فرقه رجوی چند روز پیش در تارنمای موسوم به ایران افشاگر خود کلیپی منتشر کرد که حقایق جدیدی را برملا کرد و خودشان را بیشتر رسوا نمود.
به گزارش فراق، مزدوران وطن فروش که از هر فرصتی برای مظلوم نمایی استفاده می کنند این بار با پخش این سند غیرقابل انکار دست خود را رو کردند تا بار دیگر خانواده ها و ملت ایران متوجه شوند با چه فرقه پلید، قاتل و بیرحمی مواجه هستند.
همانطور که بارها جداشدگان و عراقی ها اعلام کردند از سال ۱۳۸۲ و بعد از سقوط صدام دولتمردان عراقی عذر فرقه رجوی را خواستند. آنها می بایست با احترام به قانون کشوری که در آن مستقر بودند بلافاصله اقدام به خروج می کردند اما در عین حال که در ظاهر به شدت به عوام فریبی و مظلوم نمایی می پرداختند در نهان با پستی و فرومایگی مقدمات جنگ، خونریزی و قربانی کردن اسرای بیگناه را تهیه می دیدند.
ماجرا از آنجا شروع شد که دولت عراق با توجه به جدایی چند صد نفر، اطلاع از شرایط وخیم درون کمپ و عدم اجازه ملاقات به خانواده ها در خواست داشت که مطابق سال های پیشین دو ایستگاه پلیس با حداقل ۱۲ تن در خیابان اصلی کمپ اشرف مستقر کند.
این در حالی بود که در پنج سال گذشته چند هزار نیروی امریکایی در اشرف مستقر بودند و هرجایی هم که دلشان می خواست سرک می کشیدند و عنان فرقه در دست آنها بود. پس از رفتن نیروهای آمریکایی با توافقی سه جانبه حفاظت کمپ اشرف را به نیروهای عراقی سپردند.
کارشکنی و دبه رجوی از همان روزها شروع شد و مانع ایجاد استقرار ماشین پلیس عراق شدند. به خانواده ها نیز اجازه ملاقات نمی دادند. چند سال بود به اذیت وآزار آنان می پرداختند و در پشت درب های بسته آنها را به رگبار سنگ و فحش و انواع ناملایمات می بستند.
پس از درخواست خروج دولت عراق به آن بیانیه ها تن ندادند. اما همه ماجرا این نبود. در طی یک دهه، دستور و ماموریت شماره یک و خط کار رجوی بر پایه دخالت همه جانبه در امور عراق، جاسوسی در امور نظامی و امنیتی عراق و ایران و صدها اقدامات غیر قانونی دیگر بود.
یگانهایی با نام اجتماعی تشکیل شده بود، روزانه حداقل۶۰۰ نفر با ارسال هزاران نامه و ایمیل در بین مردم و گروه های عراقی اختلال ایجاد می کردند.
رجویها گروه هایی از افراد قبیله های مختلف را در کمپ اشرف آموزش رزمی و اطلاعاتی می دادند و برای خبرچینی جاسوسی از دولت عرا ق و پیشبرد اهداف فرقه به شهرهای مختلف فرستاده بودند. حداقل چند صد مزدور حقوق بگیر در استخدام داشتند. صدها حزب ساختگی مخالف دولت عراق با هزینه های هنگفتی ایجاد کردند. ماهانه مراسم های بزرگی برای شرکت سران عشایر و قبایل اطراف استان دیالی و دیگر استان های همجوار کمپ اشرف برگزار می شد. رجوی به صراحت در پیام های داخلی هدف سازمان را تغییر دولت عراق اعلام کرده بود و دو پروژه «سین صد» و «سین چهل» اجرا شد. «سین صد» به معنای آن بود که در یک بسیج صد روزه شبانه روزی تلاش کنند تا دولت فعلی عراق را سرنگون و دولت دلخواه رجوی بر سر کار بیاید.
«سین چهل» پروژه دوم مشابهی بود برای سرکار آوردن دولت دست نشانده ای همسو با آمریکایی ها و آنان که خوشبختانه در هیچکدام موفق نشدند. در همین کلیپ مورد اشاره بسیار جالب است که صحبت های مالکی، رئیس دولت وقت عراق را نیز منتشر کردند. وی می گوید: «سازمان خلق، شهری از عراق و نه اردوگاهی را اشغال کرده، دولت عراق اجازه ورود ندارد و نمی دانیم که در آنجا چه می گذرد و چنین چیزی سراغ ندارد. (مگر می توان در یک کشور پایگاه جاسوسی و سری علیه آن ایجاد نمود) سازمان ملل از همکاری ما تشکر کرد ولی وقتی به نزد مجاهدین رفتند آنها رد کردند و خندق ها ایجاد کردند. برای آتش زدن، سوخت ریختند و تاسیسات نظامی احداث کردند که گویا ما در رویاوریی با کشور دیگری هستیم، ما موضوع را به سازمان ملل واگذار کردیم…»
در ان روزها جدا شدگان و مطلعین بارها اهداف پلید فرقه را افشا نمودند و گفتند چگونه با ایجاد آشوب بلوا و ایجاد سپر انسانی به دنبال جنگ افروزی، ماندن در عراق و حفظ جان کثیف رجوی هستند.
رجوی در جلسات و شعار تبلیغاتی اش مطرح می کرد اگر هزار نفر هم در کمپ اشرف بمیرند باکی نیست ما اینجا خواهیم ماند و از اشرف تکان نمی خوریم.
شعارهایی چو «اشرف نباشد، تن من مباد» و یک سری خزعبلات دیگر سرهم می کردند تا قلعه محصور و سری خود را نگه دارند، نه کسی سر ازکارشان دربیاورد نه خانواده های بی گناه بتوانند فرزندانشان را ملاقات کنند و نه اعضای بدبخت تر امکانی برای رهایی و دسترسی به مجامع بین المللی پیدا کنند.
روزانه هم با انواع سلاح های قتاله که هم اکنون به روشنی خود به نمایش گذاشتند مادران و پدران وبستگان رنجدیده را هدف قرار می دادند.
حالا این وسط هوی و جنجال و فرافکنی ها هم ادامه داشت که وانمود کنند دولت عراق مهاجم است و آنها با دست خالی از خود دفاع می کنند.
ایجاد ماشین های سنگ پرانی که اصابت هر کدام از سنگ های آن به قلب و سر یک نفر باعث کشتن می شد، کمانهای حرفهایِ پرتاب قلوه سنگ و ساخت ستاره های فلزی آدم کشی و ماشین پنجر کن بخشی از سلاح هایی است که هم اکنون آنها را افشا و در معرض دید قرار داده اند.
رجوی پس از ابلاغیه های رسمی عراق به عمد دنبال تقابل، ایجاد جنگ و به کشتن دادن افرادش بود تا با جلب افکار عمومی بتوانند در عراق بماند و پروژه های جاسوسی، نفوذ و اقدامات مسلحانه را پیش ببرند که خوشبختانه پس از یک دهه فرافکنی و قربانی کردن تعداد زیادی با اردنگی از عراق اخراج شدند و هم اکنون با بی شرمی تمام اعتراف به بخشی از اقدامات خود می کنند.
لازم به توضیح است، در ابتدا وسعت کمپ اشرف مساحتی حدود۲۴کیلومتر( ۴*۶ کیلومتر) بود اما بعدها در توافق و تبانی رجوی با صدام صدها کیلومتر از بیابان های اطراف کمپ اشرف تا حوالی تپه ها و دریاچه حمرین، تا نزدیکی مرزهای ایران در اختیار فرقه قرار گرفت. رجوی ها در این محوطه برای برپایی مانورهای نظامی، رصد اطلاعاتی و تردد گروه های تروریستی به سمت مرزها بهره برداری می کردند.
گزارش از: مرضیه رئیس الساداتی
انتهای پیام / فراق