• امروز : جمعه - ۲۵ آبان - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 15 November - 2024

شاید این سر فصل همان سرنگونی رجوی باشد / «مؤسسان پنجم» خیمه شب بازی جدید برای فرار از فشار کارت شهروندی

  • کد خبر : 30062
  • 03 ژوئن 2021 - 12:08

با آغاز اخبار انتخابات ریاست جمهوری در ایران، رهبران وطن فروش فرقه رجوی، به تکاپو افتاده و سعی می کنند از قافله عقب نمانده و با گرد و خاک کردن، اذهان اعضاء و هواداران خود را مشغول کنند که مثلا ماهم آری.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، مسعود رجوی، به قول خودش دست به خلق سرفصلی درونی زده تا با برگزاری سلسله نشستهای کذائی در درون فرقه فیل جدیدی هوا کرده و با یک تیر دو نشان بزند، یکی کم رنگ نشان دادن انتخابات و دوم جلوگیری از موج ریزش نیروئی و خبر اعطای کارت سفید در آلبانی. رجوی در قسمتی از پیامچه خود گفته است: « مؤسسان پنجم ارتش آزادیبخش از روز ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ را اعلام می کنم.»

shakh

جریان اعلام موسسان، همیشه در مراحلی اعلام شده است که ارتش رجوی در آستانه فروپاشی و انحلال کامل بوده است.

اعلام موسسان ارتش:

۱- موسسان اول ، ۳۰ خرداد ۱۳۶۶

۲- موسسان دوم، بهمن ۱۳۷۴(بعد از ۸ سال).

۳- موسسان سوم، اسفند ۱۳۸۵( به فاصله ی ۱۱ سال از موسسان دوم ).

۴- موسسان چهارم، دی ماه ۱۳۹۱( به فاصله ی ۶ سال از موسسان سوم).

۵- موسسان پنجم، خرداد ۱۴۰۰( اکنون به فاصله ی ۹ سال از موسسان چهارم).

به طور متوسط حدودا مسعود رجوی هر ۵ سال، با یک موج ریزش گسترده و کمرشکن روبرو بوده و دجال بازی راه انداخته است و احتمال می رود این بار که ۹ سال گذشته است، ابعاد این ریزش بسا فراتر باشد چرا که به لحاظ آماری، چهار سال از موعد اعلام متوسط گربه رقصانی موسسان! گذشته است و مبارزه از هر شکل آن اعم از سیاسی و نظامی ، برای رجوی به بن بست رسیده است.

شاید این سرفصل همان سرنگونی رجوی باشد که سالها، از آن در حق دشمنش دم زده است.

موسسان اول:

در ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ مسعود رجوی تاسیس ارتش منتسب به خود را این گونه اعلام کرد: «آری ارتش آزادیبخش یک گنجینه عظیم میهنی و سرمایه آزادی و استقلال و تمامیت وطن است… این مژدگانی طبعا قلب های همه مشتاقان و دردمندان ایران زمین را تسلی میبخشد.» در آن زمان مسعود رجوی خود و مریم را موسس اول ارتش آزادیبخش لقب داد. در ادامه سال ۱۳۶۷ پس از شکست سنگین مسعود رجوی در فروغ جاویدان، جنگ ایران و عراق نیز پایان یافت و راه هرگونه پیشروی و ایجاد جنگی دیگر علیه ایران سد شد. رجوی که نطفه شوم و زائیده ی این جنگ بود در بن بست و انزوا قرار گرفت. ارتش رجوی عملا زمین گیر شد، از همین زمان بود که نغمه های مخالفت با خطوط رجوی در تشکیلات شعله ور شد، متعاقبا بین ۷۰۰ تا یک هزار نفر پس از آخرین جنگ جبهه ای مجاهدین از بدنه ی تشکیلات جدا شدند، برخی نیز براحتی وارد اروپا شدند.

موسسان دوم :

شرایط کشنده و نا امید کننده، ناراضیان زیادی را در موجی دیگر در درون سازمان پدید آورد. اما این بار مسعود رجوی با تجربه ای که با فرستادن بیش از ۷۰۰ نفر به اردوگاه رمادی عراق که نهایتا پای آنان به اروپا رسیده بود فهمید که به این شکل هرگز قادر نخواهد بود حمایت سیاسی مورد نظر خود را در اروپا کسب کند و چاره کار را در سرکوب ناراضیان تمام عیار ناراضیان جستجو کرد.

در بهمن ماه ۱۳۷۳ مسعود رجوی با دستگیری بیش از ۶۰۰ تن از کادرهای وقت سازمان و زندانی کردن آنان در پادگان اشرف که هر کدام بعضا تا ۱۵ سال فعالیت تشکیلاتی حرفه ای داشتند و سپس شکنجه های روحی و گرفتن دست نوشته از آنان به عنوان عامل نفوذی جمهوری اسلامی در صدد بر آمد تا این موج مخالفت را سرکوب کند و متعاقب آن در تابستان ۱۳۷۴ بحثی به نام موسسان دوم را در تشکیلات آنروز مطرح کرد(مؤسسان دوم در حوض های پایان سال ۱۳۷۴).

این یعنی انحلال ارتش رجوی که مسعود خود را موسس اول می نامید و اعضاء را موسسان اول می نامید. رجوی برای بستن دربهای خروجی، نفرات باقیمانده را موسسان دوم اعلام کرد وطبیعتا این باقیمانده ها، دیگر نمی توانستند ادعای خروج کنند چرا که همه نوشتند و رسما خود را موسسان دوم و اعضای جدید سازمان نامیدند.

موسسان سوم :

در ادامه در سال ۱۳۸۵، پس از تقریبا ۱۸ سال، یعنی دو دهه، پس از موج های ریزش سنگین، برای اعضای باقیمانده ، بحث موسسان سوم اعلام شد.

مسعود رجوی در اولین پیام تشکیلاتی که پس از ۳ سال مخفی بودن و ظاهر نشدن در صحنه سیاسی داد از سربازان و نیروهایش مصرا خواست که وارد بحث های موسسان سوم! شوند و در همین رابطه در پیام کتبی خود به نیروهایش در سوم دی ماه ۸۵ نوشت: «شما، همگی شما، تک تک شما، مؤسسان مقاومت رهایی بخش در دوران انحلال و سرنگونی لیران هستید. کاغذی بردارید و تعهدات و کارآیی های خود را در این مرحله، علیرغم همه محدودیتها، یک به یک فکر کنید و بنویسید تا روشن شود که چه توانایی ها و کارآیی های ارزنده ای دارید…»

به این ترتیب نفس بحث موسسان سوم! خود بیانگر شکست های تشکیلاتی و فشار خرد کننده ای بود که در سازمان مجاهدین وجود داشت و از افراد مجددا می خواست که با نوشتن تعهدنامه امضا دهند که مسعود رجوی و سازمانش را ترک نمی کنند و علت اصلی چنین بحثی دقیقا تشدد تشکیلاتی و سست شدن بندهای مهار افراد بود.

به خصوص که بیش از ۶۰۰ تا۸۰۰ نفر در این مرحله دیگر فریب دستگاه دروغپرداز و زندان ساز وی را نخوردند و حساب زندگی خود را از وی جدا ساختند.

وی در همان پیام خود در بند پنجم می گوید: «عهد صدق و فدا را با خود و خدای خود و خلق در زنجیرمان تجدید کنید و از خدا مصرانه بخواهید که ننگ جفا و پیمانشکنی و پشت کردن و خنجر و خیانت را هرگز بر شما نپسندد. گرد ذلت و پریشانی بر پیشانی شما هرگز ننشیند و هرگونه مقهور و مرعوب دشمن ضدبشر شدن را از قلب و روحتان بزداید.» ( محتوای بند پنجم این پیام رجوی ، ترس و وحشت شدید او از پیمان شکنی و پشت کردن به او و خیانت را برجسته می کند)

موسسان چهارم:

در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۰، حدود ۲۰۰۰ نیروی رجوی وارد لیبرتی شدند. به فاصله تقریبا یکسال بعد که نیروها در این فضای بسته دچار یاس و ناامیدی شدند، مسعود رجوی درترفندی جدید موسسان چهارم را اعلام کرد! در تاریخ ۳۰/۱۰/۱۳۹۱ مسعود رجوی پیامی تحت عنوان «مؤسسان چهارم ارتش آزادیبخش ملی» به اعضای سازمان داد و از سیمای آزادی برنامه تلویزیونی مجاهدین نیز پخش گردید. در بخشی از این پیام مسعود رجوی می گوید: «… (تشکیل) مؤسسان چهارم ارتش آزادیبخش ملی را اعلام می کنم. با شرکت همه هم وطنان، مشتاقان آزادی و استقلال ایران و بویژه یاران اشرف نشان در سراسر جهان. ۲۵ سال پیش در سال ۱۳۶۶ من و مریم نخستین مؤسسان بودیم.»

موسسان پنجم :

اکنون پس از ۳۴ سال که از تاسیس این ارتش وابسته به صدام حسین می گذرد، مسعود رجوی چرا موسسان پنجم را اعلام کرده است؟ پاسخ صحیح به این سئوال می تواند، به درک بهتر و بیشتر از سازمان امروز رجوی ، راه ببرد.

چند روز پیش در آلبانی دولت این کشور در راستای برگشت اعضای سازمان به زندگی، قانون اعطای مجوزات قانونی برای کار و خرید ملک و شهروندی، برای آنان را تصویب کرده است، خبری که ممکن است به تعیین تکلیف بسیار از اسرای در بند رجوی بیانجامد و آنان از اشرف ۳ دست به فرار و جدائی بزنند.

خبر قانون جدید اعطای کارت سفید در آلبانی می گوید: «قانون جدید همچنین در مورد اعضای مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف ۳ در شهرستان دورس هم اعمال می شود. پیش از این گزارش شده است که مریم رجوی، رهبر مجاهدین خلق، در تلاش است تا این قانون را از دید اعضا پنهان کند و اقدامات لازم را برای کاهش اثرات آن انجام دهد. از اعضا خواسته می شود که متونی را امضا نمایند که از هرگونه حق زندگی مستقل چشم پوشی می کنند. آن ها باید سوگند یاد کنند که به عنوان یک عضو فرقه مجاهدین خلق شناخته شوند نه یک فرد آزاد با حقوق فردی! مشکل رجوی این است که اگرچه وی قبلاً اعضا را از هرگونه حقوق و آزادی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر ملل متحد محروم کرده است، اما یکی از اصول مندرج در ماده ۳۰ در این سند این است که هیچ کسی نمی تواند از حقوق و آزادی های خود چشم پوشی کند.»

پس از خبر اعطای کارت سفید و تصویب این قانون به اعضای سازمان (اعم از جداشده و جدا نشده)، اکنون احتمال سرفصل ریزشی گسترده آغاز شده است. شواهد و تجربیات گذشته  این فرقه نشان می دهد که احتمال دارد فشاری کمرشکن و خردکننده از درون تشکیلات، بر روی رجوی ها (سرکردگان این فرقه – مسعود و مریم)، وارد گردد.

اکنون اگر این خبر را در کنار اعلام موسسان پنجم، توسط مسعود رجوی قرار بدهیم، به روشنی می توان پی به ترفند و دجالیت مسعود رجوی و چرائی اعلام این خیمه شب بازی جدید برد. سئوال نهائی این است که آیا مسعود رجوی و سازمان سرکوبگر او خواهد توانست، از زیر بار این خواسته ی اعضاء – مبنی برقانون اخذ کارت شهروندی آلبانی به تک تک اعضای فعلی و قبلی – جان سالم به در ببرد و دستگاه سرکوبگر خود را سرپا حفظ کند؟

گزارش از: فرید

انتهای پیام / انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقی

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=30062