• امروز : دوشنبه - ۵ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Monday - 25 November - 2024

رذالت رجوی خائن اینجا نمایان شد

  • کد خبر : 30732
  • 23 جولای 2024 - 13:41
mersad 2

عملیات فرقه رجوی در پنجم مرداد با عنوان فروغ جاویدان یادآور رذالت و پستی رجوی خائن برای از بین بردن حرث و نسل ملت مظلوم ایران است. درست زمانی که ایران قصد پایان دادن به جنگ را داشت رجوی خیانتکار با همدستی صدام و نیروهای بیگانه شروع به فتنه انگیزی نمود. دوباره آتش جنگ افروزی صدام را شعله ور و از مرزهای غربی ایران شروع به حمله نمود.
به گزارش فراق، جنگی که به خواست خدا باعث شد ۹۰ درصد نیروهای نظامی فرقه رجوی از بین بروند و پس از آن دیگر نتوانند کمر راست کنند.
سازمان منافقین با آن که بیست و هشت سال پس از آن عملیات خائنانه در عراق باقی ماند هر سال که می گذشت در آرزوی تکرار عملیات و تهاجمی به سمت مرزهای ایران بود و نام خیالی فروغ جاویدان دو را هم بر آن نهاده بود و هر سال سرافکنده تر از سال پیش با موجی از شکست های جدید روبرو می شد.
با گذر تاریخ، خوی قدرت طلبی حیوانی رجوی طوری ثابت شد که حامیانش نیز متوجه شدند توان عملیات دیگری را ندارد.
صدام و قدرت های معاند خارجی هم اعتمادی به او نکردند که دوباره عملیات احمقانه اش را تکرار کند.
او نه اعتبار بین المللی داشت و نه دیگر چنین موقعیتی به دست آورد. این اتفاقات اثبات این حقیقت هست که عملیات مرصاد آن چنان ضربه ای بر پیکر منحوس فرقه وارد کرد که حیثیت رجوی چه در ابعاد فیزیکی و چه در ابعاد معنوی تا به ابد بر باد رفت.
به عنوان مثال یکبار در سال ۱۳۶۸ بعد از رحلت امام خمینی، رجوی بسیج گسترده ای در سازمانش به راه انداخت. او با هارت و پورت اعلام آماده باش کرد که بله دوباره حمله می کنیم و الان وضعیتی است که حکومت ایران در ضعیف ترین نقطه خودش قرار گرفته است. دو هفته گرد و خاک به پا کرد. نیروها را به خط کرد اما نهایتا صدام اجازه بیرون رفتن حتی یک تانک را از مقر اشرف نداد. او دست از پا درازتر سرجای خودش نشست.
رجوی در سال ۱۳۸۲ با سقوط صدام و فضای به هم ریختگی که در کشور عراق بود بار دیگر بلوای حمله به ایران را علم کرد و ماه ها بر سر این موضوع حرافی و برنامه ریزی کرده بود. تمام نیروها و یگان های نظامی در لب مرزهای ایران مستقر شدند و یگان ها انواع سلاح های نظامی و مهماتی که از ارتش صدام تحویل گرفته بودند در اختیار داشتند و هنوز خلع سلاح نشده بودند. با آن که با مرزهای ایران فاصله ای نداشتند اما رجوی جرئت نکرد حتی یک متر به سمت ایران حرکت کند.
اول به دلیل این که در عراق گیر افتاده بود و از ترس جانش جرئت ریسک کردن نداشت. دوم از قدرت نظامی ایران می ترسید و به خوبی می دانست اقدام به چنین عملی خودکشی محسوب خواهد شد و باقیمانده نیروهایش نیز تار و مار می شوند.
سوم این که نیروهای اشغالگر موسوم به نیروهای اتئلاف در تمام عراق از جمله مرزها در پرواز بودند. آنها به محض حرکت یک تانک نظامی بلافاصله هدف را رهگیری کرده و اقدام به بمباران می کردند؛ طوری که هنگام حرکت یک ستون نظامی که بدون اطلاع نیروهای امریکایی صورت گرفت تمام ستون بمباران و جزغاله شدند.
اینک با گذشت زمان بیشتر می توانیم متوجه شویم که فرقه رجوی از ابعاد مختلف توان تکرار چنین اعمالی را نداشت. ضربه موفق عملیات مرصاد نیروی نظامی رجوی را نه برای یک دوره تاریخی بلکه تا ابد زمین گیر فلج و از بین برد.
می توانیم بهطور کلی در سه بعد نتیجه آن حرکت خائنانه و رذیلانه موسوم به عملیات فروغ را بررسی کنیم که باعث روشن شدن رذالت و خیانت رجوی به صورت جاویدان شد.
اول از طرف مردم و نیروهای محلی ایران که پشتوانه عملیات مرصاد بودند، اجازه ندادند که یک گروه مزدور با کمک نیروهای خارجی بیایند و خاک ملت را غصب کنند. رجوی در عملیات فروغ با آن که حساب زیادی روی پیوستن نیروها پس از واردن شدن به مرز کرده بود اما چنین خبری نبود. بنا به آمار رسمی خود سازمان ۱۶ نفر به سازمان پیوستند که آن ها نیز پس از شناخت فرقه یکی یکی از پیوستن پشیمان شده و از سازمان خارج شدند.
دوم، نیروهای بین المللی که متوجه شدن اتکا کردن به چنین نیرویی خام خیالانه بوده و آن مرحله دست آنها را رو کرد و ناتوانی و بی عرضه گی اش را نشان داد.
سومین موضوع رویگردانی نیروهای داخلی خودش بود که متوجه شدند رجوی نه رهبر نظامی قابلی است و نه شایستگی رهبری معنوی را دارد که چنین تصمیم های خطیری بگیرد. ریزش نیروها از آن زمان به صورت گسترده تری شروع شد. فردی که در آن عملیات حدود پنج هزار تن از اعضای خودش را به کشتن داد و فقط جان خودش را به در برد. چنین سرکرده ای که نه درک نظامی دارد و نه درک سیاسی و نه توانمندی حل و فصل مشکلات بزر گ، طبلی است که صدایش از دور هم ناخوش است.

یادداشت از: مرتضی حیدرزاده

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=30732