فرقه رجوی به یمن موج افشاگری های جداشدگان، مقاومت و تلاش خانواده های اعضای اسیر و اقدامات خیانتکارانه اش در دفاع مقدس هشت ساله که همراه دشمن خارجی علیه هموطنانش جنگید، به هیچ وجه بین ایرانی ها نه ایران و نه خارج جایی ندارد.
به گزارش فراق، سال ۵۷ در جریان انقلاب اسلامی ایران، سازمان مجاهدین و در راس آن رجوی دچار یک ضربه مغزی شد، به دلیل آن که با تئوری هایی که آنها داشتند اصلا پیش بینی انقلاب ۵۷ و پیروزیش را بدان شکل تصور نمی کردند.
فرقه رجوی از ابتدا با سوءاستفاده از اسلام و تشیع همواره سعی داشت خود را گروهی مسلمان نمایش دهد. در برهه های مختلف شاهد بودیم که رجوی چگونه ازمبانی ضدامپریالیستی خود توبه نمود و بیش از دو دهه است افتخار خود را حمایت سناتورهای اسبق و سابق امریکایی می داند و مردم ایران هم پس از چند دهه تجربه و کسب آگاهی از ماهیت فرقه بیزار و متنفرشدند.
در واقعیت، فرقه در داخل کسی را ندارد به جز انگشت شمار افرادی که شاید به چند ده تن نرسد. ممکن است بر حسب تجربه در اغتشاشات بتوانند مزدورانی پولی اجیر کنند که این حمایت ها نیز مقطعی است.
در خارج کشور هم بین ایرانی ها منفور هستند. در ایامی که وضعیت ناآرام بود فرقه در خارج کشور نه توان برپایی تظاهرات مستقل داشت نه می توانست باسایر تظاهرات ایرانیان همراه شوند، چون به شدت همه جا مورد تنفر بودند. رجوی در عمل دیده و فهمیده که چگونه منفور شده و جایی ندارد، کاری هم نمی تواند انجام بدهد و به طور واقع در جذب نیروی ایدئولوژیک هم تقریبا به صفر رسیدند.
به نظر اینجانب نقش و تاثیر فرقه به معنای واقعی کلمه، در صحنه سیاسی ایران برای همیشه پایان یافته و تنها چیزی که باقیمانده صرفا یک خاطره تاریخی دردناک برای عبرت گرفتن آیندگان است.
فرقه رجوی نمی خواهد بپذیرد کارش تمام است، فضا و شرایط روز ایران را هم درک نمی کند. خط و خطوط دولت های غربی را هم درک نمی کند. به خطا فکر می کند که در ایران وضعیت به نقطه تغییر نظام رسیده، غربی ها به دنبال آلترناتیو هستند و رضا پهلوی را انتخاب کرده اند! همه این فحاشی ها و یقه درانی هایش هم به این دلیل است.
در آن طرف بین دولت های غربی و سرویس های اطلاعاتی هم اصلا جدی گرفته نمی شود. صرفا در مقاطعی که لازم ببینند ممکن است به عنوان یک اهرم فشار در مذاکراتشان با نظام جمهوری اسلامی استفاده کنند.
اکنون همه چیز در داخل ایران به وضع عادی برگشته و غربی ها نیز همچنان طبق روال گذشته خود به دنبال سوء استفاده و گرفتن امتیاز هستند.
به نظر من این فریبکاری غرب هم برای افکار عمومی خود و حتی یک سری سیاست مداران تندرو و جذب نیروهای مخالف انجام می شود. آن ها بخوبی می دانند که منافع شان در تعامل با کشور ایران و روسیه به عنوان قدرت های مطرح در خاورمیانه و آسیا است اما برای انحراف افکار عمومی و یک سری دلایل دیگر دست به یک اینگونه اقدامات و مانورهای تبلیغاتی مختلف می زنند.
یادداشت از: سنجابی
انتهای پیام / فراق