• امروز : سه شنبه - ۲ بهمن - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 21 January - 2025

آری، مسعود رجوی موجب بدبختی هزاران ایرانی شد

  • کد خبر : 32962
  • 21 ژانویه 2025 - 13:34

سی‌ام دی، سالروز آزادی زندانیان سیاسی به یمن انقلاب اسلامی و تلاش‌های مردم ایران است.

30dey

به گزارش فراق، در این روز مسعود رجوی، سرکرده‌ فرقه‌ رجوی، هم به همراه سایر زندانیان آزاد می‌شود. اکنون در سایت‌های سازمان مجاهدین از این روز به عنوان روزی سرنوشت‌ساز و تاریخی یاد می‌کنند. بله، من هم معتقدم روز آزادی مسعود رجوی، تاریخی سرنوشت‌ساز برای هزاران جوان و نوجوان ایران در دی‌ماه ۱۳۵۷ رقم زد.

از اوایل روزهایی که هوادار سازمان مجاهدین شدم، هرگز نمی‌دانستم چه سرنوشت شومی در انتظار من، خواهر و برادرانم و سایر هواداران است و روزی خواهد رسید که با افکار یک فرقه‌ مخرب، ذهن بسیاری از جوانان ایران دچار مرگ و نیستی و سرنوشتی دردناک خواهد شد.

آری، مسعود رجوی باعث تغییر سرنوشت، مرگ، بدبختی و دربه‌دری هزاران جوان و نوجوان و خانواده‌های ایرانی شد.

چند سالی است که سازمان مجاهدین، به دلیل خالی بودن دستش، با عوام‌فریبی مطلق به بهره‌برداری تبلیغاتی و سیاسی عظیمی از موضوع اعدام تعدادی از زندانیان در سال ۶۷ می‌پردازد. موضوعی به ظاهر تراژدیک و دردمندانه که بنا به ادعای آنان، باعث از دست رفتن جان چندین هزار زندانی سیاسی شده است.

مافیای خبری فرقه‌ی رجوی، با سوءاستفاده از عواطف انسان‌ها و خانواده‌های حادثه‌دیده، به عوام‌فریبی ادامه می‌دهد و موجب می‌شود کمتر کسی به حقیقت داستان نزدیک شود.

سرکرده‌ی این سازمان جهنمی هرگز از علت اعدام و به کشتن دادن اعضایش سخن نمی‌گوید؛ درحالی‌که به‌خوبی و ریاکارانه می‌داند که اولین و آخرین باعث و بانی به کشتن دادن هزاران جوان ایرانی، مسعود رجوی است.

او خودش تجربه‌ی زندانی شدن در زمان شاه را دارد. با افشای پرونده‌اش، همه فهمیدند برای نجات جان حقیرش به همکاری گسترده با ساواک پرداخت و تمام دوستانش را لو داد تا اعدام نشود. بعد هم به دلیل حسن همجواری با مسئولین زندان مورد تشویق قرار گرفت. او رئیس بند شد و سپس آزاد شد. بعد همین خیانتکار، ایراد مقاومت نکردن به زندانیان محارب می‌گرفت. همین فریبکار، تعدادی از زندانیانی را که در جمهوری اسلامی مورد رأفت قرار گرفته و آزاد شده بودند، دوباره فریب داد و به عراق و قرارگاه اشرف کشاند و به محض این‌که پایشان به کمپ‌های سازمان رسید، مورد توهین و تحقیر و بازجویی قرار گرفتند که چرا زنده از زندان آزاد شده‌اند و کاری نکرده‌اند که اعدام شوند. در سال ۱۳۷۳، بیش از ۵۰۰ تن از آنان را بازداشت و زندانی کرد و ماه‌ها به شکنجه‌ی آنان مبادرت کرد. آن‌ها متهم بودند که چرا زنده مانده‌اند؟

حالا او که در هر برهه‌ای، فکر اول و آخرش نجات و فرار بوده است، مدعی خونخواهی اعضایی است که خود با حیله‌های مختلف به کشتن داده است.

رجوی جانی، به جای این‌که پاسخ بدهد چرا در سال ۱۳۶۰ فرار کرد، چرا در حالی که جنگ خانمان‌سوزی گریبان ایران را گرفته بود و ارتش و مردم در حال دفاع از خاک میهن بودند، جنگ داخلی و مسلحانه به راه انداخت، به نزد دشمن کوچ کرد و هزاران دانش‌آموز و نوجوان را آواره‌ی خیابان‌ها کرد، اسلحه و بمب و نارنجک به دست آنان داد که به جان مردم و نیروهای هوادار انقلاب بیفتند، حالا صورت مسئله را عوض می‌کند.

باید پرسید چرا ۵ مهر ۱۳۶۰، تعدادی از دانش‌آموزان را از سر کلاس‌های درس به خیابان و کوچه کشاندید؟ چرا به دست نوجوانان یوزی و کلاشنیکف دادید؟ علت به پا کردن هرج و مرج خیابانی چه بود؟ چه کسی اعلام جنگ مسلحانه کرد؟ کدام سازمان صدها کیلو بمب و مهمات و تی.ان.تی و اسلحه از اول انقلاب دزدید و مخفیانه ذخیره کرد؟ کدام گروه بود که سلاح و مهمات را از جبهه‌های جنگ می‌دزدید و به دست هوادارانش می‌داد تا در شهر و کوچه وحشت‌آفرینی کنند؟ چه کسی بود که اول بار فتوای ترورهای خیابانی و کشتن پاسداران و بسیجی‌ها و نیروهای انقلاب را صادر کرد؟ چه کسی بود که تخم این همه عداوت را بین جوانان ایرانی پاشید؟ که بود باعث شد نوجوانان ۱۸-۱۷ ساله اسلحه به دست بگیرند و در خیابان‌های تهران و دیگر شهرها سوار بر موتور، مردم را بدون محاکمه به رگبار ببندند و ترور کنند؟ آیا عاملین ترور و بمب‌گذاری و قتل باید به حال خود رها می‌شدند؟ به نظر این‌جانب، با مظلوم‌نمایی و عوام‌فریبی نمی‌توان از بار مسئولیت خودکرده‌ها فرار کرد. رسوایی و خیانت‌های رجوی آن‌قدر عیان است که جرأت ظاهر شدن ندارد.

این جانی خیانتکار با عقده و حسرت‌های فرخورده‌ی قدرت‌طلبی، جان و استعداد هزاران جوان و نوجوان ایرانی را پرپر کرد و به بیراهه کشاند. چه آن‌ها که مردند و چه آن‌ها که زنده ماندند و بعدها متوجه امیال کثیف شیطانی او شدند، قربانیانی هستند که تا آخر عمر، آسیب‌ها و مرارت‌های این سرکرده‌ی شیطان‌صفت بر سر زندگی آن‌ها و خانواده‌های نگون‌بخت‌شان سایه افکنده و نمی‌توانند زندگی راحت و بدون مشقتی داشته باشند.

رجوی جنایتکار، در هیچ زمان از برنامه‌ریزی برای جنگ و ترور و خشونت و خیانت باز نایستاده و تا آخر عمر کثیفش شاهد کینه‌توزی‌های سبعانه‌ی او خواهیم بود. اعضای سازمان بیشتر او را می‌شناسند؛ او که در عراق و فرانسه در هر زمان به فکر ساختن قصر و برج و بارو و حرمسرا بود و با کمترین احساس خطر به سرعت در می‌رفت و پنهان می‌شد. در همان حالت هم از راه دور عربده‌ی جنگ و ترور می‌کشید. تیم‌های عملیاتی مجهز به بمب و نارنجک و خمپاره و انتحاری تدارک می‌دید و روانه‌ی کارزارهای مسلحانه و کشتار مردم می‌کرد. این شخص ریاکار و روان‌پریش ترسو، نمی‌تواند از سوراخ موش بیرون بیاید، باز هم نقشه برای هواداران ساده‌لوح می‌کشد و آن‌ها را به شوهای خیابانی و آوارگی در خیابان‌های اروپا ارسال می‌کند.

پس از این همه ریاکاری و خیانت در این سال‌ها، دلقک رجوی با وقاحت و خوشحالی لباس‌های بنفش و سفید و قرمز به تن می‌کند و با عکس افرادی که به قتل رساند و قربانی کرد، عکس یادگاری می‌گیرد.

مرتضی حیدرزاده

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=32962