به دنبال افشای هویت یکی از مزدوران فرقه رجوی به نام اردشیر امیر ارجمند، این فرقه در واکنش عجولانه وارد صحنه شد و نشان داد که همین راحتی حاضر به سوزاندن مهره دست دوم خود نیست.
به گزارش فراق، امیر ارجمند یکی از کنشگرانِ در ظاهر سیاسی بود که در سال ۸۸ به زندان افتاد و در فرصت مرخصی با کمک عوامل فرقه توانست از کشور فرار کند.
سابقه ارتباط امیر ارجمند با فرقه تروریستی رجوی دقیقا، به زمان فرار این فرد از ایران برمیگردد. او با کمک ویژه فرقه رجوی موفق به فرار از ایران شد و بعد از آن یک وظیفه مهم را بر عهده گرفت.
اردشیر امیر ارجمند از جمله سرپلهای مهم فرقه برای ارتباط با یک عنصر سیاسی داخلی بوده و برقراری ارتباط این دو نفر با هم برای فرقه ای که همه سرمایه خود را برای انتقال افکار خود به عنصر داخلی به کار بسته بسیار راهبردی بود.
رجوی ها برای اینکه انرژی امیر ارجمند را هدر ندهند تا بتواند اهداف آنها را پیش ببرد، تاکنون هیچ اظهار نظر رسمی در این خصوص نکرده بودند که البته با افشای هویت این فرد مجبور شدند این ارتباط را انکار کنند.
برادر اردشیر امیرارجمند به نام منصور از سران فرقه تروریستی رجوی است که اکنون نمایندگی این فرقه تروریستی در استراسبورگ فرانسه را به عهده دارد. این فرد عامل وصل اردشیر به فرقه رجوی و سرپل بعدی اردشیر با فرقه است. از آن جا که رجوی ها برای اردشیر ماموریت مهمی را طراحی کرده و اصرار داشتند که عضویت وی در فرقه آشکار نشود لذا نامبرده را پس از مدت کوتاهی با هماهنگی سرویس اطلاعاتی فرانسه به محل امن دیگری منتقل و برادرش منصور را به عنوان رابط وی با سازمان قرار دادند. سرویس اطلاعاتی فرانسه نیز با اغتنام از فرصت، ارتباط خود با اردشیر امیر ارجمند را تقویت و گسترش داد و به تدریج وی را به عنوان منبع اطلاعاتی به استخدام خود درآورد.
پایگاه خبری مشرق در گزارشی که چندی پیش منتشر کرد، از ابلاغیهای سخن به میان آورد که از طرف سر پل فرقه رجوی یعنی امیر ارجمند به میرحسین موسوی دیکته شده است.
حالا در جوابیه ناشیانه فرقه به افشای هویت اردشیر امیرارجمند، نکات جالبی وجود دارد که اشاره به آن خالی از لطف نیست.
نوع انکار فرقه در خصوص وجود چنین چرخه کاری و ارتباط گسترده و این که میگویند«کدام عقل سلیمی باور میکند که مجاهدین چنین ابلاغی به کسی بکنند و آقای امیر ارجمند همچنین ابلاغی را بپذیرد؟!» نشان میدهد گویا امیر ارجمند از جایگاه ویژهای در فرقه رجوی برخوردار است که حتی سخنگوی این فرقه هم در ادبیات خود نسبت به او بسیار با احتیاط رفتار میکند و کانه شان امیر ارجمند را بالاتر از صرفا یک مجری محض میداند.
نکته دیگری که در بیانیه اخیر سخنگوی فرقه رجوی توجه افکار عمومی را به خود جلب میکند نیاوردن اسم میرحسین موسوی به صورت مستقیم است.
فرقه رجوی در بیانیه خود هیچ اشاره مستقیمی به نام میرحسین موسوی نمیکنند و در حقیقت حاضر اما در عین حال برای امیرارجمند، مشاور ارشد موسوی سنگ تمام گذاشته و تمام تلاش خود را میکنند تا موضوع ارتباط و انتساب امیرارجمند به خود را رد نمایند.
در گزارش مشرق آمده بود: «فرقه تروریستی رجوی هدایت کامل میرحسین موسوی یکی از سرکردگان م فتنه ۸۸ را به دست گرفته و بیانیه اخیر وی، دستپخت مستقیم منافقین است که از طریق اردشیر امیرارجمند به خورد آن فتنه گر داده شده است».
ارتباط فرقه رجوی و سازمان جاسوسی کشور فرانسه
مسئله جالب دیگر در بیانیه اخیر فرقه رجوی تکذیب ارتباط آنها با سرویسهای جاسوسی غربی است.
موضعگیری خشمگینانه سخنگوی فرقه رجوی نسبت به برملاسازی ارتباط عامل این فرقه با میرحسین موسوی و همچنین اشاره مستقیم به ارتباط آنها با سرویسهای جاسوسی ظاهرا برای آنها گران تمام شده است.
ادعای عدم ارتباط این فرقه تروریستی با سازمان جاسوسی فرانسه درحالی توسط سخنگوی فرقه مطرح شده که بررسی سابقه تاریخی این فرقه نشان دهنده ارتباط تنگاتنگ آنها با سرویسهای جاسوسی غربی و به طور خاص دولت فرانسه است.
فرانسه به عنوان اولین حامی فرقه تروریستی رجوی شناخته میشود که به سرکردگان این فرقه پس از فرار از ایران پناه داد و امکانات مالی و امنیتی ویژهای برای این فرقه در نظر گرفت.
براساس گزارشات منتشر شده، پس از فرار مسعود رجوی به همراه ابوالحسن بنی صدر در سال ۱۳۶۰ به فرانسه، یک خانه ویلایی که محل زندگی صالح رجوی (برادر بزرگتر مسعود رجوی) در شهرک «اور سور واز» در استان سرژی در ۳۰ کیلومتری پاریس بود، به مقر فعالیتهای سرکرده منافقین در خارج از ایران تبدیل شد و از همان ابتدا با تأیید دولت فرانسه، نقش مقر سرفرماندهی جنگ مسلحانه و اقدامات تروریستی این فرقه علیه مردم ایران را به اشکال مختلف ایفا کرد.
همچنین براساس گفت و گوهای مسعود رجوی و مقامات رژیم بعث عراق که منتشر شده، مشخص می شود رجوی در دیدار با سران رژیم بعث با اشاره به اطلاع واشنگتن و پاریس از اقدامات تروریستی این فرقه با افتخار میگوید: «همانگونه که اطلاع دارید من در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم. در آن سالها به اینگونه نبود و به ما تروریست نمیگفتند؛ هرچند که کاخ سفید و کاخ الیزه میدانستند؛ با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم. میدانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیسجمهور و علیه رئیسالوزرای[ایران] انجام داد. آنها میدانستند و خوب هم میدانستند ولی صفت تروریست هم به ما نزدند.»
درخصوص ارتباط نزدیک فرقه رجوی با دولت فرانسه و سازمان جاسوسی این کشور، اسناد و مدارک بسیاری وجود دارد که در این گزارش مجال پرداختن به همه آن ها وجود ندارد.
این رابطه تنگاتنگ و البته ترورها و خرابکاریهای فرقه رجوی در ۴۴ سال اخیر که جز با حمایت اطلاعاتی سرویسهای جاسوسی کشورهای غربی امکانپذیر نبوده، همگی نشان دهنده کذب بودن ادعای اخیر سخنگوی این فرقه تروریستی است و برگ دیگری از دروغها و خیانتهای این گروهک علیه ملت ایران را ورق میزند.
انتهای پیام / فراق