«لیری شکری» همسر آلبانیایی عضو نجات یافته از فرقه رجوی با انتشار این تصویر نوشت: این شادترین روزی بود که با هم گذراندیم، اما این شادی زیاد دوام نیاورد و دولت آلبانی بدون دلایل قانونی همسرم را زندانی کرده است.
به گزارش فراق، وی در این نوشته در صفحه شخصی خود گفت: من امید دارم که به زودی همسرم آزاد خواهد شد چون باور دارم که وی بی گناه است. او یک همسر فوق العاده و فداکار است، از دولت آلبانی خواهش می‌کنم که او را دوباره به من بازگرداند.
وی همچنین در پیام هایی درباره همسرش که عضو سابق فرقه رجوی بوده مطالب جالبی نقل کرده است که قابل توجه است:
به گزارش فراق، در بخشی از نوشته های این بانوی آلبانیایی آمده است:
از زمانی که رضا را ملاقات کردم، می خواستم داستان زندگی او را بدانم. هر بار که به او می‌گفتم چرا به آلبانی آمده است، به من می گفت: «یک روز همه چیز را به تو می گویم.» چند ماه گذشت و یک روز از من خواستگاری کرد، باورم نشد وقتی دستم را گرفت و به من گفت برای زندگی مشترک آمادگی دارم.
بعد از مدتی با هم ازدواج کردیم و یک روز نزد من آمد و گفت: «می خواهی بدانی زندگی من چطور بود و چرا بعد از سال ها به آلبانی آمدم؟» گفتم: «بله، می خواهم بدانم که همسرم واقعاً کیست، خوب بشناسم.»
غلامرضا خاطراتش را از زمانی که در جنگ ایران و عراق بود شروع کرد و گفت که چگونه با دو نفر دیگر از ایران وارد عراق شده و آنها او را تنها گذاشته و رفتند. نکته جالب این بود که من هرگز نام مجاهد را نشنیده بودم و نمی توانستم آن را تلفظ کنم و او داستان خود را از اینکه مجاهدین او را فریب دادند و در جنگ اسیر کردند، گفت.
تازه آنجا متوجه شدم که غلامرضا پس از ۳۷ سال نتوانسته مادرش را ببیند و حتی در آلبانی برای مادرش ویزا درخواست داده اما تایید نشد و کاملا برایم محرز شد وقتی که رضا می‌گوید مجاهدین با خانواده مخالف هستد، از چه حرف می‌زند. خب معلوم است که خیلی زجر کشیده و خیلی تحت فشار روحی بوده است که حتی شبها در خواب حرف می زد و وقتی ازش می پرسیدم می گفت هنوز آن بمب‌ها و آن‌هایی که بی‌گناه کشته شدند را فراموش نمی‌کند.
لیری شکری با ذکر خاطره دیگری از مادر همسرش می‌گوید: پس از جدایی او از مجاهدین خلق، هنگامی که پس از ۲۹ سال با مادر و خواهر و برادرهایش تماس گرفت، همه آنها به سختی باور داشتند که این فرزند آن خانواده است. با شنیدن این حرف موهای بدنم راست شدند. من تعجب کردم که شوهرم و سایر افراد داخل سازمان مجاهدین خلق چه نوع زندگی دارند. پدرم باور نمی کرد و می‌گفت شاید شوهرم دروغ می‌گوید.
از برخی دیگر از جداشدگان از مجاهدین خلق پرسیدم آیا غلامرضا حقیقت را می‌گوید که ۲۹ سال است خانواده اش را ندیده است و آنها هم گفتند: «ما مثل شوهر شما هستیم چون مجاهدین خلق ما را در اردوگاه زندانی کردند، پس حرف شوهرتان را باور کنید.»
همسر غلامرضا شکری اضافه می‌کند: غلامرضا گفت که در مجاهدین خلق ازدواج ممنوع است زیرا می‌گویند زنان اجازه نمی‌دهند با دشمن بجنگیم که برای من غیر قابل باور بود زیرا در جنگ‌های دیگر دیده‌ام که چگونه زنان در کنار مردان جنگیده اند و پیروز شده‌اند و حتی با یکدیگر ازدواج کرده‌اند و بچه دارند. پس مجاهدین چه می گویند؟ آنها مجبورند با دروغ کارشان را تبلیغ کنند و برای رسیدن به اهدافشان ضد خانواده شده‌اند. وقتی با دوستان شوهرم نشست و برخاست کردم، دیدم که چگونه مجاهدین خلق به خاطر جاه طلبی‌های خودشان با دروغ و بی صداقتی زندگی این افراد را تباه کردند.
لیری شکری، همسر غلامرضا شکری عضو نجات یافته از فرقه رجوی است. غلامرضا شکری پس از خروج از فرقه در آلبانی با لیری ازدواج کرد و متأسفانه مدت کوتاهی پس از ازدواج این زوج، غلامرضا در کمپ غیرقانونی پناهندگان کراچ بازداشت شد.
لیری شکری این روزها منتظر آزادی همسرش از اردوگاه است و همراه با دیگر اعضای جامعه نجات آلبانی به فعالیت های بشردوستانه ادامه می دهد.
انتهای پیام
