• امروز : یکشنبه - ۴ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 24 November - 2024
روایت حاج احمد قدیریان از ماجرای انتقام خواهی مجاهدین از کمیته

بهره‌برداری مزدوران رجوی از نوجوان ۱۵ ساله‌ای که خودشان شهید کردند

  • کد خبر : 35736
  • 12 سپتامبر 2022 - 4:39

مزدوران مجاهدین خلق نوجوان ۱۵ ساله‌ای را در درگیری با کمیته انقلاب اسلامی در خیابان سهروردی، کشته و به نفع خودشان بهره‌برداری ‌کردند.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، حاج احمد قدیریان از مبارزان انقلابی که به همراه شهید لاجوردی و به عنوان معاون اجرایی دادستان، نقش موثری در برخورد با گروهک‌های معاند و ضد انقلاب ایفا کرد در بخشی از خاطرات خود می گوید: پس از پیروزی انقلاب اسلامی همه‌ی گروهک‌ها به‌خصوص مزدوران فرقه تروریستی رجوی در خیابان‌ها با نیروهای کمیته‌ی انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درگیری ایجاد می‌کردند. چون حفاظت داخل شهر به عهده‌ی کمیته‌ی انقلاب اسلامی بود، بنابراین همه روزه در خیابان با کمیته‌ی انقلاب اسلامی درگیری ایجاد کرده، قصد ضربه زدن به ارگان‌های انقلابی را داشتند.

روز ۲۵/۶/۵۹ در خیابان سهروردی، نوجوان پانزده ساله‌ای در درگیری منافقین با کمیته انقلاب اسلامی در خیابان سهروردی، هنگامی که از خیابان عبور می‌کرد مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته می‌شود. به این شکـل منافقیـن چنـد ساعـت آن منطقـه را بستـه و از قضیه بهره‌برداری می‌کردند. نکته‌ی قابل توجه این بود که این نوجوان از افراد حزب‌اللهی بوده و هیچ ارتباطی با گروهک‌ها نداشت. همان روز حدود ساعت ۹ صبح از کمیته خبر دادند که در خیابان استاد مطهری درگیری و فرد نوجوانی کشته شده است. جنازه‌ی این فرد را نیز گروهی روی دست گرفته، درحالی‌که خیابان را محاصره کرده بودند، وارد خانه‌ای شدند و چند شیشه خون را داخل کوچه و کنار خانه ریختند و بعد به طرفداران خود در قسمت جنوب شهر اطلاع دادند و در آن خانه تجمع کردند.

27802 384

موضوع را با آقای قدوسی در میان گذاشتم و ساعت حدود ۳۰/۳ یا ۴ بعد از ظهر به دستور دادستان کل انقلاب به همراه تعدادی از نیروهای دادستانی وارد محوطه شدیم. برای جلوگیری از تنش بیشتر، نیروها در خیابان ماندند و فقط همراه آقای جواد فرخنده وارد کوچه شدیم. من خود را به عنوان معاون دادستان معرفی و قصد وارد شدن داشتیم که اجازه ندادند. بالاخره پس از بحث و گفتگو وارد کوچه شدیم. اجازه نمی‏دادند نزدیک خانه‌ی محل استقرار نیروهای سازمان که جنازه‌ی آن نوجوان هم آنجا بود، بشویم. بحث و گفتگو با آنها تا جلوی درِ حیاط هم ادامه یافت. سرانجام اجازه دادند بدون سلاح وارد شویم که ما موافقت نکردیم و با آقای فرخنده با سلاح کمری وارد ساختمان شدیم. در گوشه‌ی حیاط تعدادی موزاییک شکسته برای حمله به نیروهای کمیته و دادستانی تهیه شده بود. همچنین مقداری خون و جنازه‌ی نوجوان کشته‌شده هم کنار زیر زمین قرار داشت. وارد اتاق شدیم با شخصی به نام علی که خود را مسئول آن خانه و افراد حاضر می‌دانست، صحبت کردیم. او گفت: «ما هر عملی بخواهیم انجام دهیم، باید از بالا (سازمان) دستور بگیریم.» به آنها گفته شد باید تا ساعت ۹ شب این محل تخلیه شود که موافقت نکردند. گفتنی است که این افراد بلندگویی در پشت بام قرار داده بودند و مرتب شعار و مارش نظامی سازمان منافقین از آن پخش می‏شد. آنها مدعی بودند که یکی از افراد آنها کشته شده و باید انتقام او را از کمیته بگیرند. ادامه‌ی مذاکرات و صحبت‌های ما نتیجه‌ای نداد، آنها نظرشان این بود که باید با آقای قدوسی صحبت کنند که البته موافقت نشد. پس از گفتگوی زیاد و شناسایی محل کوچه و خیابان‏های هم‌جوار، خانه را در ساعت۳۰/۷ ترک و گزارش اقدامات خود را به آقای قدوسی اعلام کردیم. با ادامه‌ی این وضع در نهایت تصمیم بر این شد که با هماهنگی آقای مهدوی‌کنی سرپرست کمیته و آقای میرسلیم قائم‌مقام ایشان، این غائله با اجرای عملیات ضربتی ختم شود. ما برای عملیات در یکی از مساجد نزدیک آن منطقه جمع شدیم و قرار شد که ساعت ۱۲ شب وارد عملیات شویم. حدود یکصد و پنجاه موتورسوار سازمان نزدیک آن خانه بودند. قبل از شروع عملیات من با آنها تماس گرفتم و در مورد حضور آن موتورسوارها و تجمع غیرقانونی آنان تذکر دادم و اتمام حجت کردم. آنها گفتند: بعد از یک ربع تماس بگیر به شما خبر می‌دهیم. دوبـاره تمـاس گـرفتـم، گفتند که همـه‌ی موتـورسـوارها منطقـه را تـرک می‌کنند. ساعت یک بعد از نیمه‌شب، یکی یکی مورتورسوارها منطقه را ترک کردند و حدود ساعت سه نیمه‌شب، همه‌ی منطقه خلوت شد و غائله خوابید. بنابراین دیگر نیازی به عملیات مسلحانه پدید نیامد.

صبح همان روز ساعت پنج، جنازه‌ی آن نوجوان تحویل آمبولانس بهشت زهرا که در محل مستقر بود، شد و پس از تشریفات قانونی نیز به خانواده‌اش تحویل گردید. این خانواده اظهار می‌داشتند ما مطیع امام هستیم و پسرمان هم حزب‌اللهی بود و بنابراین آن نوجوان را در قطعه‌ی شهدا دفن کردند و جزء شهدا قرار گرفت. البته پس از بررسی‌های انجام‌شده مشخص شد که این نوجوان با شلیک تیرِ منافقین شهید شده است.

 انتهای پیام / فراق

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=35736

نوشته های مشابه

24نوامبر
«عملیات مهندسی» بهانه‌ای برای انتقام‌گیری وحشتناک
بازخوانی یکی از فجیع‌ترین جنایات فرقه رجوی

«عملیات مهندسی» بهانه‌ای برای انتقام‌گیری وحشتناک

19نوامبر
ارتباطات اعضای مجاهدین در زندان شاه چگونه بود؟
برشی از خاطرات محمد محمدی (گرگانی)، زندانی زمان شاه

ارتباطات اعضای مجاهدین در زندان شاه چگونه بود؟