• امروز : یکشنبه - ۴ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 24 November - 2024

بررسی چرایی همکاری منافقین و جبهه وهابیت

  • کد خبر : 3176
  • 11 جولای 2015 - 11:09

بررسی چرایی همکاری منافقین و جبهه وهابیت

%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B44در حالی که دستگاه دیپلماسی ایران در برابر دیپلماسی شش قدرت جهانی در حال مذاکره‌ای مبارزه مانند است و چشم تمام جهان را به خود معطوف کرده است سرکرده منافقین در حال آخرین تلاش‌هایش برای جلوگیری از حل‌وفصل نهایی این پرونده از راه لابی‌گری با جبهه وهابیت آن هم در کشوری کوچک و بی‌تاثیر در تحولات سیاسی مانند بحرین است. پرونده‌ای که منافقین سعی داشتند تنور آن را داغ نگه‌ دارند ولی حل‌‌وفصل نهایی آن هم می‌تواند برخی مشکلات غیر هسته‌ای ایران را خاتمه دهد و هم حل‌و‌فصلی باشد برای پرونده منافقین.

گاهی حرکات سیاسی سرکرده منافقین نیاز به تحلیل فکر سیاسی او ندارد، بلکه چرایی این حرکات را باید در میان عجز سیاسی و تشکیلاتی او پیدا کرد. توجه به این نکته جالب است که چرا متحدان استراتژیک منافقین غالبا گروه‌های تروریستی و احزاب شکست‌خورده پارلمانی و پارلمانتر‌های بازنشسته اروپایی‌آمریکایی هستند. افرادی که در تصمیم‌گیری‌های سیاسی کشور‌های خود هم کوچکترین نقشی ندارند و موضع‌گیری ایشان صرفا شعارهایی نمادین است.

مریم رجوی در دو سال اخیر بسیار مایل بوده است که در تحرکات سیاسی منطقه نقش‌آفرینی کند تا هم در برابر اعضای گروهکش آبرویی دست‌وپا کند و هم خط‌ونشانی سیاسی کشیده باشد. اما جز مذاکره با هم‌تایان تروریستش در سوریه و سخنرانی در بین احزاب دسته چندم پارلمان‌های اروپایی و دیکتاتور‌های خرد خلیج‌فارس چیز دیگری تا کنون نصیبش نشده‌ است. گرچه که وی بسیار مایل است از طرف دول خاورمیانه و اروپا وقعی به او گذارده شود و برای حصول این رویا تورهای پارلمان‌گردی بین کشورهای اروپایی راه انداخته است، اما پر واضح است که به رسمیت شناخته نشدن تلاش‌های منافقین و رفقای پارلمانی ایشان از طرف دول اروپایی نشانه خارج شدن کامل منافقین از نظرگاه ایشان و قرار گرفتن ایشان در صف تعیین تکلیف است.

دلایل دیگری اما در پس پرده این ارتباطات رجوی و گروهکش با اربابان جدید وهابی و سلفیشان وجود دارد. مشخصا منافقین سعی دارند تا از راه نزدیکی به دشمنان سیاسی جمهوری اسلامی عرض اندام کنند اما چرا از بین تمام این دشمنان حقیرترین و ضعیف‌ترین آن‌ها. جواب آن واضح است. منافقین همچون سابقه تاریخی‌شان از بین دعواهای سیاسی و تحرکات تروریستی به دنبال درآمدزایی و پرکردن جیب سرکردگان خود بوده‌اند. از پیمانکاری و مزدوری برای سازمان‌های جاسوسی گرفته تا دریوزگی در خیابان‌های اروپا و کلاهبرداری و پولشویی و اخیرا هم لابی‌گری با اربابان جدیدشان یعنی جبهه وهابیت و سلفیت در خاورمیانه با چشم‌داشت به انبار‌های انباشته از دلار.

البته این دقیقا تنها دلیل از رابطه منافقین با خرده وهابیون خاورمیانه نیست. مشخصا منافقین پس از حل‌وفصل پرونده هسته‌ای باید به دنبال جایی باشند که از روابط خصمانه آن کشور با ایران برای چند سالی آسوده باشند. اما ایشان به این مهم توجه نکرده‌اند که شکست در مغلطه هسته‌ای، طوفانی در درون گروهک منافقین به راه خواهد انداخت که قطعا از طوفانی که مسعود رجوی با سلسله انقلاب‌های ایدئولوژیک سعی کرد آن را بخواباند، سهمگین‌تر خواهد بود و قطعا مریم رجوی نخواهد توانست جوابگوی بازخواست نیروهای خود باشد و شاید او هم مانند سرکرده قبلی برای فرار از سیل مخالفت‌ها سر در پرده غیب فرو برد. چرا که امروز نه توان رویارویی با چنین مشکل تشکیلاتی در درون گروهک وجود دارد و نه دیگر راه‌اندازی یک بازی مانند انقلاب ایدئولوژیک می‌تواند راهی مناسب برای تحمیق تتمه منافقین تحت امر مریم باشد.

منافقین در آینده قطعا زودتر از آن‌که با ضربه‌هایی از بیرون منهدم شوند با ضربه‌هایی از درون به سوی انهدام و تجزیه پیش خواهد رفت.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی رجویسم 

 

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=3176