خانوادههای عضو انجمن نجات که هر کدام عزیزی را در اسارت فرقه رجوی دارند دور هم جمع شدند تا صدای عشق و انتظار را به گوش عزیزان خود برسانند.
به گزارش فراق در مراسم رونمایی از مستند «از تیرانا تا تهران» که عصر روز پنجشنبه ۲۶ آبان ماه با حضور جمعی از جداشدهها و خانوادههای اسیران فرقه رجوی برگزار شد، جمعی از خانوادهها و نجات یافته ها درباره این فرقه صحبت کرده و به افشاگری پرداختند.
این فرقه امنیت روانی مردم را مورد هدف قرار داده
ابراهیم خدابنده، مدیرعامل انجمن نجات نخستین سخنران این جلسه گفت: در مستند «از تیرانا تا تهران» صحبتهای نجات یافتگان را میبینیم و از این نظر، نمایش این مستند در فضای امروز ضروری است، چرا که سازمان مجاهدین خلق در ناآرامیهای امروز کشور نقش دارد. اعضای این فرقه با ایجاد ۱۰ ها اکانت فیک و نشر مطالب دروغ، امنیت روانی مردم را مورد هدف قرار دادهاند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره اتفاقات و سختیهایی صحبت کرد که بر این افراد در اردوگاه مجاهدین میگذرد.
۴۰ سال است فرزندانمان در حصار این فرقه ظالماند
سخنران بعدی این مراسم، خانم عبداللهی، مادر یکی از اعضایی بود که دربند مجاهدین در تیرانای آلبانی است؛ او گفت: ما خانوادههای دردمند هستیم، چرا که ۴۰ سال است که فرزندانمان در حصار این فرقه ظالم هستند. ما مادران تنها برای لحظهای دیدار با فرزند عزیزمان، نزدیک به ۴ سال تحصن کردیم، اما به ما چنین اجازه دیدار ندادند. البته خوشحالم که برخی از این بچهها از آن سازمان فرار کردند، ولی پسر خودم، امیر اصلان، نزدیک به ۲۰ سال است که در این فرقه اسیر است. در این مدت من و دیگر خانوادهها تلاشهای زیادی کردیم و حتی نامههایی به نهادهای حقوق بشری نوشتیم اما هیچ جوابی به ما داده نشد. با این حال، باز هم برای آزادی تکتک اسیران مقاومت میکنیم تا آنها به دنیای آزاد برگردند.
عبدالهی با اشاره به راهاندازی «تشکل مادران، قربانیان فراموش شده فرقه رجوی» گفت: گروهی را به نام «تشکل مادران» تشکیل دادهایم. در این گروه تمامی مادران افرادی که در این فرقه اسیر هستند، از سراسر ایران حضور پیدا کرده، برای نهادهای بینالمللی نامه مینویسند و طلب کمک میکنند.
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: من مادرم و این مادران درد ویژهای در دل خود دارد. بچههای ما جایی گرفتار هستند که نمیتوانیم بگوییم آنها کجا هستند و این درد بیدرمان ماست. خیلی از مادران چشم انتظار از دنیا رفتند. مثلاً میتوانم از مادر «آتابای» نام ببرم که فرزندش بعد از ۳۵ سال بازگشت، اما آن مادر دیگر نبود. این درد بزرگی است که هیچ وقت نتوانستیم آشکار کنیم؛ شاید هم آشکار شده اما گوش شنوایی نبوده است. سوال من این است که چرا نهادهای حقوق بشری از این دردها عبور میکنند؟ این دردها ما را پیر کرده است.
فاطمه حسینی، مادر حسن حیرانی دیگر سخنران این جلسه بود. او در حالتی که بغض به گلو داشت در سخنانی بیان داشت: ۱۵ سال است که پسرم در دام این سازمان افتاده است. ما درخواستی فرستادیم که در حضور ماموران امنیتی آلبانی چند لحظه پسرم را ببینیم اما نشد، پسرم گاهی مخفیانه با ما ارتباط میگرفت.
سعادت، مادر دیگری که ۳ فرزندش دربند سازمان مجاهدین هستند، طی سخنانی گفت: ۳۵ سال است که فرزندانم را ندیدهام. روی صحبتم با مریم رجوی است: آیا اسلام تو، اسلام دیگری است؟ چرا تو باید سه بار ازدواج کنی اما بچههای ما را از پدر و مادر شدن محروم کنی؟ من سن زیادی دارم و شاید فرزندانم را دیگر نبینم. از آنها عاجزانه میخواهم تا کمک کنند یکبار فرزندانم را ببینم.
نمیگذاریم آسیلا به مشکل بخورد
در ادامه نرگس بهشتی خواهر یکی از نجات یافته های فرقه رجوی در آلبانی گفت: دو برادر من سال ۸۰ اسیر این فرقه شدند. برادر بزرگم سال ۹۰ در سازمان کشته شد، اما برادر دیگرم مصطفی با نام مستعار میلاد دو سال است از سازمان جدا شده و اکنون در خدمت انجمن آسیلا است. ما همراه با خانوادههای زیادی مقابل پادگان اشرف رفته بودیم و امیدوارم این آزادی نصیب تک تک بچهها شود. ما در این شرایط اقتصادی سخت، هر بار مبالغی را جمع میکنیم و به آلبانی میفرستیم تا شرایط آزاد شدهها و انجمن بهتر باشد ما تا آخرین نفس پشت یکدیگر هستیم و نمیگذاریم انجمن به مشکل بخورد.
مریم رجوی باید از ما بترسد
آریسا همسر سرفراز رحیمی، عضو جدا شده از این فرقه در ارتباط زنده اینترنتی با مراسم از آلبانی در سخنانی گفت: رجوی یک جهنم درست کرده و از شما ممنونم که هستید و ما در انجمن آسیلا حمایت شما را داریم. وضعیت شما خیلی سخت است و مطمئنم روزی میآید فرزندانتان از این جهنم بیرون میآیند. مریم رجوی از ما ترس دارد. او باید هم از ما بترسد. او از شما بچههایتان و از ما عموی فرزندم و زندگی همسرم را گرفته است.
اطلاعات دقیق دارم ۲۰۰ نفر از اعضای سازمان درخواست خروج دادند
پس از پخش یک کلیپ، نوبت به بخشعلی علیزاده رسید تا به عنوان یکی از جداشدگان از مجاهدین سخنانی را بیان کند. او ۲۷ سال از عمرش را در سازمان بوده است.وی بیان داشت: ۲۷ سال از عمرم را به نوعی هدر دادم، اما سال ۲۰۱۵ از سازمان مجاهدین جدا شدم و تلاش کردم تا به خانوادهام برسم. در نهایت، به کمک تعدادی از جداشدگان به ایران برگشتم.
وی ادامه داد: اطلاعات دقیق دارم که نزدیک به ۲۰۰ نفر از اعضایی که در سازمان هستند درخواست خروج دادهاند، اما با آنها برخورد میشود و در جاهای جداگانه نگهداری میشوند، اما این نوید را به خانوادهها میدهم که در روزهای آینده اخبار خوشی بهشان میرسد. گاهی اوقات این قدر اذیت و آزار درون سازمان زیاد میشود که شاهد خودکشی برخی افراد هستیم اما آنها به دروغ میگویند که این افراد مریض بودند و یا در دوره اخیر میگفتند که به دلیل کرونا فوت کردهاند. اگر کسی هم خیلی مقاومت میکرد سرش را زیر آب میکردند.
علیزاده با اشاره به اینکه بارها تهدید شده است، گفت: بارها شده است که پیامکها و تلفنهای تهدیدآمیز دریافت میکنم. آنها به هیچ ارزشی پایبند نیستند، تا زمانی که برایشان مفید باشید، هستند اما وقتی جدا میشوید، میگویند که او مامور اطلاعات بوده است. این اتفاق در حالی است که آن فرد ۴۰ سال عضو سازمان بوده است. آنها به صورت مداوم اینگونه القا میکنند که خانوادههایتان شما را فراموش کردهاند و هیچکس به فکر شما نیست. با این کار تلاش میکنند که افراد ناامید شده و نتوانند جدا شوند.
حسن حیرانی عضو جدا شده از سازمان مجاهدین که هماکنون انجمن آسیلا را برای نجات بقیه اعضای سازمان تشکیل داده است، به صورت اینترنتی دقایقی صحبت کرد. او نیز تاکید کرد که هماکنون ۲۰۰ نفر در سازمان مجاهدین قصد خروج دارند.
در پایان این مراسم، مستند «از تیرانا تا تهران» پخش و رونمایی شد. همچنین محمدرضا باقری مجری این مراسم اعلام کرد که این مستند روز سهشنبه از شبکه پرستیوی پخش میشود.
مستند «از تیرانا تا تهران» به بررسی تلاشهای چندساله خانواده قربانیان برای ارتباط با اعضای خانوادهشان که در مقر فرقه رجوی در تیرانای آلبانی اسیر هستند، میپردازد. در این مستند، ضمن نمایش تصاویری که بیانگر ایدئولوژی و افکار سازمان مجاهدین است، جمعی از اعضای این سازمان که از آن جدا شدهاند، در برابر دوربین حاضر شده و درباره اتفاقاتی که بر آنها گذشته است، سخن میگویند. تلاشهای انجمن نجات و خانوادهها برای آزادی اعضایشان بخش دیگری از این مستند را تشکیل میدهد.
انتهای پیام / فراق