یک فعال رسانهای در آلبانی طی یادداشتی روند ورود فرقه رجوی به آلبانی را مرور کرد و به مشکلاتی که حضور این سازمان برای کشورش آلبانی ایجاد کرده، پرداخت.
به گزارش فراق، آلدوسولولاری، در یادداشتی با عنوان «چرا مجاهدین خلق به عنوان یک سازمان ناسپاس در آلبانی شناخته می شود؟» در رسانه آلبانیایی آلفاپرس نوشت:
از قبل مشخص بود که سازمان مجاهدین خلق به عنوان بخشی از رویای موعود خود به آلبانی آمده است، دوری از کشور خود ایران و همچنین حکومت ایران.
سازمان مجاهدین خلق بیش از ۱۰ سال است که با وضعیت پناهجو و به دلایل بشردوستانه به آلبانی آمده است که در این مدت مشکلات زیادی را هم برای کشور ما و هم کشورهای همسایه ایجاد کرده است. انتقال این سازمان به آلبانی در آن زمان با توجه به روابط دیپلماتیک صورت گرفت و به نفع این سازمان بود که توانست در کشور ما چراغ سبز بگیرد.
در آن زمان بیش از سه هزار عضو سازمان مجاهدین خلق(فرقه رجوی) در دولت نخست وزیر سابق سالی بریشا پذیرفته شدند و این تصمیم در همان موقع، هم از سوی نهادهای بین المللی و هم از سوی نمایندگان ایالات متحده آمریکا مورد استقبال قرار گرفت. پس از این مرحله، آنها از محل اولیه خود در محله کاشار (در تیرانا) به مانز رفتند. و درها را به روی بیش از سه هزار نفر از اعضای این سازمان در اردوگاه موسوم به اشرف ۳ در مانز در نزدیکی شهر دورس بستند.
شهروندان آلبانیایی، علی رغم بدبینی خود به این موضوع با سخاوت کامل هم زیستی در کنار اعضای این سازمان را پذیرفتند چرا که در این باره از قبل برنامه ریزی شده بود و این که سازمان مجاهدین خلق تنها در آن مکان بسته مستقر بود.
طبق اطلاعات رسمی، پس از آن تعداد فراریان یا کسانی که اردوگاه مجاهدین خلق را ترک کردند و تسلیم نهادهای کشور ما شدند تا به دنبال پروتکل قانونی برای زندگی آزادانه در کشور ما باشند، طبیعتا افزایش یافته است.
علیرغم اینکه سازمان مجاهدین خلق در سکوت به فعالیت خود ادامه داد و از ترس شفافیت اطلاعات در مورد آنچه در داخل اردوگاه می گذشت را پنهان نمود، اما این اطلاعات توسط اعضای سابق که اردوگاه را ترک کرده بودند برملا شد. اینجاست که نهادهای آلبانی وارد عمل شدند و به آنها پیشنهاد دادند تا آزادانه زندگی کنند و امکان برقراری ارتباط با بیرون را فراهم نمایند و این که چرا باید این افراد اردوگاه را ترک کنند؟
اعتراف جداشدگان حتی برای کارمندان مؤسسه های دولتی غیرقابل باور بود، اما ثابت شد که بسیاری از حقوق انسانی اولیه اعضا در آن اردوگاه نقض می شود.
آن ها رسما اعلام می کنند که ارتباط با خانواده ممنوع است، تشکیل خانواده ممنوع است، حتی متاهل ها هم ظاهرا به خاطر مصالح سازمان باید از هم جدا شوند. آنها طعمه فریب این سازمان شدند، جایی که به آنها قول داده شد در یک کشور اروپایی زندگی خواهند کرد که در آن آزادانه کار خواهند نمود، اما واقعیت چیز دیگری بود.
برخی از آنها در مصاحبه های عمومی در رسانه های آلبانیایی اعتراف کرده اند که در داخل سازمان برای مقاصد سایبری آموزش دیده اند.
از گزارشهای مشکوک کنترلی سیاستها، ساختارهای سیاستگذاری و ظاهر یکسان در محیط داخلی سازمان مجاهدین خلق مشخص است که درب های خروجی به دلیل کنترل های شدید بسته هستند.
چرا این همه عدم شفافیت در یک کشور خارجی وجود دارد؟ چه چیزی را پنهان می کنند؟
اما مقاومت در برابر سیاست به این معنی بود که تعدادی از سرورهایی که مشخص شد برای اهداف سوء استفاده میشوند به عنوان شواهد مادی برای پیگرد قانونی ضبط شدند. این گروه لیاقت آن را ندارد که آلبانی آن را آزاد و به حال خود بگذارد.
انتهای پیام