در شهریورماه ۱۳۶۱ دادستانی انقلاب اسلامی مرکز (تهران) برنامه ای با نام «طرح مالک و مستأجر» به اجرا درآورد که موجب شد خانههای تیمی تشکیلات رجوی شناسایی شود.
به گزارش فراق، سازمان مجاهدین پس از ضربه های سنگینی که تیم های ترورش در بهمن ۶۰ و به دنبال آن در ۱۲، ۱۹، اردیبهشت و ۱۰ مرداد خوردند به فکر خروج از ایران افتادند و خط خروج شروع شد.
در شهریورماه ۱۳۶۱ با توجه به مستنداتی که بخش اطلاعات دادستانی و کمیته مرکزی انقلاب اسلامی در تهران، از نحوه سکونت و استقرار نیروهای تشکیلاتی سازمان به دست آوردند، ازسوی دادستانی انقلاب اسلامی مرکز (تهران) برنامه ای با نام «طرح مالک و مستأجر» به اجرا درآمد که نتایج مهمی به همراه داشت. این طرح باعث شد، خانههای تیمی تشکیلات ضربه پذیر شوند. وضعیت عمومی تهران، در مقطع طرح مالک و مستأجر، می تواند تأثیرگذاری این برنامه را بیشتر نشان دهد: در شش ماهه اول سال ۱۳۶۱، نزدیک پنجاه درصد ترورهای سازمان به شهادت افراد منتهی شده بود. اغلب این ترورها را تیم های عملیاتی با توجه به داشتن محل استقرار و خانههای مخفی انجام می دادند، بیشتر سوژههای مورد حمله از افراد غیرنظامی بودند. فضایی از رعب و وحشت در خیابانهای تهران پدید آمده بود. به رگبار بستن زن باردار، شلیک گلوله به یک مستخدم دبستان، حمله به مغازه های متعدد با رگبار مسلسل های دستی در مرکز و جنوب شهر، آتش زدن یک کانکس جهاد سازندگی که طفل ۵ ساله ای را زنده زنده سوزانده بودند، قتل عام بی پروای دانش آموزان در چند مدرسه و استخر، انتشار خبرشکنجه وحشیانه سه تن از بسیجی های کمیته و مانند آن، جوّ گسترده ای از تنفّر را نسبت به سازمان در جامعه ایجاد کرده بود. این عملیات های تروریستی بدون داشتن جا مکان و پشتیبانی در قالب خانه های تیمی امکان پذیر نبود به همین دلیل در ادامه اقدامات متنوع نیروهای نظامی، در ان سال دادستانی انقلاب اسلامی مرکز، با همکاری کمیته ها، کمک وهمیاری مردم کوچه، بازار و بنگاه های معاملات ملکی شروع به شناسایی مستأجران و مالکان نمودند. افراد مشکوک را احضار و بازرسی می کردند. این کار، با برنامه دقیق، و با ایجاد دوایری برای کنترل نام و مشخّصات مستأجران و مالکان و الزام آنان به مراجعه در کمیته های اصلی و فرعی محل سکونت شان، وضعیتی پدید آورد که نه تنها مجاهدین خلق بلکه دیگر سازمان ها و گروه ها را نیز دچار تشتّت و بحران کرد.
طرح مالک و مستاجر برنامه ای بود که به موجب آن هر مالکی موظف بود هویت مستاجر خود را به اولین پاسگاه انتظامی یا کلانتری محل گزارش و ثبت نماید در غیر این صورت مسئولیت هرگونه عواقب به عهده مالک بود. اجرای این طرح باعث لو رفتن هویت اغلب افراد سازمان ها و تیم های ترور می شد، در تکمیل این طرح، گلوگاه های خروجی تهران و استان های غربی ،شرقی، کردستان و سیستان و بلوچستان توسط نیروهای امنیتی و با همکاری مردم و نیروهای نادم، تحت کنترل قرار گرفت. «طرح مالک و مستأجر» ازشهریورماه ۱۳۶۱ آغاز شد و اجرای آن حدود ۳ ماه به طول انجامید، که در این فاصله باعث متلاشی شدن باقیمانده ساختار تشکیلات مجاهدین و فلج شدن تیم های ترور شد. هواداران و سمپات های فعّالی که به سهولت امکان خروج از کشور برایشان وجود نداشت، به ناچار از منازل بستگان و آشنایان استفاده می کردند که آن ها را به شدت محدود می نمود. افراد به مانند سابق امکان تحرک و اجرای عملیاتی را نداشتند. آنها در موضعی قرار گرفتند که نمی توانستند کمترین تحرک و عمل داشته با شند. لذا سران سازمان را مجبور نمود شکست را قبول، وبه اجبار «خطّ خروج از کشور» را اجرا نمایند دستورعقب نشینی اعضای واحدهای عملیاتی و هواداران صادر گردید. سیستم خروج، با هماهنگی بقایای «بخش روابط» و عناصر فعّال «بخش شهرستان ها»، ایجاد و دو مسیر خروج، معیّن و اعلام شد:
الف) مسیر تهران کردستان ترکیه و عراق
ب) مسیر تهران اقلید بافق کرمان زاهدان پاکستان
در شهرستان های مختلف واقع در مسیر یا نزدیک به مسیر خانه های تیمی موسوم به «پارکینگ» برای سکونت موقّت نیروها تهیه شد. سازمان با قاچاقچیان محلی، در زاهدان و کردستان، و با قاچاقچیان پاکستانی و ترک وارد معامله شد و برای خروج هر نفر مبالغ زیادی پرداخت می کرد. این سیستم خروج، بعدها در مقاطع ورود تیم های عملیاتی و نیز خروج هواداران باقیمانده در سال های ۶۴-۶۳ به شکل دیگری مورد استفاده قرار گرفت که البته قریب به ۹۰ درصد انها ضربه خورده و از بین رفت.
در آذر ماه ۱۳۶۱، بر اساس رد جدیدی که از تشکیلات متحرّک در منطقه فارس و اصفهان به دست آمد وبا استفاده از عاملِین همکار و هماهنگ دادستانی و سپاه – خانه های تیمی و اغلب مسیرهای خروج شناسایی شدند. دستگیری یکی از عناصر سازمان – که از سران سیستم خروج بود باعث ضربه اصلی به سیستم خروج شد- با دستگیری این عضو مهم شبکه ، خطّ خروج فاش شد و اقدامات گسترده ای در جهت خنثی کردن و برچیدن سیستم خروج منطقه مزبور صورت گرفت. پس از این ضربه، نزدیک به یک سال، خطّ خروج در مناطق دیگر تعطیل و فقط در مسیر تهران کردستان عراق فعّال بود.
منابع:
-سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام
-سخنان یکی از مسئولان اسبق کمیته مرکزی انقلاب اسلامی و مجری طرح مزبور
-روایت جداشدگان فرقه رجوی
مرضیه رئیس الساداتی
انتهای پیام