یکی از رانندههای عراقی که برای فرقه کار می کرد، می گفت، رجوی ها سلاحی دارند که با همین آدم ها را ساکت می کنند، آن هم «وقاحت» است.
به گزارش فراق، مالک بیت مشعل عضو نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی با انتشار روایتی درباره وقاحت های بدون مرز در فرقه رجوی نوشت: همه میدانیم کلمه وقاحت چی هست و چه معنایی دارد ولی باور کنید در فرقه رجوی وقاحت آن قدر زیاده که بالاتر از این کلمه می باشد.
اما کجا من به این وقاحت پی بردم؟ آنجایی که بحث خانواده شد و نشست میگذاشتند و مخ آدمها را پر میکردند که سر خانواده سنگ بزنند و فحش بدهند.
در یک نشست، صحبت از خانواده شد و یکی گفت آخه هر چه باشه اینها خانواده ما هستند. پدر، مادر، خواهر یا برادر من هستند که میآیند. در جا مسئول نشست (عسکر) گفت، وقتی دشمن تو هستند مگه میشه گفت خانواده هستند. نه اینها دشمن هستند. نباید عاطفی به این مسئله نگاه کنیم. خانواده ضد مبارزه و فتنه است. اینجا بود که وقاحت این فرقه و خیلی از مسائل دیگر را من با چشم دیدم و با گوش شنیدم.
برای مثال نفر تا وقتی در فرقه هست همه اسم هایی که رجوی برای دلخوشی روی او گذاشته را به او میگویند ولی وقتی که نفر می گوید می خواهم بروم دیگر تمام اسم ها برعکس می شوند و بریده، مزدور و غیره نصیب او می شود.
وقتی عضوی پدرش فوت می کند به او نمیگویند. وقتی خانواده ای می آمد عراق و از آنها میپرسید که فرزند ما اینجاست؟ می گفتند نه، چنین اسمی نداریم و خانواده ناامید بر میگشت. بعد مدتی که فرد می فهمید و به مسئولین می گفت که چرا به من نگفتید؟ آنها با تمام وقاحت و ریلکس می گفتند انتقاد به نفری است که این را به تو زده است.
قبل از حمله عراقی ها به مقر اشرف، یکی از زنان رده بالا به فرمانده عراقی میگه شما اومدید خونه ما و بدون اجازه وارد شدید شما باید معذرت خواهی کنید! وقاحت را نگاه کنید. عراقی ها میگفتند زمین و خاک و کشور برای عراق است و شما به خاطر مزدوری برای صدام بود که اینجا آمدید. علاوه بر این حالا شما زمین های کشاورزان ستمدیده را غصب کردید. یکی از عراقی ها می گفت این ارثی که صدام برای عراق گذاشت و رفت.
باور کنید که هیچ کس و هیچ انسانی به وقاحت اینها نمی رسد.
حتی در نشست ها که دروغی رو می شد با بحث ایدئولوژیکی سرهم می کردند. خیلی از نامه هایی که خانواده ها برای فرزندانشان می فرستادند را فرقه فتوشاپ و ضد نفر درست می کرد تا او را دشمن خانواده کند. خیلی هم افتخار می کردند که در مقابل خانواده به خاطر رهبر عقیدتیشان مبارزه میکنند.
رجوی ها حقوق عراقی هایی که برایشان کار می کردند را هم نمی دادند. یادم است راننده بدبختی را آن قدر دواندند که به گریه افتاد و گفت اشتباه کردم برای شما کار کردم و در مقابل به او گفتند ما اشتباه کردیم به تو کار دادیم. من در قسمت اجتماعی و مترجم عربی بودم. راننده ها همه چیز را به من می گفتند. یکی به من گفت، اینها سلاحی دارند که با همین آدمها رو ساکت می کنند، آن هم وقاحت است.
این حرف های یک راننده عراقی بود که برای فرقه کار می کرد، اسمش امین و خیلی به من نزدیک بود. به من می گفت خواهشا چیزی به این ها نگو وگرنه پول مرا نمیدهند. عین همین کاری که اینجا در آلبانی دارند میکنند؛ جاسوسی و آدم فروشی، میگویند پشت سر دوستانتان موضعگیری کنید و بد و بیراه بگید و از سازمان دفاع کنید تا پول بدهیم. باور کنید رجوی ها آبروی هرچه آدم وقیح است را خریدند!
انتهای پیام