یکی از بی شمار جنایات رجوی ها، به کارگیری کودکان و نوجوانان به عنوان سرباز است.
به گزارش فراق، یکی از این نمونه ها زهیر ذاکری است که در سن ۱۴ سالگی به دستور رجوی مسلح شد و سرانجام در حالی که رجوی و مریم قجر خود در مکانی امن قرار داشتند، در یک درگیری قابل پیشگیری بین نفرات فرقه و ارتش عراق که تنها رجوی ها از آن سود می بردند به کشتن داده شد تا زبانش به گفتن حقایق باز نشود.
مریم قجر بعد از به کشتن دادن زهیر در یک سخنرانی در تاریخ ۲۲ فروردین۱۳۹۰، ناخواسته اعتراف کرد که چگونه رجوی شخصا برای تهییج این نوجوان ۱۴ ساله به او سلاح داد و با تحریک احساسات و ایجاد هیجان کاذب در او، از وی به عنوان سرباز سوء استفاده کرد. مریم قجر در بخشی از صحبت های آن روز خود گفت:
«…وقتی بچه ها را به خارجه می فرستادیم… هرکار که کردیم زهیر نرفت. آن زمان او ۱۴-۱۵ سال داشت. شب نشست داشتیم، مسعود از مسئولین پرسید بچه ها چه شدند؟ آنها را فرستادید؟ کاک صالح (ابراهیم ذاکری که پدر زهیر بود) گفت هر کار کردم زهیر نرفت، فردا باید بروم و با او دعوا کنم. مسعود گفت هیچ نیازی به این کار نیست، وقتی خودش نمیخواهد برود چرا میخواهی او را مجبور کنی، بعد سلاح کمری خودش را باز کرد و به کاک صالح داد که به زهیر بدهد و گفت سلاح کمری مرا به او بده.»
زهیر ذاکری یکی از بی شمار قربانیان سیاست های ضد انسانی و تروریستی رجوی هاست. در جهت مقابل نیز کودکان و نوجوانانی که به دستور رجوی از والدین شان جدا شده و به خارج فرستاده شدند نیز به نوعی دیگر قربانی جنایت رجوی ها شدند و هر روز از این جنایت هولناک عذاب کشیده و حتی می کشند.
این همان مریم قجری است که امروز دم از حقوقبشر و متعهد بودن به «بیانیه جهانی حقوقبشر» و میثاق ها و کنوانسیونهای بینالمللی می زند. اما ماهیت اصلی او همانی است که در مناسبات درون فرقه نشان داده می دهد. آن هنگام که در عراق به همراه رجوی، خودشان را فارغ از پاسخگویی می دانستند، هرگونه که خواستند حقوق بشر و میثاق ها و کنوانسیون های بین المللی را زیر پا گذاشته و فقط به منافع و خواسته خود احترام می گذاشتند.
روایت از: صالحی
انجمن نجات مرکز مازندران
انتهای پیام / فراق