بعد از برنامه ۳۰ خرداد در یک جلسهای که مسعود رجوی خائن و موسی خیابانی و ابریشمچی و کتیرایی جلسه داشتند و بعضی دیگر از سران جریان نافق، اینها به اینجا رسیدند که برای اینکه بتوانند خودشان را درسطح جامعه در سطح مجامع داخلی و یک مقداری هم حالا خارجی بتوانند جا بیاندازند.
به گزارش فراق، حاج احمد قدیریان از مبارزان انقلابی و از مسئولان اسبق دادستانی در بخشی از خاطرات خود با اشاره به شرایط کشور در دوران جنگ تحمیلی و تحرکات ضدانقلاب میگوید: در ماههای آغازین جنگ، توطئه بنیصدر همراه رجوی به اوج خود رسیده بود. ترور مردم حزباللهی و طرفداران نظام سرلوحه برنامههای آنان بود. به خانههای مردم حزباللهی حمله و در مقابل زن و بچهاش، فرد را به رگبار گلوله میبستند و شهید میکردند. هدف آنان در مرحله ایجاد وحشت در بین مردم بود. هر کسی لباس پاسداری و بسیجی داشت، کشته میشد. حملات عراق در جبههها افزایش یافته بود و شهرهای کشور زیر بمبارانهای شدید قرار داشت. تعدادی از شهرهای ما توسط عراق گرفته شده بود.
*** ایستادگی مردم در برابر دشمن و ضدانقلاب ***
در این شرایط حضرت امام هرگز از مواضعاش کوتاه نیامد. ایران در جنگ با بعثیهای عراق با تمام قوا آماده بود. رزمندگان به طرف جبههها در حرکت بودند و همزمان داخل کشور آماج توطئه چینی و بحران آفرینی بنیصدر و رجوی در حمله به مردم بیدفاع بود. امام بزرگوار و دیگر مسئولین دلسوز انقلابی صحنه را با نگرانی نظاره میکردند و مراقب اوضاع بودند. جنگ تحمیلی در جبههها احتیاج به نیرو داشت اما لزوم برخورد با منافقین، معاندین و گروهکهای ضد انقلاب در داخل کشور، اجازه اعزام نیرو به جبههها را نمیداد. البته تحت این شرایط هم مردم با صفای ما حرکت به طرف جبههها را توسط سپاه پاسداران و کمیته انقلاب و سایر ارگانها انجام میدادند و صحنه نبرد را خالی نمیگذاشتند.
دادستانی انقلاب اسلامی که خود متولی برخورد با معاندین و گروهکها بود، بیامان با ضدانقلاب مبارزه میکرد و در راه تثبیت نظام اسلامی، شبانهروز نداشت. با اقدامات ضربتی دادستانی عرصه بر گروههای مخالف تنگتر میشد، دستگیریها به حدی بود که جا برای نگهداری وجود نداشت و با مشکلات زیادی در چند منطقه برای آنها جا تهیه کردیم. بنیصدر با همراهی رجوی در راه رسیدن به اهداف شومشان از هیچ کاری و عملی کوتاهی نکردند.
*** وقتی مردم ماهیت «مجاهدین خلق» را شناختند ***
حاج احمد قدیریان درباره اعلام فاز مسلحانه نفاق در سال ۶۰ یادآور میشود: بعد از برنامهی ۳۰ خرداد در یک جلسهای که مسعود رجوی خائن و موسی خیابانی و ابریشمچی و کتیرایی جلسه داشتند و بعضی دیگر از سران این فرقه، اینها به اینجا رسیدند که برای اینکه بتوانند خودشان را درسطح جامعه در سطح مجامع داخلی و یک مقداری هم حالا خارجی بتوانند جا بیاندازند، اینها دست به ترور افراد بزنند که به این وسیله بتوانند خودشان را به مردم معرفی بکنند. البته من عرض کردم که اینها خیلی تلاش کردند و دست به دزدیها و خیانتهای گوناگون زدند که بتوانند یک مقدار اثاث و اموال و چیزهایی که بتوانند به درد خانوادهها بخورد جمع آوری کردند دزدیدن از وزارت بازرگانی که اصلا ساختمان وزارت بازرگانی را اینها در اختیار گرفته بودند. از بنیاد پهلوی سابق اینها یک مقدار اثاث جور کردند بعد توزیع آن را دادند به مردم پایین شهر که بتوانند از این طریق مردم را جذب بکنند که در سال ۶۰ این جریان برعکس شد مردم اینها را شناختند لذا به سیستم و به حرکت و کاری که اینها و طرحی که داشتند جواب ندادند و لذا اینها بهدنبال این افتادند که سران را بزنند و افراد حزباللهی را شناسایی بکنند و اینها را ترور بکنند.
حاج احمد قدیریان در ۲۶ خرداد ۱۳۹۱ دار فانی را وداع گفت.
انتهای پیام