رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به ابهامی در خصوص نفوذ مجاهدین خلق در ابتدای انقلاب گفت: در اوایل انقلاب مطرح کردن گزینش بدون وجود کادر لازم برای افرادی که داوطلبانه پا پیش گذاشته بودند مطرح نبود، از چه طریقی باید عضویت یک نفر در مجاهدین را میفهمیدیم در آن زمان دو معرف برای دادگاه انقلاب کفایت می کرد. انسان باید شرایط را درک کند. بعضی وقتها توهم توطئه آن قدر برجسته میشود که تبعات مصیبتبار و آزاردهندهای دارد.
به گزارش فراق، حجتالاسلاموالمسلمین مصطفی پورمحمدی در بخشی از گفت و گوی خود با پایگاه خبری مرکز اسناد اظهار داشت: محاکمه اصل جریان نفاق از نقطه آغار تا کنون امری است که به دلائل مختلفی چون صعوبت تنظیم یک دعوای حقوقی علیه سازمان با لحاظ عملکرد و تاریخچه، فرا شعبهای بودن این دادگاه و البته مقداری کمکاری تا امروز به تاخیر افتاده بود و قرار است انشاالله در مهر ماه امسال دادگاهی برای محاکمه این سازمان و عناصر اصلی آن برگزار شود.
وی افزود: این دادگاه از چند جهت دارای اهمیت است. اول: از تحریف واقعیت جلوگیری می کند و تصویری درست از چهره این سازمان منحوس را روایت میکند. ببینید اگر بخشی از کشورهای استعماری که به دنبال سواستفاده از این سازمان در جهت منافع خود هستند را کنار بگذاریم -کشورهایی که بیان واقعیت تاثیری در رفتار آنها ندارد- برگزاری این دادگاه به صورت خوب و همراه با مستندات سبب تنویر افکار عمومی جامعه جهانی خواهد شد در اینصورت افراد و جوامع مغلوب تحریفها و دروغهای این سازمان و حامیان آن نمیشوند. در دادگاهی که برای آقای حمید نوری در سوئد برگزار شد در جریان گفت و گوی بیرون دادگاه میان آقای نوری و افرادی که علیه او شهادت داده بودند نکته قابل تاملی وجود دارد. این افراد به آقای نوری میگویند «تو قاتل هستی» آقای نوری هم در پاسخ میگوید «شما ۱۷ هزار نفر از مردم ما را شهید کردید.» اینها در پاسخ میگویند بیشتر از این ارقام شهید کردهاند و خواهند کرد. این تعداد از ترور در مقایسه با توطئه هایی که اینها علیه ملت ایران در زمان جنگ و پس از آن انجام دادند مساله ناچیزی است. به نظر بیان این واقعیات در روشن شدن ذهنیت عمومی جامعه خودمان و جامعه جهانی بسیار موثر است.
نکته دوم زمینهسازی برای بازگرداندن این افراد است. ببینید پلیس اینترپل تنها از طریق تشکیل پرونده قضایی و محاکمه افراد با کشورها همکاری می کند از همین رو تشکیل پرونده و برگزاری دادگاه محاکمه کمک شایانی به استرداد اعضای اصلی این سازمان می کند.
اثر دیگر این دادگاه فشار به این سازمان در کشورهایی است که در آن فعالیت دارد. به بیان دیگر اگر افراد این سازمان به کشور عودت داده نشوند برگزاری این دادگاه سبب میشود در آن کشورها تحت فشار قرار بگیرند و آزادی عمل از آنها گرفته شود همانطور که در آلبانی که نوکر بیجیره و مواجب آمریکا و اسرائیل بود و حضور اینها در آنجا هیچ منفعتی برای آلبانی نداشت چنین شده است. آلبانی اکنون متوجه مضرات حضور این سازمان در کشورش شده است برخی از سران آن را بازداشت کرده و اجازه ورود مریم رجوی را به این کشور نداده است.
این مبارز با جریان نفاق با اشاره به خبر اعلام آمادگی کانادا برای پناه دادن به این فرقه مخرب تصریح کرد: هنوز کشورهایی مانند کانادا وجود دارند که به دنبال ماجراجویی هستند و فکر می کنند میتوانند به ما ضرر بزنند در حالی که قطعا به خودشان ضربه می خورد چه اینکه رجوی حتی در کنار مرزهای ما در عراق هم نتوانست کاری از پیش ببرد و الان هم در آلبانی یک مانور بیارزش می دهند. به عقیده من اگر کشور کانادا می خواهد مشکلی را در منطقه ما حل کند بهتر است سراغ مسائل راحتتری مانند انتقال یهودیان اسرائیلی فکر کند و این اسرائیلیهای بدبخت، بی وطن را در سرزمین پهناور و پیشرفته خود جا بدهد تا مشکلات جهان و منطقه حل شود به طور قطع اسرائیلیها هم به کانادا کمک میکنند چه اینکه اینها لابیهای قدرتمند و ثروتمندی هستند.
پورمحمدی در یک افشاگری مهم از شیوه نفوذ فرقه رجوی در هیئت دولت در اوایل انقلاب بیان کرد: یک نکته مهم این است که کشمیری، کلاهی و آن عامل نفوذی در دادستانی انقلاب، از روزهای اول انقلاب در این دستگاه نفوذ کردند. مثلا کلاهی آن طور که خاطرم هست اردیبهشت۵۸ جذب حزب جمهوری شده است و ماهیانه هم ۸۰۰ تومان حقوق دریافت می کرده است. یعنی مجاهدین از ماههای اول انقلاب خودشان را برای چنین ضربه زدنهایی آماده کرده بودند. یا مثلا مسعود رجوی سرکرده این گروه، هفت یا هشت اسفند۵۷ حدود ۱۵ روز بعد از انقلاب در سخنرانی میگوید که کاری نکنید ما به اسلحه رو بیاوریم. حتی اسنادی از ملاقات های این سازمان با سران حزب بعث در حدود یک سال و نیم قبل از جنگ وجود دارد. به بیان دیگر داستان این سازمان بسیار فراتر از آن چیزی است که تاکنون مطرح شده است. به همین خاطر کسی نمیتواند ادعا کند که ابتدا جمهوری اسلامی با آنها بدرفتاری کرد و آنها در پاسخ به خشونت رو آوردند. انشالله اگر فرصت بشود دادستان و همکاران قضایی بتوانند ادلّهی خودشان را در دادگاه ارائه بدهند برای خیلیها این بحثها جذاب، مهم و عبرتآموز است و به فهم جریانهای تاریخی کمک شایانی خواهد کرد.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پایان در پاسخ به سئوالی با این موضوع که حضور افرادی چون کلاهی یا کشمیری در سطح بالای حکمرانی نمیتواند بدون همکاری افراد دیگر باشد گفت: به نظرم مساله اینطور که فرمودید نیست و این سوال ناشی از عدم اطلاع دقیق از واقعیت آن زمان است. باید شرایط را درک کرد. زمانی که حزب جمهوری اسلامی در ۲۵ بهمن اعلام موجودیت کرد ظرف چند ماه اعضای آن به بیش از ۴ میلیون ثبتنام رسید. در آن شرایط مطرح کردن گزینش بدون وجود کادر لازم برای افرادی که داوطلبانه پا پیش گذاشته بودند مطرح نبود از چه طریقی باید عضویت یک نفر در مجاهدین را می فهمیدیم در آن زمان دو معرف برای دادگاه انقلاب کفایت می کرد. انسان باید شرایط را درک کند. بعضی وقتها توهم توطئه آنقدر برجسته میشود که تبعات مصیبتبار و آزاردهندهای دارد. بله این عملیات ها اقدامات افراد نبود و سازمان مجاهدین خلق با هدایت سرویسهای خارجی پشت این اقدامات بودند اما این مسئله که این افراد با حمایت عده دیگری در دولت نفوذ پیدا کردند را نباید قاطعانه مطرح کرد بلکه باید به سراغ مستندات رفت و تا زمانی که واقعیت کشف نشده نباید به افراد اتهام زد.
انتهای پیام