تا کنون بارها و بارها درباره حصارهای ذهنی و فیزیکی که اعضای حاضر در مناسبات فرقه مجاهدین خلق را احاطه کرده است، مطالب متعددی شنیده ایم و خوانده ایم.
هر فردی که موفق می شود خود را از این حصارها رها کند و به دنیای آزاد بازگردد، کوله باری پر از تجربه و خاطرات تلخ از حضور در این تشکیلات با خود به بیرون می آورد. بازگو کردن و به اشتراک گذاشتن این تجربیات تلخ و واقعی اما، چراغ راه دیگر افراد است تا در دام این فرقه مخرب و منحوس گرفتار نشوند.
حمید محمد آق آتابای، جزو جدیدترین افرادی است که اخیراً توانست بندهای فرقه را از جسم و جان و روحش باز کند و بعد از ۳۵ سال طعم زندگی در دنیای آزاد را بچشد. او هم همچون دیگر افراد جداشده از مجاهدین خلق، یک دنیا حرف و ناگفته دارد. به نوشته انجمن نجات مرکز گلستان، حمید محمد که اکنون ساکن آلبانی است و در کنار دیگر دوستان انجمن آسیلا زندگی شیرینی تجربه می کند، احساس خود از تجربه زندگی در خارج از تشکیلات مجاهدین خلق را این گونه بیان می کند: ۱ شهریور ۱۴۰۱ دوباره متولد شدم.
حمید محمد آتابای می گوید بعد از ۳۶ سال توانستم نفس راحتی بکشم.۳۶ سالی که در چنگال سران فرقه رجوی گرفتار شده بودم و نمیتوانستم حتی به اختیار خودم و آن طور که دوست دارم تفریح کنم. راه بروم. خرید کنم. حرف بزنم و حتی فکر کنم. به راستی چرا سران سازمان ضد انسانی مجاهدین خلق که ادعای دموکراسی و برابری حقوق انسانها را دارند و سنگ خلق را به سینه می زنند، این گونه اعضای درون مناسبات شان را به بند می کشند؟ چرا برای اعضایی که جان و مال و جسم شان را به استثمار کشیده اند کوچکترین ارزشی قایل نیستند؟ و کسانی را که ۴۰ سال خالصانه برای آنها خدمت نموده اند را همانند خس و خاشاک می شمارند و برای آنها کوچکترین ارزش انسانی قائل نمیشود که فرد بعد از ۳۶ سال گرفتاری در داخل مناسبتهای پوچ این فرقه، زمانی که رها میشود به وضوح می گوید که من دوباره متولد شده ام و براحتی و با اختیار خودم نفس میکشم و تفریح می کنم و در خیابان به تنهایی پیاده روی میکنم بدون انکه در چهار طرف من گماشته های فرقه حضور داشته باشند و یا بعد از شش سال حضور در آلبانی در تابستان توانستم به کنار ساحل دریا قدم بگذارم. به راستی چه جریانات غیر انسانی در داخل فرقه رجوی در حال وقوع می باشد و چه فاجعه انسانی در داخل سازمان ضد انسانی مجاهدین در حال رخ دادن هست که فرد بعد از رهایی از این فرقه ضد بشری احساس راحتی و رضایت میکند؟ آیا حامیان این گروه تروریستی از اوضاع آشفته و غیر انسانی داخل این سازمان مخوف اطلاع ندارند؟ آیا نمی دانند که سران این فرقه چگونه با انسانها چنین برخوردهای غیر انسانی انجام می دهند؟ آیا حقایقی که از زبان جداشده ها بارها و بارها نقل شده اند را نشنیده اند و یا خود را به کری و کوری زده اند، چرا که منافعشان این گونه حکم می کند؟
انتهای پیام / فراق