جهاد، غربالی است که مرد و نامرد را از هم تمییز میدهد و چهره منافق و مُجاهد را نمایان میسازد. معرکه نبرد بعثیها با آنها که «لاخوفٌ علیهم و لا هُم یَحزنون» بودند؛ آزمونی بود برای اینکه چهره واقعی دوست و دشمن هویدا شود. چه کسی باورمی کرد که روزی رزمندگان عراقی در دفاع از ایران شهید شوند و عدهای در نام، ایرانی بخواهند به ایران اسلامی صدمه بزنند؟ آری… این حقیقت بر تارک تاریخ آزادگی ما میدرخشد که تعدادی از مزدوران مسعود رجوی ملعون با خیانت به کشور و هموطنان خود، به دیکتاتور عراق پیوسته و با هموطنان خود جنگیدند و تعداد زیادی از عراقیها که مرز میان حق و باطل را به خوبی شناخته بودند، در صف رزمندگان اسلام قرار گرفته و به جنگ با جبهه کفر پرداختند و سپاه بدر را تشکیل دادند؛ سپاهی که متشکل از عراقیهایی که بسیجیوار برای ایران جنگیدند…
روایت زیر بخشی از سخنان سردار عبدالامیر سالمی فرمانده گردان شهید صدر از سپاه بدر از روزهای شور و حماسه در ایران است.
سردار سالمی از روزهای شکلگیری انقلاب اسلامی تا ایام دفاع مقدس و عملیاتهای بزرگی چون مرصاد خاطرات شگرفی داشت که خواندن آن خالی از لطف نیست.
شناسایی نیروهای فرقه رجوی از بازوبندشان
عملیات مرصاد (فرقه رجوی به این عملیات «فروغ جاویدان» میگوید) پس از قبول قطعنامه و با پشتیبانی ارتش عراق از منطقه قصرشیرین به سمت سرپل ذهاب و سپس کرندِ غرب، اسلام آباد و کرمانشاه انجام شد.
هدف رجوی در این عملیات با یک برآورد غلط، رسیدن به تهران و براندازی نظام بود. قبل از عملیات مرصاد به نیروهای سپاه بدر مرخصی تشویقی داده بودند تا به قم و مشهد بروند، اما آنها یک روز در قم بودند و قرار بود روز بعد به مشهد مقدس بروند که صدام به جزیره مجنون حمله کرد و به نیروهای سپاه بدر مأموریت داده شد تا برای مقابله با صدامیها به جزیره اعزام شوند.
قرار بود از قم به مشهد برویم که شب با ما تماس گرفتند و گفتند که به کرمانشاه برگردید و به مشهد نروید. همان شب به کرمانشاه برگشتیم و ساعت پنج صبح به کرمانشاه رسیدیم. فردی که منتظر ما بود، گفت: نیروها باید به سرعت تجهیز شوند. جزیره مجنون در جنوب در محاصره است؛ شما که آنجا را میشناسید، به جنوب بروید و عملیات انجام بدهید. همان شب رزمندگان سپاه بدر مجهز شدند و بعد از نماز صبح با همان اتوبوسهایی که ما را از قم آورده بودند، به منطقه رفتیم. آن شب نیروهای رجوی از گیلان غرب عبور کرده و اسلامآباد را محاصره کرده بودند.
ما به تنگه چهارزبر رسیدیم. آنجا خیلی شلوغ و ترافیک سنگین بود. حدود شصت اتوبوس از نیروهای سپاه بدر بودیم که به ستون ایستاده بودیم. پیاده شدیم تا راه را بازکنیم که یک ماشین به طرف ما تیراندازی کرد. تعدادی از نیروهای ما مجروح شدند. به رزمندهها گفتیم که خودرو را کنار بزنند و ببینند که برای چه به طرف ما شلیک کردند. وقتی رزمندهها دیدند که از خودرو به طرفشان شلیک میشود، درگیر شدند. دو نفر از آنها مجروح شدند و دو نفر هم کشته شده بودند. وقتی مجروحان را به طرف ما آوردند، دیدیم که روی بازوبندشان نوشته شده است «سازمان آزادیبخش». آنجا متوجه شدیم که کسانی که به اسلام آباد حمله کردهاند از نیروهای فرقه رجوی هستند.
به ما گفتند که هر چقدر میتوانید آن ها را زمینگیر کنید. الان با هوانیروز هماهنگ میکنیم. چند دقیقه بعد سرلشکر صیاد شیرازی آمد و گفت: نیروهایتان را برای شناسایی بدهید که پشت سرشان هلیبرن کنیم. تعدادی از رزمندگان را همراه کردیم و ارتفاعات را شناسایی کردند. حتی نیروهای رجوی به سمت بالگرد تیر میزدند که خلبان علت را پرسیده بود، صیاد شیرازی نگفته بود اینها مزدوران رجوی هستند تا مبادا خلبان هول کند.
گردان شهید صدر را با بالگردپشت سر مزدوران رجوی هلیبرن کردیم و توانستیم آن ها را زمینگیر کنیم که برخی از آن ها کشته شدند و برخی هم با خودروها و بالگردها به عراق فرار کردند. جالب این جا بود که تعداد زیادی از این کشته شدگان و یا مجروحین زنان و دختران بودند.
حضور تاثیرگذار مُجاهدین عراقی در عملیات مرصاد
عبدالحافظ السالم، معروف به أبواثیر از رزمندگان اطلاعات عملیات در سپاه بدر بود که روز عقبنشینی منافقین از غرب کشور، وارد منطقه شد.
این مُجاهد عراقی درباره شرایط کشور بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و عملیات مرصاد میگوید: مردادماه سال ۱۳۶۷ نیروهای صدام تا ۵۶ کیلومتری اهواز رسیده بودند و تیپ امام حسین(ع) از سپاه بدر در منطقه هورالهویزه حضور داشتند. به خاطر حمله فرقه رجوی به غرب کشور، مردم در حال فرار به سمت کرمانشاه بودند. تیپ حمزه سیدالشهدا(ع) به فرماندهی شهید ابومیثم صادقی به منطقه چهارزبر رسیده بود. گردانهای شهید صدر، شهید دستغیب، شهدای کربلای ۲، مسلم بن عقیل(ع)، موسی کاظم(ع) و تیپ امام علی به فرماندهی فریدون چوپان که متشکل بود از گردانهای جعفر طیار، عمار یاسر، علی اکبر(ع)، تیپ مالک اشتر (توپخانه) وتیپ امام خمینی(ره) در مرصاد شرکت کردند.
در اولین درگیری مُجاهدین عراقی با مزدوران رجوی، مُجاهدین توانستند در چهارزبر خاکریز درست کنند تا جلوی پیشروی آن ها را بگیرند. نیروهای رجوی بین چهارزبر و ارتفاعات حسنآباد محاصره شدند. شهید ابومیثم صادقی به شهید صیاد پیشنهاد کرد تا نیروها را پشت مزدوران رجوی در منطقه حسنآباد هلیبرن کنند. شهید صیاد از ابومیثم نیرو خواست که شهید ابومیثم گردان شهید صدر را برای این مأموریت فرستاد.
مُجاهدین سپاه بدر
گردان شهید صدر با ۲ بالگردبه پشت خطوط نیروهای رجوی منتقل شدند و عملیات شروع شد. بعد هم بسیج و سپاه وارد منطقه شدند، اما درگیری شدید بین گردانهای بدر با نیروهای فرقه بود. در این عملیات ۱۰۸ نفر از سپاه بدر به شهادت رسیدند. ضمن اینکه بیش از ۳۰۰ نفر از مُجاهدین عراقی در این عملیات مجروح شدند. این حماسه آفرینی مُجاهدین عراقی نشان داد که طبق آنچه پروردگار فرموده است؛ تقوا و ایمان الهی ملاک برتری انسانهاست و کرامت و عظمت هیچ کس، ارتباطی به قومیت و ظاهر او ندارد.
تهیه و تنظیم از: سمیه همتپور
انتهای پیام