• امروز : دوشنبه - ۲۴ شهریور - ۱۴۰۴
  • برابر با : Monday - 15 September - 2025

روی خط

روایت خواهر شهیدان اسدی‌منش از چگونگی شهادت برادرانش توسط منافقین تشکیلات مجاهدین از آغاز پیدایش التقاطی است / نقش منافقین در حمایت از ماشین ترور رژیم صهیونیستی وقتی خط منافقین ترور کسانی بود که عکس امام(ره) یا شهید بهشتی را دارند + فیلم دروغی که منافقین به دنبال القای آن به افکار عمومی هستند / تشریح ماجرای عفو در نظام جمهوری اسلامی + فیلم وکیل شکات خواستار صدور حکم افساد فی‌الارض برای سرکردگان منافقین شد / آلبانی‌نشین‌ها تا فرصت باقی است توبه کنند منافقین با موساد در جنگ ۱۲ روزه همکاری اطلاعاتی داشتند / ماجرای فشار غرب به دولت آلبانی بین پردازش زباله‌های اتمی یا پذیرش زباله‌های اجتماعی/ درک امنیتی آلبانی از احتمال حمله موشکی ایران به کمپ تروریستی «اشرف۳» / منافقین بیش از ظرفیت واقعی خودشان را برجسته می‌کنند «وقتی بدتر بودیم، بهتر بودیم» / عمیق‌تر شدن فساد و ناامنی حقوقی در آلبانی قاضی دادگاه منافقین: تکمیل تحقیقات درباره منافقین در صلاحیت دادگاه کیفری یک است

سمیه جان. حوریه ام را به قصد کشت زدند و پدرت بهای عشق را با جان می پردازد

  • کد خبر : 3019
  • ۰۲ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۰

سمیه جان. حوریه ام را به قصد کشت زدند

و پدرت بهای عشق را با جان می پردازدMahboobeh-Hamzeh-Mohammady

سمیه جان عزیزکم دلتنگی های بی پایانم برای تو تا همیشه ی تاریخ ثبت خواهد شد دلتنگی های بی پایان مادری دور افتاده از دخترش. پاره ی تنش.

سمیه جان دلتنگی های بی پایانم این روزها با دل نگرانی های بی حدو اندازه ای همراه شده دلهره ی خطری که خواهرت حوریه و پدرت را تهدید میکند

عزیزکم مصطفی تنها تقاضای دیدار تو را کرد اما این بی شرف ها به پدرت و خواهرت حمله کردند و اگر پلیس به دادشان نرسیده بود ….

دلتنگی هایم را به دنیا نوشتم و به دنیا گفتم که سمیه ام را میخواهم همین حتی تو اگر اسیری باید به اسیر رخصت دیدار خانواده را داد

اینک به دنیا اعلام میکنم از ظالمان تروریست بیم ناکم چراکه دیو صفتانی که به خانواده ها اجازه ی دیدار با فرزندشان را نمی دهند هر جنایتی از دستشان بر میاید

حوریه ام را به قصد کشت زدند این نامردها و مصطفی بهای عشقق را به تو با جانش میپردازد

دخترکم به خدا پناه میبرم صبوری میکنم و دلم را پیش مادرانی میگذارم همچون فروغ و مادران چشم انتظاری که هرگز روی فرزندان شان را ندیدندد

سمیه جان تو را باور دارم سمیه ی مهربان دل نازک فداکارم که عشقق من و مصطفی بودیم و هستیم

میدانم از چشم های مهربانت در فیلم حرف های دلت را میخوانم

تو عزیزم مهربانم دلتنگ آن چشم های مهربانم

این دوربین های لعنتی چقدر تمرین کردند تا پیام چشم هایت را مردم دنیا نخوانند و ندانند و نفهمند اما من مادرم و دروغ های اجباریت را میخوانم چشم های تو به مامان محبوبه که دروغ نمی گوید یک روز تمام دوربین های دنیا را خاموش میکنیم تو را تنگ در آغوش میگیرم حرف های دلت را دور از چشم این دوربین های لعنتی و چشمان دریده و بی شرم این از خدا بی خبران گوش میکنم میدانم حرف های زیادی داری مصطفی و حوریه را به خدا سپردمشان و تو را که در آغوش مهربان خدایی میبوسم

لعن و نفرین به کسانی که در زمین این همه ستم میکنند و عشق را به زنجیر کشیده اند تا به اهداف شومشان برسند

و سپاس خدایی که ما را آفرید و شایسته ی رسالتی بزرگ قرار داد تا چشم و گوش دنیا را باز کنیم و خدا را سپاش که زبان و قلم و قدم مان را به راه حق هدایت نمود

مادرت محبوبه

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=3019