«امیدوارم روزی دادگاهی تشکیل شود تا من هم جزء شاهدان آن باشم و بگویم که چگونه خون همه نفرات را در شیشه کردید تا به خواسته کثیف خودتان برسید.»
محمود دهقان گورابی، فردی که به تازگی از فرقه تروریستی رجوی فرار کرده است با انتشار یادداشتی درباره نحوه تصمیم به فرار خود و اظهارات دروغ فرقه درباره وی نوشت: فرار من از فرقه رجوی بعد از ۳۴ سال که تمام زندگیم را بخاطر دورغ های آنها گذاشتم بر پیکر پیر دیکتاتور پوشالی ضربه سنگینی بود. من با فرار از آن زندان به آزادی دست یافتم. چرا می گویم آزادی به جهت این که از چرندیات و مغز شویی راحت شدم و زندگی فردی در کنار خانواده را انتخاب کردم؛ خانواده ای که کابوس فرقه رجوی است.
در رابطه با حرف های سایت دروغ پرداز فرقه رجوی چند نکته را باید عرض کنم:
اول این که هزینه آمدن به آلبانی را که همیشه به رخ می کشید کسی نداد جز کمیساریا و آمریکا و این فرقه به نام افراد چه پول هایی که به جیب نزد. شما اصلا هزینه این جابجایی را ندادید پس دروغ نگویید و ذهنهای دیگران را فریب ندهید.
اینکه هر جدا شدهای که حقیقت را به مردم بگوید میشود یاوهگو و شما برای فریب دادن آدم ها این همه جعلیات سرهم می کنید به آن چه باید گفت؟
حالا برای همه روشن می کنم که چگونه از «اشرف ۳» فرار کردم. از دروغ های مکرر و نشستهای تکراری مغز شویی خسته شده بودم. هر حرف بی اساسی را به سرنگونی ربط دادید که هیچ پایهای از واقعیت نداشت و فقط می خواستید مثل نفرات دیگر مرا هم به کشتن بدهید.
من بعد از فرار، سه شبانه روز در داخل بیمارستان «ننه ترزا» خوابیدم و بعد از آن به خانه یکی از هواداران فرقه مراجعه کردم. بعد از یک روز مرا خواستید و با ماشین هوادار شما به اشرف سه آمدم و آنجا بود که جواد خراسان با من صحبت کرد و از من خواست برگردم و یک محل جدا گانه به من بدهند که قبول نکردم. خود جواد گفت که باشه با ما باش و بیرون برای ما کار بکن و خبر بده که من گفتم جاسوسی نمی کنم و کاری هم به شما ندارم. من همان روز تصمیم گرفتم که دیگر برنگردم چون تحمل مزخرفاتی که سالیان تکرار کردید را نداشتم و به قول خود جواد خراسان اگر درخواست بیرون رفتن می دادم باید یک سال می ایستادم و بازهم فشار بیشتر برای ماندن در جهنم شما را تحمل می کردم، ولی انتخاب من فرار از حصاری بود که سال ها منتظر رهایی از آن بودم.
حرف های زیادی دارم که بگویم اما نمی خواهم یک لحظه به آن جهنم فکر کنم، چون تمام زندگی من را گرفتید.
امیدوارم روزی دادگاهی تشکیل شود تا من هم جزء شاهدان آن باشم و بگویم که چگونه خون همه نفرات را در شیشه کردید تا به خواسته کثیف خودتان برسید. آن روز دیر نیست
انتهای پیام / فراق