیگری بر سابقه طولانی این تشکیلات در انتشار اخبار گمراه کننده است. در آن مقطع، تعطیلی حساب کاربری شخصیت خیالی ای به نام «حشمت علوی» به عنوان سردمدار انتشار اخبار فیک، بسیار روشنگر اذهانی بود که در پی یادگیری سواد رسانهای بودند. دکتر رپ توضیح میدهد که اغلب بازیابی اطلاعات مکرر آسان است و همین میتواند منجر به ایجاد مشکلات شود.
او میگوید: «اگر بتوانید چیزی را به راحتی بازیابی کنید، تمایل دارید فکر کنید که درستتر از چیزی است که فکر کردن به آن دشوار است.» بنابراین دستگاه پروپاگاندای مسعود رجوی در تلاش برای باور پذیری میان عوام، به تکرار مداوم اخباری که ساخته است ادامه میدهد. هر چه بیشتر ذهن افراد با اطلاعاتی که در خاطر دارند از جمله دروغها، آشنا باشد احتمال اینکه باور کند حقیقت است بیشتر است، مگر اینکه افراد سواد رسانهای خود را افزایش بدهند. ورود پلیس آلبانی به مقر مجاهدین خلق در تابستان گذشته و توقیف کامپیوترها و دیگر ابزارهای الکترونیکی مجاهدین خلق، منجر به تعطیلی دوباره بسیاری از حسابهای کاربری فعال مجاهدین خلق در شبکههای اجتماعی شد. این حسابها برای انتشار اخبار فیک، تکرار و تقویت آن از طریق لایک، کامنت و به اشتراک گذاری یکدیگر را حمایت میکردند تا به هدف خود از طریقی که دکتر رپ توضیح میدهد، برسند.
در ادامه، در خصوص حمله اخیر به مقر مجاهدین خلق در برلین، بدون آنکه بخواهیم به نتیجه دقیق و مستند برسیم، میتوانیم به گمانه زنی بپردازیم. به نظر میرسد که این نوع حمله که منجر به آتش گرفتن بخشی از نمای ساختمان شده است بسیار مشابه حملاتی است که سازمان مجاهدین خلق هر روز اخبار آن را منتشر میکند و ادعا میکند که کانونهای شورشیاش در ایران انجام دادهاند. خبر و تصویر حریق در بیرون ساختمان شورای به اصطلاح ملی مقاومت در برلین، به سرعت، آتش سوزی در پشت درب مساجد، پایگاه های بسیج، دفاتر قضایی یا حوزههای علمیه در ایران را به ذهن متبادر میکند که هر روز در رسانههای مجاهدین خلق به عنوان افتخارات این تشکیلات به نمایش در میآیند.
در آخر جا دارد که با مفهوم دیگری با عنوان عملیات پرچم دروغین یا false flag operation آشنا شویم. این اصطلاح به عملیاتهایی اتلاق میشود که توسط نهادهای نظامی، شبهنظامی، اطلاعاتی یا سیاسی بهگونهای انجام میشود که این تصور به وجود آید که گروهها یا کشورهای دیگری این عملیاتها را انجام دادهاند. لازم به یادآوری است که این نکته درباره حادثه برلین به قطعیت گفته نمیشود اما میتواند به عنوان احتمال در نظر گرفته شود تا زمانی که نتیجه تحقیقات پلیس آلمان تکمیل و ابعاد حادثه روشن شود.
انتهای پیام