تاریخ تاریک فرقه تروریستی رجوی به حدی واضح و روشن است که میتوان به راحتی گفت هر کشور، شخص یا گروهی که این باند تبهکار را پناه دهد و تبدیل به صاحبخانه سرسپردگان رجوی شود به ملت ایران و تاریخ سراسر افتخار این سرزمین خیانت کرده است.
به گزارش فراق، نورنیوز در گفت وگو با سید رضا قزوینی غرابی، کارشناس ارشد علوم سیاسی و پژوهشگر مطالعات تروریسم به واکاوی ماه عسل حکام آلبانی با صهیونیستها در سایه حمایت این کشور از فرقه رجوی پرداخته است که در زیر بخشی از آن را می خوانیم:
تحلیل شما در خصوص فراز و فرود روابط آلبانی و رژیم صهیونیستی چیست؟
غرابی: مناسبات میان آلبانی و رژیم اسرائیل چندان طولانی نیست. آلبانی با اینکه از سال ۱۹۴۹ رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت اما آغاز مناسبات دیپلماتیک رسمی این دو به سال ۱۹۹۱ یعنی حدود ۳۰ سال قبل باز میگردد. پس از آن مناسبات این دو شاهد افزایش تدریجی بوده است.
در سال ۱۹۹۴ شیمون پرز از آلبانی دیدار کرد. پنج سال بعد رژیم اسرائیل آوارگان آلبانیایی جنگ کوزوو را پذیرفت. در سال ۲۰۰۸ نخستین پرواز تجاری مستقیم میان تیرانا و تلآویو برقرار و روادید گردشگری میان آنها لغو شد. اما پس از پذیرش گروهک تروریستی منافقین در آلبانی که مرحله نخست آن از سال ۲۰۱۳ آغاز شد، مناسبات اسرائیل و آلبانی شتاب فزایندهتری با زمینه سیاسی-امنیتی به خود گرفت و عملا ایران، نقطه مشترک جدی در مناسبات آنها شد، موضوعی که به ویژه در ماجرای اخراج سفیر و دیپلماتهای ایرانی از آلبانی در آذرماه سال ۱۳۹۷ به صورت جدی نشان داد که تلآویو تا چه اندازه در سیاست خارجی آلبانی در قبال ایران نقشآفرینی میکند.
در این میان نقش فرقه تروریستی رجوی و عناصر و نهادهای وابسته به آن را چگونه میبینید؟
غرابی: برای روشنتر شدن موضوع و دریافت پاسخ بهتر به این پرسش توجه شما را به گزارش چندی قبل فارین پالیسی جلب میکنم. این پایگاه آمریکایی با استناد به گفتههای برخی از تحلیلگران، اذعان میکند که استقرار گروهک تروریستی و بدنام منافقین در آلبانی بر اساس یک توافق میان واشنگتن و تلآویو بوده است، موضوعی که نشان میدهد تیرانا بر خلاف ادعاهای مقامات خود که پذیرش منافقین را نتیجه رویکرد انسانی میدانند، با تحمیل و تطمیع، این گروه را در خاک خود پذیرفته است.
به اذعان رجوی، مقامات وقت وزارت خارجه آمریکا به دلیل تعهدی که به این فرقه تروریستی داده بودند با حدود ۷۵ کشور از جمله رومانی، ایتالیا، سوئیس و اردن برای پذیرش آنها گفتگو کردند اما به استثنای آلبانی با مخالفت همه آنها مواجه شدند. این حجم عجیب از مخالفت جهانی با پذیرش فرقه رجوی و در کنار آن، تلاش آمریکا در صرف وقت و تشکیل یک کارگروه جهت مذاکره با این تعداد کشور، برای یک فرقه تروریستی، قابل تأمل و نشان دهنده پشتیبانی قوی واشینگتن از این فرقه تروریستی است.
به هر صورت فرقه رجوی پس از استقرار اولیه در آلبانی، بر خلاف تعهدات مقامات آلبانیایی به ایران، به ویژه پس از سفر وزیرخارجه این کشور به تهران در سال ۱۳۹۵، طراحی و تخریب علیه ایران را ادامه دادند و اتفاقاً مقامات آلبانیایی نیز به طور آشکار از آنها حمایت کردند. حمایت مقامات آلبانی از فرقه رجوی به تدریج به دخالت در مسائل داخلی ایران منتج شد و ادبیات و حتی واژگان مورد استفاده آنها مانند سرنگونی و… به طور مشخص وامگیری از ادبیات فرقه تروریستی رجوی بود.
مناسبات تیرانا و تهران همیشه در سطحی عادی بوده است. هر چند آلبانی در تهران سفارتخانه نداشته اما ایران، سفارت و مرکز و بنیاد فرهنگی در این کشور داشته و حتی در سفر وزیرخارجه اسبق این کشور به تهران در سال ۱۳۹۵ تفاهمنامهای برای انجام گفتگوهای سیاسی میان دو کشور امضا شد، اما سرد شدن سریع و یکطرفه روابط دو کشور از سوی آلبانیاییها نشان میدهد که تمایلی جدی برای جلوگیری از تقویت روابط وجود داشته به گونهای که در نهایت به اعلام قطع یکطرفه روابط دیپلماتیک از سوی تیرانا با ایران منجر میشود. این شتاب غیرمنطقی نشان دهنده اعمال نظر طرفهای سوم در ماجراست.
در زمین آلبانی به طور مشخص آمریکا، رژیم صهیونیستی و فرقه رجوی در حال ایفای نقش هستند. واکنش فرقه رجوی و اظهارات مقامات واشنگتن و تلآویو در خصوص تحولات مناسبات آلبانی و ایران در چند سال اخیر به ویژه از تابستان امسال و در ماجراهایی مانند حمله سایبری به آلبانی و قطع یکطرفه روابط تیرانا با تهران، نشان میدهد در کنار واشینگتن و تلآویو، رجوی که در جغرافیای آلبانی استقرار دارند بخشی از طراحیهای ضد ایرانی را بر عهده دارند.
نقش غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا را در خصوص گسترش روابط آلبانی و صهیونیستها چطور ارزیابی میکنید؟
غرابی: تا زمان حضور کمونیستها در آلبانی، مناسبات رسمی میان آلبانی و رژیم اسرائیل شکل نگرفته بود و اساساً در زمان جنگ سرد و زمامداری «انور خوجه» رهبر سابق آلبانی، نگاه مثبتی به این رژیم از سوی تیرانا وجود نداشت. پس از سقوط کمونیسم در آلبانی و به موازات آن در جهان، این کشور تمایل برای ورود به اردوگاه غرب و اروپا پیدا کرد و عضویت در پیمان ناتو در سال ۲۰۰۹ و تلاش برای عضویت در اتحادیه اروپا که تاکنون ادامه دارد بخشی از نتایج آن بوده است.
تیرانا تمایل جدی دارد که روابط خود با آمریکا و اروپا را تقویت کند و در این میان، تقویت مناسبات با رژیم اسرائیل در این چارچوب تعریف میشود. جالب است که بدانید آلبانی نخستین کشور با اکثریت مسلمان بوده است که به عضویت «ائتلاف بین المللی احیای یادبود هولوکاست» پیوسته است.
آینده این روابط را با توجه به حضور جریان نفاق در آلبانی و اروپای شرقی چگونه میبینید؟
غرابی: «ادی راما» نخست وزیر آلبانی مهرماه امسال سفری سه روزه به سرزمینهای اشغالی داشت و مقامات فعلی و تعدادی از مقامات سابق از جمله نتانیاهو دیدار کرد. مواضع و اظهارات یائیر لاپید نخستوزیر این رژیم در دیدار با راما بسیار قابل توجه است و نشان دهنده یک رویکرد در سیاست خارجی دو طرف در شرایط فعلی است.
لاپید گفته بود: «ایران تهدیدی مشترک برای اسرائیل و آلبانی است. اسرائیل تا حد امکان در تلاشهای صورت گرفته علیه ایران کمک خواهد کرد. ما این را منافع ملی و یک تعهد تاریخی میدانیم.»
اسرائیلیها در حال جهتدهی جدی به سیاست خارجی آلبانی در قبال ایران هستند و تردیدی نیست که حضور فرقه رجوی در خاک آلبانی در این رویکرد نقش اصلی را ایفا میکند. صهیونیستها به بهانه حملات سایبری تیرماه امسال به زیرساختهای آلبانی که این کشور را دچار مشکلات بسیار جدی کرد و آمریکاییها ایران را متهم به انجام آن کردند تلاش دارند تا از این رخنه و رهگذر، مقامات آلبانی را به تقویت بیشتر روابط با خود سوق دهند. آنها در همین سفر راما به او پیشنهاد دادند که همکاری دو جانبهای در زمینه سایبری داشته باشند تا به قول اسرائیلیها «تواناییهای دفاعی» خود را در برابر این «تهدید» ایران تقویت کنند.
شما حتی در ماجرای اخراج سفیر ایران از آلبانی هم میبینید که رژیم صهیونیستی یک نقشآفرین جدی بوده است. اظهارات مقام وزارت خارجه آلبانی در گفتگو با آسوشیتدپرس که گفته بود کشورش این تصمیم را پس از مذاکره با سایرین از جمله اسرائیل اتخاذ کرده است گویاست.
در مجموع به اعتقاد بنده تا زمانیکه فرقه رجوی در خاک آلبانی حضور داشته باشند و این کشور به میدانی برای طراحی اقدامات و تبلیغات علیه ایران در جنوب شرق اروپا و بالکان تبدیل شده است، مناسبات تلآویو-تیرانا در چارچوبهای سیاسی-امنیتی ادامه و حتی گسترش خواهد یافت.
انتهای پیام / فراق