زندگی بر باد رفته ـ قسمت سوم
تازه داشتم یک تعریف ازاشرف در ذهنم پیدا میکردم که اشرف یعنی سراب و دروازه ای که روبه جهنم برایت باز میشود و پایان کار انسانیت است و برایم غیر باوربود آنچه درنشست دیدم وان حرفها یعنی چی یک نفربیاید انقلاب کند و این همه فحش بخورد یعنی چی یک نفربیاید ونفراتی مثل گرگ بر سر او بریزند.با دوستانم صحبت کردم که آیا توانسته اند چیزی بفهمند که یکی از آنها گفت قید فرار را باید بزنیم چون دورتادور اینجا گشت است و مین کاری کرده اند و جالب اینکه پدافند نیروهای عراقی دورتادورما با دوشکا و ضدهوایی و رادار بودند و میدیدم که علاوه برگشت نیروهای مجاهدین چه درداخل سیاج وچه درخارج ان نیروهایی عراقی نیز گشت میدهند و نقشه های فراری که کشیده بودیم را همه را نقش براب دیده بودیم….
لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=3324
- ارسال توسط : feraghnews.ir