افشای ماهیت منافقانه و خائنانه فرقه گمراه رجوی برای دولت آلبانی و حمله پلیس این کشور به مقر سران و اعضای فرقه، اگرچه دیرهنگام بود اما این سیلی باعث شد آن ها قدمی دیگر به پایان تاریک زندگی سراسر نکبت بار خود نزدیک و چهره واقعی آنان زیر نقاب نفاق نمایانتر شود.
فرار اعضای فرقه با فشار مردم ایران از سالهای اوایل دهه ۶٠ ه. ش شروع و با آوارگی فرقه از بیابان لم یزرع موسوم به پادگان اشرف در عراق، پس از شعار توخالی «کوه اگر بجنبد، اشرف زجا نلرزد» ادامه یافت و امروز دربهدری و سرگردانی آنان در کشور آلبانی، بیش از هر زمانی، سایه مُهر باطله را بر شناسنامه ننگینشان هموار نموده است.
بیش از چهار سال جاروجنجال رسانهای فرقه رجوی در خصوص بازداشت اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی که توسط دولت آلمان دستگیر و تحویل کشور بلژیک گردید نیز به پایانی خفت بار برای فرقه منجر شد.
آزادی این دیپلمات ایرانی که سران فرقه دلخوش به ٢٠ سال حبس وی در بلژیک بودند بسان پُتکی بر سر آنان فرود آمد تا برای صدها و بلکه هزارها بار، رسوایی و روسیاهی سران فرقه برای اعضای پیر و فرتوت در زنجیرکشیده به اثبات برسد.
از سویی دیگر، گردهمایی های دروغین و جعلی فرقه، که سالهای پیش با دلارهای آمریکایی و لابی های صهیونیستی طراحی و اجرا میشد امسال دیگر هیچ حیله و ترفندی برای برگزاری آن کارساز نشد.
آری! دهها سال حیله و خدعه و نیرنگ در حق مردم ایران و کشتار مردم و گمراه نمودن جوانان برای عطش سیری ناپذیر قدرت طلبی رجوی، پایانی جز نکبت و خفت در غربت برای وی و دارودسته گمراهش نداشت.
و این گونه است که تاریخ مشحون و مملو از تجربه های تلخ خیانت و خباثت می شود برای آنانی که سودای قدرت نامشروع در سر می پرورانند.
یادداشت مشترک از: فرهنگ مسعودی و نادر محمدی از سنندج
انتهای پیام