آوارگی این روزهای فرقه رجوی و گروهکهای تجزیهطلب میتواند تابلوی هشدار و عبرتآموزی برای فریبخوردگان امروز و متوهمان بهکارگیری مجدد روشهای تروریستی برای ضربه به امنیت کشور و آرامش مردم باشد.
حجتالاسلام خطیب وزیر اطلاعات، با اشاره به تلاش دشمنان برای ناامنسازی در مناطق شرقی کشور، اعلام کرد «دشمنان در بازه زمانی هشتم مهرماه تلاش داشتند تا چند مولوی، پاسدار و قاضی را در کشور ترور کنند و طرفین را مقصر این حادثه جلوه دهند و به اختلافات قومی و مذهبی دامن بزنند.»
خوشبختانه این طرح جنایتکارانه، با دستگیری عوامل مرتبط به آن خنثی شده و سربازان گمنام امام زمان (عج) از شکلگیری فتنهای خسارتبار جلوگیری کردند.
پیش از این هم رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار مردم سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی، اعلام کرده بودند: «دشمن دو نقطه اساسی را هدف گرفته، یکی وحدت ملی و یکی امنیت ملی.»
ایشان با اشراف اطلاعاتیای که دارند، از برنامه امریکاییها برای ایجاد بحران در کشورمان یاد کرده و به صراحت فرموده بودند: «به این نتیجه رسیدهاند که در ایران چند نقطه بحرانساز وجود دارد که باید آن را تحریک کرد، آن نقاط را فعال کرد؛ یکیاش اختلافات قومی است، یکیاش تفاوتهای مذهبی است، یکیاش مسئله جنسیت و مسئله زن است، اینها را باید در ایران تحریک کنند، تا اینها بحران درست کند و از طریق بحران به کشور عزیزمان ضربه وارد کنند.»
از نگاه معظمله هدف نهایی دشمن هم سوریهسازی یعنی ایجاد جنگ داخلی در کشور است که پیش از این در سوریه و یمن با استفاده از اختلافات و تفاوتهای قومی و مذهبی آن را به اجرا گذاشته و با از بین بردن زیرساختهای این کشورها و فرسایش قدرت آنها موجب خسارتهای سنگین و عقب ماندن در روند توسعه و پیشرفت شدهاند.
اما همانگونه که امام خامنهای (مدظهالعالی) با بیان ضربالمثل معروف «شتر در خواب بیند پنبهدانه»، چنین طرحی را برای ایران اسلامی نافرجام و شکستخورده دانستند، نگاهی به واقعیتهای کشورمان، از توانمندی برای عبور از طرح دشمن حکایت دارد. عواملی که این ظرفیت و توانمندی را برای عبور از بحران یا پیشگیری از آن فراهم میآورد، عبارتاند از:
۱- سابقه و تجربه طولانی همزیستی مسالمتآمیز اقوام و مذاهب گوناگون در کشورمان در قالب فرهنگی انسجامبخش و هویتی وحدتآفرین که تنوع قومی و مذهبی در آن اختلاف و واگرایی را واگذاشته و نمونهای از ملیت و مدنیت فراگیر را پدید آورده است.
۲- حافظه تاریخی و آگاهی سیاسی برآمده از تجارب و شناخت سیاسی-تاریخی نسبت به دشمنان و بدخواهانی که با تکیه بر سیاست اختلافافکنی اهداف پلیدشان ازجمله تجزیه کشور و فرسایش قدرت آن را پیگیری و از اقوام و مذاهب برای پیشبرد این سیاست کثیف استفاده ابزاری کرده اند.
۳- عبرتآموزی مردم عزیزمان و تمامی اقوام و مذاهب متعلق به کشور ایران اسلامی از آتش تفرقه و ناامنیها و جنگهای برآمده از آن در کشورهای منطقه که نتیجه نهایی آن به ضرر تمامی اقوام و مذاهب و نابودی زیرساختها و غارت و چپاول منابع به دست دشمنان اختلافافکن بوده است.
۴- آمادگی و اشراف نیروهای حافظ امنیت، اعم از بخشهای اطلاعاتی و امنیتی، انتظامی و نظامی برای شناحت تحرکات و مقابله و خنثیسازی هرگونه اقدام مغایر با امنیت ملی که وقایع سالیان اخیر به تشدید و تعمیق آن کمک کرده است.
۵- رهبری حکیمانه و هوشمندانه جامعه توسط رهبری حکیم، آگاه، دلسوز و صبور که راه دشمن را برای بحرانسازی و جنگ داخلی مسدود ساخته و تمامی اقوام، مذاهب، اقشار و صنوف را زیر چتر ولایت و هدایت گرفته و اجازه ریزش گسترده برای فراهم شدن آتش بحران اختلاف و جنگ داخلی را نداده است.
۶- پایبندی حاکمیت به لوازم مردمسالاری دینی و میداندادن به حضور سلایق مختلف در قدرت، طرح دیدگاههای انتقادی و حتی رأفت و مدارا با معترضان و اعتراضات مسالمتآمیز و پذیرش نمایندگان اقوام و مذاهب مختلف در درون ساختار با سازوکارهای قانونی و رسمی که راه هرگونه بهانهجویی برای خشونت ساختارشکنانه و ناامنساز را سد کرده است.
۷- افزایش تدریجی سواد رسانهای مردم و شکلگیری مصونیت در برابر جنگ شناختی و روانی دشمن که شیوه اصلی او برای فریب و تحریک به اختلاف و بیثباتسازی بهحساب میآید.
از این رو، باوجود تلاش وسیع، همهجانبه و پیگیرانه دشمنان و معاندان نهتنها سالگرد اغتشاشات سال گذشته به شکلگیری اغتشاش جدید منتهی نشد، بلکه معرکهگردانان اغتشاشات سال گذشته به مرحله جدید و البته حاد اختلاف و منازعه رسیدهاند که امکان ایفای نقش برای ناامنسازی را از آنان گرفته است.
دشمنان بیرونی برای پیشبرد سیاست اختلاف و ناامنسازی به عناصر پیاده و دنبالهرو داخلی نیاز دارند که در شرایط فعلی در برخورد با موج شناسایی و دستگیری از یکسو و بیاعتنایی مردم برای همراهی در آشوب و آتشافروزی برای ناامنی از دیگرسو مواجه و به افسردگی مبتلا شدهاند.
از این رو عناصر مفلوک، خائن و وابسته به دشمن، برای جبران به شیوههای تروریستی رو آوردهاند که پیش از این در دهه ۶۰ آن را آزموده و نتیجهای جز نفرت و طرد از سوی جامعه و فرار و آوارگی تروریستها نداشته است.
آوارگی این روزهای فرقه رجوی در کشورهای غربی و گروهکهای تجزیهطلب در اقلیم کردستان عراق میتواند تابلوی هشدار و عبرتآموزی برای فریبخوردگان امروز و متوهمان بهکارگیری مجدد روشهای تروریستی برای ضربه به امنیت کشور و آرامش مردم باشد.
یادداشت از: رسول سنائیراد
انتهای پیام