• امروز : دوشنبه - ۵ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Monday - 25 November - 2024

بررسی مشابهت‌های ساختار فکری داعش و فرقه جنایتکار رجوی

  • کد خبر : 30695
  • 22 آگوست 2021 - 13:11
rajavi terorist 2

رویه گروهک تروریستی داعش و فرقه تروریستی رجوی که عامل قتل عامل و ترور بی‌گناهان بسیاری بوده‌اند و از هیچ جنایتی حتی سوزاندن انسان‌های ‌زنده و سر بریدن آن‌ها دریغ نکرده‌اند، گویای شباهت این دو گروه به یکدیگر است.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، مهمترین مؤلفه در مقایسه ساختارهای فکری این دو گروه تروریستی به ادعای پیروی از اسلام در این دو گروه باز می‌گردد. هر چند رجوی ها در مقام مبارزه، آشکارا اعلام کردند که مشی مارکسیستی را به عنوان روش مبارزه اجرا می‌کنند، اما ظواهر و تبلیغات در این گروه نشان از ادعای پیروی از مذهب تشیع داشته و دارد؛ همانطور که داعش نیز ادعای پیروی از مذهب تسنن را ابراز می‌دارد.

در یک عبارت فرقه رجوی را می‌توان برند شیعه و داعش را برند سنی از یک اسلام التقاطی و منحرف دانست که صرفاً بستر ایجاد ساختار ایدئولوژیک را در این دو گروه فراهم کرده است.

هم داعش و هم فرقه رجوی با ارائه برداشتی غلط از اسلام و اضافه نمودن بدعت‌ها و القائات ذهنی توانسته‌اند کنترل فرقه‌ای را بر نیروهای خود اعمال کنند.

اگرچه تبیین انحرافات عقیدتی این دو گروه و تضاد آنها با اسلام در حوصله این بحث نیست، اما صرفاً ذکر چند نمونه از رفتارهای کنترل ذهن فرقه‌ای در داعش و فرقه رجوی می‌تواند بیانگر تضاد رفتاری این دو با آموزه‌های اسلام اصیل باشد.

فرقه رجوی در طول دوران فعالیت خود همواره مهم‌ترین روش‌های کنترل فرقه‌ای را بر نیروهای خود اعمال کرده‌اند که از جمله می‌توان به محصورسازی نیروها در فضای ایزوله و به دور از اجتماع اشاره کرد.

مقرهای این سازمان در محل‌های استقرار اعضا از جمله پادگان اشرف و پایگاه اوورسورواز فرانسه در طول بیش از سه دهه از عمر آن ها توانسته‌اند با محدودیت‌ها و مقررات تشکیلاتی همواره به عنوان ابزاری برای ایزولاسیون نیروها استفاده شوند.

محدودیت‌های این فرقه برای نیروها از جمله عدم دسترسی آزاد به رسانه‌ها اعم از تلوزیون، روزنامه و سایر منابع خبری تا ممنوعیت ارتباط آزاد با اعضای خانواده و بستگان از جمله قوانین تشکیلاتی در این گروه بوده است تا نیروها نتوانند چیزی غیر از القائات ذهنی سرکردگان را بشنوند و ببینند.

این رفتارهای فرقه رجوی حتی در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب در زندان‌های ساواک نیز  به این نحو مشاهده شده که اعضا فقط مجاز به خواندن مجلات، کتابها و نوشته‌های سازمان بوده‌اند و حتی از ارتباط با دیگر انقلابیون زندانی منع می‌شدند تا امکان ایجاد تضادهای ذهنی و زاویه گیری از تشکیلات در آنها شکل نگیرد.

داعش نیز برای اعضای خود محدودیت‌هایی در استفاده از رسانه و ابزارهای الکترونیکی دارد. آنها با فتاوای دینی که حکم دستورات تشکیلاتی را هم دارند، استفاده آزاد از ابزارهای ارتباطی و حتی کتاب را برای نیروهای خود ممنوع می‌کنند.

رفتارهایی مانند جهاد النکاح که با ابتدایی‌ترین مطالعه از اسلام می‌توان تضاد آن را با احکام دین مشاهده کرد، نمونه روشنی از همین شیوه در کنترل نیروها است.

مؤلفه دوم در شیوه‌های جذب این دو گروه است که باز هم متأثر از ادعای مسلمانی در مرحله جذب و به‌کارگیری روش‌های مانیپولاسیون ذهنی برای کنترل و حفظ نیرو عمل می‌کند. به عبارت دیگر هر دو گروه از احساسات مذهبی افراد سوء استفاده کرده و آنان را به نام دین و مذهب جذب می‌کنند و سپس تحت مغزشویی قرار میدهند.

داعش و رجوی هر دو در مرحله جذب حکومت اسلام واقعی و آرمان خواه را نوید می‌دهند که جزو آرمان‌های اسلام است و این‌طور القا می‌کنند که با از خودگذشتگی اعضا و گام نهادن در مسیر مقاومت می‌توان به این هدف رسید.

این شیوه باعث شد که رجوی‌ها بتواند در دهه ۶۰ برخی از هواداران و سمپادهایش را از دل اروپا برای حضور در عملیات مرصاد که در واقع یک خودکشی دسته جمعی بود قانع کند، در مورد داعش نیز امروز می‌بینیم که چطور این گروه تروریستی با استفاده از ابزارهایی همچون شبکه‌های اجتماعی افراد را از دل اروپا جذب می‌کند و برای جنگ به بیابان‌های عراق می‌آورد.

حال آنکه هیچ‌ یک از نیروها بعد از ورود به تشکیلات با هیچ بهانه و عذری امکان جدایی ندارند؛ در واقع همانطور که جدایی یک فرد از تشکیلات منافقین دلیلی قانع‌کننده برای حذف وی محسوب می‌شد، در داعش نیز این رفتار در مورد نیروها به‌کار گرفته می‌شود.

مشابهت در اقدامات عملیاتی

اولین و شاید شاخص‌ترین مشابهت  این دو گروه را می‌توان در اوج سبعیت و وحشی‌گری آنها در اقدامات عملیاتی و ترورها مشاهده کرد. هر دو گروه منافقین و داعش در اقدامات عملیاتی خود از بیشترین میزان خشونت بهره می‌برند.

برای نمونه می‌توان به ترورهای دهه ۶۰ رجوی‌ها اشاره کرد فقط در یک عملیات که بعداً به عملیات مهندسی مشهور شد سه پاسدار و یک کفاش را زنده زنده پوست کنده و سلاخی کردند. زنده زنده سوزاندن یک دختر سه ساله، آتش زدن یک اتوبوس با تمامی مسافرانش و حتی شلیک به نوجوان ۱۹ ساله در آغوش مادرش!

داعش نیز امروز از روش‌های عجیب سوزاندن در قفس، زنده آتش زدن و… برای کشتن استفاده می‌کند. هر دو گروه حتی در برخی اقدامات عیناً منطبق بر هم عمل کرده‌اند که فقط یک نمونه آن را می‌‌توان در صحنه مرصاد مشاهده کرد. فرقه رجوی در جریان مرصاد وارد بیمارستانی در کرمانشاه شده و مخالف با همه قوانین عرفی و بین‌المللی رزمندگان مجروح و تحت درمان را در حیاط بیمارستان قتل‌عام کردند.

مزدوران فرقه رجوی در جریان این عملیات دستور داشتند هر جنبنده‌ای را هدف قرار دهند و در مسیر خود حتی مزارع کشاورزی را به آتش کشیدند. حال آنکه داعش نیز در جریان حمله به موصل به قتل عام مجروحین پرداخت و در سوریه و عراق حتی به مزارع، درختان و بناهای تاریخی هم رحم نکرد.

بررسی جنایت های فرقه رجوی در دهه ۶۰ به خوبی نشان می‌دهد که هدف از اقداماتی از قبیل ترور مردم کوچه و بازار در انظار عمومی و روش‌های خشن کشتن فقط به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی بوده است تا مردم به واسطه ترس از کشته شدن، دست از حمایت از انقلاب بردارند.

به همین دلیل می‌بینیم که رجوی‌ها در همان دوره با استفاده از اعلامیه و نشریه رسمی خود یعنی نشریه مجاهد هر اقدام تروریستی خود را پوشش خبری می‌دادند و سعی در بهره‌گیری گسترده از ابعاد تبلیغی آن در جامعه داشتند.

داعش نیز دقیقاً برای ایجاد رعب و وحشت از روش‌های خشن برای کشتن و قتل‌عام‌های سریع و پرتعداد استفاده می‌کند و با استفاده از به‌روزترین تجهیزات رسانه‌ای سعی در پوشش اقدامات خود و بازتاب گسترده آنها در نمایی بسیار مهلک دارد.

دیگر رفتار مشترک این دو گروه را می‌توان در روش‌های تأمین منابع مالی مشاهده کرد. رجوی‌ها در هر برهه از زمان برای تأمین مالی خود دست به سرقت و غارت زده‌اند. این گروه چه در فعالیت‌های پیش از انقلاب که با سرقت از بانک و صرافی پول به دست می‌آورد و چه بعد از انقلاب که واحدهای عملیاتی ترور وظیفه داشته‌اند بعد از قتل هر مغازه‌دار طرفدار انقلاب دخل او را سرقت کنند.

این رفتار بعدها در عراق با سرقت منابع نفتی این کشور ادامه پیدا کرد، به طوری که میلیون‌ها دلار از منابع نفتی ملت عراق به حساب‌های این گروه واریز شد. داعش نیز امروز تأمین مالی خود را از راه‌هایی مانند سرقت پول نقد از بانک‌های عراق در شهرهای تصرف شده و فروش نفت ملت عراق تأمین می‌کند.

مقایسه این دو گروه در حوزه سیاسی نیز نتایج مشابهی را در اختیار قرار می‌دهد. فرقه رجوی و داعش هر دو مورد حمایت کشورهای استکباری غربی و به خصوص آمریکا هستند و این مسئله نیز از آنجا ناشی می‌شود که هر دوی اینها در چارچوب استراتژی نرم ایالات متحده آمریکا در منطقه تعریف می‌شوند.

مدیریت و فرماندهی، تأمین و گردش مالی و تجهیز تسلیحاتی سه مؤلفه حمایت غرب از رجوی‌ها و داعش است. آمریکایی‌ها که دیگر امکان حضور نظامی در منطقه را هم به دلیل تحمیل هزینه‌های مالی و هم به دلیل مواجهه با افکار عمومی ندارند، از گروه‌های تروریستی به عنوان ارتش‌های نیابتی استفاده می‌کند. به همین دلیل است که رفتار این دو گروه تماماً در پازل منافع آمریکا در منطقه تعریف می‌شود.

به نوشته تسنیم، پایگاه کتابات عراق در مطلبی با عنوان «سازمان مجاهدین خلق (منافقین) هسته‌های مخفی» داعش آورده است: بر اساس نتایج تحقیقاتی که پس از این مشکلات امنیتی به دست آمده است، هسته‌های مخفی داعش دست به این تحرکات می زنند که در این میان بر اساس دستاوردهای دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی فرقه رجوی از جمله این گروه‌های وابسته به داعش هستند.

این رسانه عراقی نوشت: سازمان تروریستی مجاهدین خلق (فرقه رجوی) یکی از  هسته های مخفی داعش هستند که به احتمال زیاد روزی که شرایط را مناسب ببینند فعال می‌شوند و به ایفای نقش خود در راستای تحکرات گروهک داعش خواهند پرداخت. خطر فرقه رجوی برای عراق کمتر از خطر گروه‌‌های تروریستی دیگر که بیشتر اعضای آن و سرکرده‌های آن را خارجی ها تشکیل می دهند کمتر نیست. این تروریست ها ارتباط و پیوندی با عراقی‌ها ندارند.

این رسانه عراقی در ادامه بیان کرد: برای مقابله با گروه‌های تروریستی و هسته‌های مخفی یک موضع ملی قوی و محکم از سوی همه نهادهای سیاسی و مدنی ضروری است. تحرکات این سازمان که مورد حمایت برخی کشورهای عربی و منطقه‌ای به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس است باید رصد شود. نباید از این نکته غافل شد که فرقه رجوی در سرکوب انتفاضه مردمی سال ۹۱ که به سبب آن هزاران عراقی کشته شدند نقش موثری در کنار صدام ایفا کرد. این فرقه به صدام در جنگ علیه ایران کمک کرد و همین اقدامات برای محکومیت این فرقه و دور کردن خطر آن از عراق کافی است.

شایان ذکر است که پس از جنگ آمریکا علیه عراق در سال ۲۰۰۳ اردوگاه اشرف واقع در ۴۰ کیلومتری شمال بغداد تحت حمایت آمریکایی ها قرار گرفت این در حالی بود که دولت عراق خواستار اخراج آنها از عراق بود. به گفته مسئولان امنیتی عراقی فرقه رجوی اقدام به تبادل معلومات با داعش با هدف حذف فرماندهان جبهه‌های و شخصیت‌های سیاسی برجسته عراق می‌کرد. در جریان جنگ تکریت نیز برخی خبرها از جاسوسی مزدوران فرقه رجوی حکایت داشت.

انتهای پیام / فراق

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=30695