نامه سر گشاده به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو
ریاست محترم شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد اینجانب میر باقر صداقی یکی از اعضای قدیمی و با سابقه فرقه رجوی اخیرمطلع شده ام که از ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۵ سی امین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در شهر ژنوشروع شده و تا ۲ اکتبر ادامه خواهد داشت .
من و خانواده ام بعنوان یکی از قربانیان حقوق بشر بجا دیدیم برای حفظ و ارتقاء حقوق بشردر سطح جهان به افشای موارد عدیده نقض حقوق بشر درمناسبات و تشکیلات فرقه رجوی با این نامه به شما اطلاع رسانی کنیم .
۱۵ سالی که من در قرارگاههای فرقه رجوی در عراق بوده ام تماما ممنوع الملاقات بوده ام در فرقه رجوی خانواده بعنوان سم و خوره تشکیلات معرفی میشد از اینرو هیچ یک ازما یعنی اعضا حق نداشتیم در خواست تماس مکتوب یا تلفنی یا ایمیلی با خانواده هایمان را داشته باشیم تا چه برسد به اینکه درخواست ملاقات با خانواده بکنیم به خاطر قطع بودن از دنیای بیرون ما نمیدانستیم موبایل چیست, نمیدانسیتیم اینترنت چیست, نمیدانستیم فیس بوک چیست ما اعضای فرقه رجوی در داخل مناسبات در مقرهای که فرقه برای ما سازماندهی کرده بود زندانی بودیم حتی برای تردد به مقر دیگر که معمولا ۲۰۰ متر بیشتر فاصله نداشت میبایست ویزای تردد میداشتیم که معمولا این ویزا های تردد را خودشان صادر میکردند که بیشتر جنبه کاری داشت ما هم زندانی و هم زندان بان زندانهای فرقه رجوی بودیم بخاطر شستشوی مغزی که در نشستهای عملیات جاری( انتقادی ) بر روی ما اعمال میشد تمامی احساسات ما در قبال پدر , مادر , برادر و خواهر خفه شده بود و بی دلیل نیست که هم اکنون اعضای گرفتار این فرقه به خانواده های که برای ملاقات آنها ریسک سفر به عراق را پزیرفته اند را خانواده الدنگ میخوانند .مادرم ۲۷ است که ازوضعیت حالی برادرم میر واقف که هم اکنون عضو این فرقه است هیچ خبر و اطلاعی ندارد .
در مناسبات فرقه رجوی ازدواج و تشکیل خانواده ممنوع است حتی کسانیکه متاهل بودند این فرقه آنها را مجبور کرده اند که از همسرانشان طلاق بگیرند بچه های صغیر این اشخاص در زمان صدام حسین به زور از والدینشان جدا وبه اروپا فرستاده شده اند نمونه بارز آن فرزندان خردسال خانم بتول سلطانی بود و هزاران مورد دیگر که قابل پیگرد و تحقیق میباشد .
در اثر شکنجه های روحی و روانی بسیاری از اعضا در این فرقه دچار افسرده گی شدید شده اند از جمله این قربانیان خود من بودم من از سال ۱۳۷۷ از این فرقه میخواستم جدا بشوم دلیل این هم برمیگشت به خودسوزی فرمان ( جوان کرد ایرانی) که در عراق بزرگ شده بود اما ۵ سال تما م من بدلیل ترس از استخبارات عراق ( اداره امنیت داخلی عراق) نمیتوانستم در خواست خروج بدهم بدلیل تبانی مسعود رجوی با صدام حسین دیکتاتور سابق عراق رجوی میگفت هر که از ما نیست بر ماست پس بریده مزدور اول دو سال زندان خروجی سازمان میماند بعد از سوختن اطلاعات به دولت عراق تحول داده میشود تا در زندان بد نام ابوغریب ۸ سال دیگر به جرم ورود غیر قانونی به عراق زندانی شود بعد هم تعویض با اسرای جنگی در این ۵ سال چون روزانه از خودم گزارش وضعیت نمی خواندم مورد آزار واذیت فرقه رجوی قرار گرفتم فرقه رجوی هر روز نشست انتقادی برای من میگذاشتند که چرا از اتوبان رهبری خارج شده ام در اثر شکنجه های روحی و روانی نشستهای انتقادی به بیماری افسرده گی مبتلا شده بودم هر روز سردردهای شدید داشتم و هفته ای دو بار نیز خون بیرون میرفتم شدت خون ریزی به حدی بود که تمای سطح توالت را خون میپوشاند
اخیرا هم مطلع شده ام بدلیل شدت مسئله داری نیروها و تهدید هم گسیختگی تشکیلات . فرقه رجوی در عراق و آلبانی بر میزان شکنجه های روحی روانی افزوده است و فرقه از همه نیروها خواسته است که طلبکاری را طلاق دهند .
میر باقر صداقی ۲۴٫۰۹٫۲۰۱۵