• امروز : چهارشنبه - ۷ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 27 November - 2024

مراسم افتتاحیه فیلم «سرهنگ ثریا» برگزار شد / مادران خسته نمی‌شوند + فیلم

  • کد خبر : 42670
  • 04 نوامبر 2023 - 12:29

مراسم افتتاحیه فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» با حضور عوامل این فیلم در پردیس سینمایی «هدیش» تهران برگزار و شبی ماندگار برای حاضرین ثبت شد.

به گزارش فراق، در این مراسم که روز پنجشنبه ۱۱ آبان ماه ۱۴۰۲ از ساعت ۱۷:۳۰ آغاز شد، لیلی عاج، کارگردان، ژاله صامتی بازیگر نقش سرهنگ ثریا، وحید آقاپور، بازیگر و مادر ثریا عبداللهی هر کدام درباره تجربیات خود از این فیلم صحبت کردند.

sarhang sorayya 2
ژاله صامتی، لیلی عاج و ثریا عبداللهی در مراسم افتتاحیه نمایش فیلم «سرهنگ ثریا »

خلاصه فیلم سرهنگ ثریا

ماجرای این فیلم داستان مادری است که فرزندش توسط فرقه رجوی ربوده شده به پادگان اشرف رفته است و مادر تلاش خود را برای آزادی فرزندش از دست این فرقه تروریستی انجام می‌دهد.

سرهنگ ثریا در جشنواره فجر چهل‌ویکم

این فیلم در جشنواره فجر چهل‌ویکم برنده دیپلم افتخار بهترین فیلم اول شد و سیمرغ بلورین گوهرشاد (جایزه ویژه وزیر ارشاد) را از آن خود کرد، همچنین ژاله صامتی با این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن و بهزاد عبدی، نامزد دریافت سیمرغ بهترین موسیقی متن شد.

بازیگران فیلم سرهنگ ثریا

  • ژاله صامتی
  • حمیدرضا محمدی
  • وحید آقاپور
  • دیبا زاهدی
  • سلیمه رنگزن
  • شهروز آقایی‌پور
  • مجید نظیمی‌آرانی
  • منیره حسین‌زاده
  • مجید پتکی

مروری بر کارنامه کارگردان «سرهنگ ثریا»

لیلی عاج متولد ۱۳۵۷ است؛ نمایشنامه‌نویس و کارگردانی که مدرک کارشناسی ارشد در رشته ادبیات نمایشی دارد و دوره فیلمسازی را در انجمن سینمای جوانان گذرانده است‌؛ عاج از نویسندگی تا دستیاری در تئاتر را تجربه کرده است تا به کارگردانی برسد. تولید اثر در حوزه فیلم کوتاه و تلویزیون را هم باید به فهرست تجربیاتش اضافه کرد. فیلم‌های کوتاهی همچون «پاییز»، «همین»، «هه‌ره وس»، «زن خط تیره مرد» و «هرچه تو را به یاد من بیندازد زیباست» از جمله آثار اوست. لیلی عاج در تلویزیون هم در قالب نویسنده و کارگردان، مدیر تولید و دستیار تهیه فعالیت کرده و فیلم «لونه شغال» را هم نویسندگی کرده است. حالا در کنار همه این تجربیات، فیلم سرهنگ ثریا اولین تجربه فیلم‌سازی عاج محسوب می‌شود.

چند نکته درباره فیلم

  • حضور ژاله صامتی در قامت یکی از مادرانی که فرزندش درگیر فرقه رجوی شده است، از جذابیت‌های این فیلم است.
  • هنگام اکران فیلم در پردیس هدیش مادران فرزندانی که در پادگان اشرف گرفتار فرقه رجوی شدند، حضور داشتند.

لحظاتی از بی‌تابی شخصیت اصلی فیلم سرهنگ ثریا در جشنواره فیلم فجر

کارگردان سرهنگ ثریا چه می‌گوید؟

لیلی عاج در گفت‌وگویی در رابطه با اقتباسی بودن اثرش گفته است: «ما در تیتراژ پایانی نوشته‌ایم با الهام از یک داستان واقعی. در واقع اثر اقتباس نیست. اقتباس از ریشه قبس می‌آید. در گذشته که گاز نبوده و آتش بوده است، اگر تنور خاموش می‌شد، در خانه همسایه را می‌زدند و می‌گفتند، یک قبس آتش به من بده. یا یک کفگیر آتش به من بده و آتش را ببری و شعله خود را روشن کنی. این در واقع بهترین معنای اقتباس است. اما این فیلم اقتباس نبود، الهام از داستان واقعی بود. اینکه شما آتش را گرفته باشید، نبود. الهام بود و متفاوت است. گویی خانم عبداللهی و دیگران برای من تعریف می‌کردند و آنچه که برای من تعریف می‌کردند در فرآیند تبدیل به چیز دیگری می‌شد.»

این کارگردان همچنین در رابطه با تحقیقات این اثر توضیح داد: «تحقیقات حدود هفت ماه طول کشید، به هر حال پیدا کردن سوژه‌ها کار بسیار سختی بود، از این جهت که ابتدا، خانواده‌ها مایل به گفت‌وگو و همکاری نبودند، باید اعتماد آن‌ها را جلب می‌کردم، باید جداشده‌ها از اردوگاه اشرف را پیدا می‌کردم. همچنین خانواده‌هایی که در کمپ آزادی بودند. این پیدا کردن این خانواده‌ها، چون همه ساکن تهران نیستند، برخی ساکن ارومیه بودند، برخی ساکن زنجان یا شیراز بودند، این پیدا کردن و قرار گذاشتن و رفت و آمد، حدود شش، هفت ماهی طول کشید.»

sarhang sorayya 1

اشرف کجاست؟

اشرف نام یک پادگان نظامی است که در ۸۰ کیلومتری مرز ایران و ۸۵ کیلومتری بغداد در استان دیالی کشور عراق واقع شده است؛ نزدیک‌ترین شهر به این پادگان که به مدت ۲۷ سال در اختیار سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) بوده است، شهر مرزی خالص در استان دیالی است. پادگان اشرف که فرقه رجوی آن را شهر اشرف می‌خواندند، در منطقه‌ای کشاورزی و در زمینی در ابعاد ۶ کیلومتر در ۶ کیلومتر احداث شده است.

اشرف، نام همسر اول مسعود رجوی از اعضای این سازمان تروریستی است؛ اشرف ربیعی پس از حرکت مسلحانه اعضای این سازمان در سال ۶۰ و اقدامات متعدد تروریستی اعضا، در درگیری با نیروهای سپاه پاسداران در خانه‌ای تیمی به همراه موسی خیابانی نفر دوم این سازمان کشته شد و رجوی پس از آنکه این پادگان را از صدام هدیه گرفت، نام همسر خود را بر آن نهاد.

این پادگان ابتدا زمین‌های کشاورزی متعلق به کشاورزان فرودست استان دیالی بوده است که صدام به دلیل رضایت از اقدامات سازمان مجاهدین در همکاری با حزب بعث در جنگ ایران و عراق از کشاورزان غصب کرده و به مسعود رجوی هدیه داده است؛ تاریخ تأسیس این پادگان هم‌زمان با ورود مسعود رجوی به کشور عراق و برگزاری جلسه هماهنگی با شخص صدام حسین در سال ۱۳۶۵ بوده است. در این جلسه مقرر شد تا مسعود رجوی با حمایت همه‌جانبه رئیس‌جمهور عراق، گروهی نظامی موسوم به ارتش آزادی‌بخش ایران را برای حمله به ایران تشکیل دهد. به این ترتیب صدام امکانات فراوانی از جمله تجهیزات نظامی سبک و سنگین، دستگاه‌های جاسوسی و مبالغ هنگفتی پول به رجوی اهدا کرد.

این قرارگاه با حدود ۳ هزار و ۲۰۰ نفر جمعیت، با امکاناتی نظیر پارک، مجموعه‌های ورزشی، پلیس، پمپ‌بنزین، نانوایی، باغ‌وحش، استخرهای بزرگ، مرکز خرید، دانشگاه و ساختمان‌های اداری و مسکونی بود، اما سیم خاردارها و نیزه‌های روی دیوارهای اطراف پادگان، رو به درون آن تعبیه شده‌بود تا امکان فرار از طریق دیوارها وجود نداشته باشد. این جمعیت توسط ارتش عراق آموزش نظامی دیدند و ارتش لوازم مورد نیاز نظامی و تغذیه‌ای را به آن‌ها رساند تا به فعالیت‌های مختلف خود علیه ایران ادامه داد.

فرقه مجاهدین که نمی‌خواهند نیروهایشان از وقایع دنیای پیرامون باخبر شوند، نه تنها به ساکنان کمپ اجازه دسترسی به ارتباط تلفنی، اینترنت، موبایل و شبکه‌های جهانی تلویزیونی را نمی‌دهند، بلکه با صدور دستور طلاق همه زوج‌ها و محدودیت شدید روابط دوستانه و خانوادگی، روح و اطلاعات اعضای خود را ایزوله نگه می‌دارند و تحت کنترل می‌گیرند. آن‌ها اجازه ارتباط تلفنی یا حضوری با خانواده‌های خود در خارج از کمپ را ندارند و اخبار آن‌گونه که رجوی‌ها می‌خواهند به گوش آن‌ها می‌رسد.

رجوی‌ها به ساکنان خود می‌گفتند اگر فرار کنند، سربازان عراقی آن‌ها را خواهند کشت و در ایران و دیگر نقاط دنیا نیز شانس زنده ماندن ندارند. اما تعداد بسیاری از اعضای کمپ اشرف طی سال‌ها از شرایط آن به تنگ آمدند و پا به فرار گذاشتند. با این حال نه تنها سربازان عراقی بهترین برخورد را با آن‌ها داشتند، بلکه بیش از ۴۰۰ نفر از آنان به ایران بازگشتند و پس از توبه، مورد استقبال حاکمیت جمهوری اسلامی قرار گرفتند؛ یکی از اعضای فرارکرده از کمپ اشرف می‌گوید: تعداد بسیار زیاد دیگری نیز هستند که می‌خواهند آنجا را ترک کنند، اما از ترس جان و موقعیتشان جرئت نمی‌کنند که عقایدشان را ابراز کنند. اینکه افراد می‌توانند خودشان انتخاب کنند که در اشرف باشند یا نه، دروغی بیش نیست و این یک واقعیت غیرقابل انکار است.

بست‌نشینی پشت درهای اشرف / داستان ثریای واقعی

ثریا عبداللهی، منوچهر حسن‌زاده و دو دخترشان از قربانیان جنایات مریم رجوی هستند که پس از ۲۰ سال هنوز به آزادی امیراصلان حسن‌زاده از اسارت ذهنی رجوی‌ها امید دارند؛ البته منوچهر، پدر امیراصلان، بیش از ۱۶ سال این درد را تاب نیاورد و از دنیا رفت، اما مادرش بیش از ۲۰ سال است که ذهن و جسم خود را به دست گرفته و تلاش می‌کند از هر راهی که ممکن است فرزند خود و دیگر قربانیان اسارتگاه رجوی را آزاد کند.

مادر امیراصلان می‌گوید: امیراصلان سال ۱۳۸۱ می‌خواست به آلمان برود، اما نتوانست ویزای آلمان را بگیرد. تصمیم گرفت به کمک دوستش از طریق ترکیه به آلمان برود، او به ترکیه رفت و در هتل آنکارا مستقر شد. امیراصلان حدود چهار سال بعد گم شد. از طریق شخصی که از قرارگاه سازمان مجاهدین اشرف در عراق فرار کرده بود و من و پسرم را می‌شناخت، فهمیدیم امیراصلان در قرارگاه اشرف است و آنجا تحت فشار روحی و جسمی قرار دارد. ما بعد از آن هیچ‌وقت نتوانستیم امیراصلان را ببینیم یا با او تماسی داشته باشیم.

ثریا از بهمن ۱۳۸۸ تا شهریور ۱۳۹۱ به همراه حدود ده خانواده‌ قربانی دیگر به عراق سفر کرد و ۴ سال پشت درهای بسته کمپ در بدترین شرایط زندگی کرد؛ سال ۱۳۸۹ امیراصلان در پیامی از تلویزیون سیمای آزادی فرقه ادعا کرد حکومت ایران مادرش را به پشت درهای پادگان اشرف آورده و هیچ‌کس تا به حال از پادگان اشرف فرار نکرده است. اما ثریا معتقد بود پسرش تحت فشار، شکنجه و شست‌وشوی مغزی این حرف‌ها را زده است؛ تعداد خانواده‌های مستقر در بیابان‌های پشت‌دیوارهای اشرف بیشتر و بیشتر شد و به بیش از ۷۰۰ نفر نیز رسید، اما سرانجام بدون اینکه به مقصود خود برسند بالاجبار روانه خانه‌های خود در ایران شدند.

ثریا می‌خواست حداقل دو-سه دقیقه فرزندش را ببیند تا شرایط بیرون از کمپ را برایش روشن کند. او می‌گفت: کسانی که درون سازمان هستند، هیچ اطلاعی از بیرون آن ندارند. هیچ رسانه‌ای در اختیارشان نیست و هیچ نمی‌دانند. فقط یک کانال تلویزیونی آن هم به طور کامل سانسور شده در اختیار آن‌ها است. نه رادیو، نه تلویزیون و نه روزنامه در اختیارشان نیست و از هیچ‌چیز خبر ندارند.

رجوی ها ادعا می‌کردند اعضای کمپ در جدا شدن از سازمان آزادند و فشاری بر آن‌ها نیست، اما ثریا معتقد بود پسرش می‌خواهد از آن‌جا خارج شود، اما نمی‌گذارند. او می‌گفت: اگر واقعاً این ادعایشان درست است پس تمام سیم خاردارها را بردارند. دوربین‌های مداربسته را جمع کنند. دوربین‌های دید در شب را جمع کنند. به‌طور کامل تمام درهای مقرها را باز کنند. تمام کانکس‌های نگهبانی را جمع کنند. هر صد متر یک کانکس گذاشته‌اند چهار نفر، چهار نفر نگهبانی می‌دهند.

مادر امیراصلان سال ۱۳۹۱ به ژنو سفر کرد تا صدای خود را به احمد شهید، گزارشگر وقت ویژه حقوق بشر سازمان ملل در ایران، و سازمان‌های مدعی حقوق بشر برساند. او در این سفر پرده از جنایت‌های فرقه رجوی برداشت و برای تمام سخنان خود مدرک و سند معتبر ارائه کرد. او علت دیدارش با گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل را رساندن صدای درد و رنج خود و ستم‌های روا شده به او و دیگر قربانیان از سوی سازمان مجاهدین خلق به گوش نهادهای حقوق بشر دانست.

مادران، قربانیان فراموش شده فرقه تروریستی رجوی

ثریا عبداللهی اسفندماه ۱۳۹۷، پس از انتقال ساکنان اشرف به آلبانی، تشکلی به نام «مادران، قربانیان فراموش شده» را تأسیس کرد؛ او اهداف تأسیس این تشکل را این‌طور اعلام کرد:

دیدار خانواده‌ها به خصوص مادران با فرزندانشان در کشور آلبانی

حمایت از افراد رهایی‌یافته از فرقه رجوی و بازگشت آن‌ها به کشور

درخواست از دولت آلبانی در خصوص همکاری و حمایت از خانواده‌ها

درخواست حمایت از کمیساریای عالی پناهندگان، سازمان ملل و صلیب سرخ جهانی جهت حمایت از خانواده‌ها و مادران
درخواست از وزارت خارجه ایران جهت پیگیری و حمایت از خانواده‌های آسیب‌دیده از فرقه رجوی

او می‌گوید: «مادران و پدران دردکشیده، درخشان‌تر از همیشه اگر چه خسته از فراق هستند، اما هرگز از تلاش برای نجات فرزندان و قربانیان آن خون‌آشامان خیانت‌کار دست برنمی‌دارند، خسته نمی‌شوند و از پای نخواهند نشست تا روزی که تک‌تک عزیزان خود را نجات دهند و منافقان کوردل با این ننگ و نفرت بمیرند..»

بعد از انتقال اعضای کمپ اشرف به کمپ لیبرتی در آلبانی، سازمان مجاهدین نام ثریا را به اطلاعات و امنیت آن کشور دادند تا اجازه ورود به آن کشور را نداشته باشد؛ چرا که حضور او جلوی درِ اشرف، اگر چه ثریا را به مراد دلش نرساند، برای رجوی‌ها دردسر زیادی درست کرد، اما او در این سال‌ها هنوز ناامید نشده است و تلاش می‌کند صدای خود و خانواده‌های قربانی مجاهدین را به گوش همه جهان برساند. اگرچه امیراصلان از اسارت سازمان منافقین آزاد نشده است اما داغی که بر دل مادرش گذاشت باعث شد ماهیت پلید این سازمان به بسیاری در نقاط مختلف زمین نشان داده شود.

فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» از روز چهارشنبه ۱۰ آبان ماه به پرده سینماهای کشور رسیده است.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=42670