در روزهای اخیر با صحنه های وحشیانه ای از تشویق به جنایت از سوی عوامل فرقه رجوی و تجزیه طلب روبرو شدیم که قابل تامل است.
به گزارش فراق، فکر می کردم رجوی و ایادیش و همان گروه های سنتی تجزیه طلب مگر می شود در این حد عقب مانده و از تامل و درک شرایط باز مانده باشند که به منافع خودشون هم توجه نکنند، مگر میتوان گفت متوجه نشوند با این اعمال بیشتر منفور می شوند و از طرف مردم کنار گذاشته می شوند.
از مردم معترض گرفته تا خلق الله آن ها را راهنمایی می کنند و می گویند با گفت وگو، درک شرایط جوانان و اعتراضات مدنی می توان به خواسته ها و راه حل های منطقی رسید. پس چرا روز به روز خشن تر می شوند و درکشتار و قتل به رقابت با داعش می پردازند، در روز روشن در خیابان پلیس و مامور انتظامی را می کشند و به سلاخی آرمانها دست می زنند. به آرزوهای مردم برای بهتر شدن زندگی خیانت می کنند. بی رحمانه به سر جوان مجروحی که تنها گناهش سرباز وظیفه است، لگد می زنند و از هیچ رفتار وحشیانه ای کوتاه نمی آیند.
شما یک پیام از جوی خائن فراری پیدا نمی کنید که در کل عمرش به صلح و دوستی اشاره ای داشته باشد. او به جز قتل، آتش سوزی، تخریب اموال عمومی و صدورحکم برای کشتن مردم و ضابطین قانون به موضوع دیگری نپرداخته است.
به صورت منطقی هم فکر کنیم در هر برهه و دوره ای نسل های جدید همراه با تکنولوژی و تغییرات نسلی وجود دارد. خواسته های جدید در پهنه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تا جایی که به زندگی و امنیت عامه مردم و جامعه صدمه نزده قابل احترام بوده و باید به جد بررسی شود.
اما مطمئنا با تاکید می گویم گروههای اپوزیسیون نما، معاندین و به طور خاص فرقه تروریستی رجوی به هیچ عنوان به فکر درد مردم و جوانان نیستند و با ریختن خون مردم به دنبال کشتن آرزوها و رویاهای جوانان و تباه کردن امینت و آزادی هستند.
آن ها دنبال به دست آوردن قدرت از هر طریقی با هر زمینه ای و با هر مقدار کشتار هستند.
رجوی از سال ۱۳۶۵ در همدستی با صدام توافق کره بود اگر به حکومت ایران برسد مانعی نیست که خوزستان را به عراق بدهد. بارها در نکات خیانتکارانه اش رسیدن به قدرت و صدارت را اصلی ترین هدف خویش معرفی می کرد. مریم رجوی صدها بارها به همان زنان و مردان اسیرکرده اش می گفت اگر هزار نفر هم بمیرند باکی نیست فقط رجوی زنده بماند. تاکید می کرد حتی اگر همه مجاهدین فدا شوند فقط رجوی زنده بماند کافی است، او دوباره سازمان مجاهدین دیگری درست می کند. این ته ایدئولوژی مجاهدین است. یعنی واقعا می گفت صدها و هزاران تن بمیرند و کشته شوند هزاران خانواده داغدار شوند و هزاران استعداد پرپر شود و لازم باشد بخش هایی از ایران را هم به اجنبی ها تحفه بدهیم این کار را می کنیم تا سر کار بیاید.
این منطق و روش این گروه خائن است. حالا می خواهد ضمن اتحاد با دشمن ترین حکومت های ضد ایرانی و با خونریزی های وحشیانه همراه باشد یا نقشه های مسلحانه و قتل های داعشی.
احساس می کنم برای آنها دیگر منفوریت، خواست مردم، فشارهای اقتصادی، مرگ تدریخی دخترکان و پسرکان بیماری های پروانه ای و صعب العلاج با تحریم های ظالمانه امنیت و آرامش مردم به هیچ عنوان مهم نیست فقط به دنبال امیال شیطانی خود هستند. مگر نه اینکه از یک دهه قبل رجوی به زنان دوستان خویش در سازمان هم رحم نکرد و همه آنها را وادار به طلاق کرد. همه را مقطوع النسل کرد اما خودش با ساخت ده ها کاخ و ویلا و تشکیل حرمسرا به خودشگذرانی می پرداخت.
رجوی تا آنجا که توانست معترضین فرقه را کشت و فراریان را به دست جانیان بعثی سپرد که در زندان های ابوغریب بمیرند. حداقل اگر دشمنان حفظ ظاهری می کنند، این گروه های از خدا بی خبر دیگر ظاهر را به کناری گذشته و از نمایش پستی و پلشتی و خوی وحشیانه ابایی ندارند.
من و شما هم اگر خدای نکرده نبودیم تاریخ قضاوت خواهد کرد، آیا ریختن خون جوانان، شکنجه ماموران انتظامی و قتل وحشیانه به سبک قوم مغول و هیلتر مشروعیت دارد یا راه مطالبه گری است؟
قلم از یاداوری این روزها کم می آرود و قلب ها به درد می آید، امید داریم روزی می رسد که شر این اجانب و توطئه های آنها از سر مردم ایران کم شده است.
دریغ است ایران ویران شود / کنام پلنگان و شیران شود
روایت از: مرضیه رئیس الساداتی
انتهای پیام / فراق