دوستان عزیز در این یادداشت می خواهم برای شما در مورد ماه مبارک رمضان و اسلام در فرقه رجوی صحبت کنم. من در مدت ۲۹ سال فهمیدم که مسعود رجوی و مریم قجر سر سوزنی به اسلام و به ماه مبارک رمضان اعتقاد ندارند. این فرد خودپرست با شم ضدانقلابی خود خیلی خوب می دانست که اگر هر کاری هم می خواهد بکند، برای فریب مردم و اعضاء، باید یک سس مذهبی به همه حرفهایش بزند.
فرقه های سوءاستفاده گر مذهبی نما، برای پیشبرد اهداف خویش و ترسیم چهره ای مقبول و موجه از شیوه ها و ترفند های مختلفی بهره می برند، یکی از این ترفند ها استفاده ازدین و ظواهر مذهبی است. آنان نقاب دین بر چهره زده و اهداف استبدادی خود را زیر نقاب دین پنهان می کنند. سپس با تثبیت جایگاه خود ماهیت اصلی خود را پنهان کرده و فقط با دیدن این پشت پرده می توان چهره ی اصلی آنان را دید.
مسعود رجوی در شروع اکثر صحبت هایش، به تفسیر قران پرداخته و کسی هم نبود بپرسد که بر پایه کدام تحصیلات و کدام تجربه، به خود جرات می دهد که آیات و کلام خدا را تفسیر کند.
هرگز سراغ ندارم که مسعود رجوی حتی یکی از احکام اسلام را قبول داشته باشد حال شما فرض کنید، چنین کسانی دم از اسلام بزنند و در شروع ماه مبارک رمضان، آیه هم بیاورند که این ماه، ماه نزول قران و شاخص هدایت است. دم زدن این فرد و اطرافیانش از اسلام و قرآن، آیا شعاری مردم فریبانه نیست؟
سکوت در مقابل انحرافات و تبهکاری مسعودرجوی امری که سرنوشت خلقی و هزاران انسان در میان است به نوعی همراهی و تائید امری است که او تبلیغ می‌کند.
باور کنید وقتی می خواهم داستان فرقه رجوی را تعریف کنم حسرت و شرم چندین ساله را می خورم چون که این فرقه آن قدر علیه مردم و کشور ما جنایت و خیانت و در موضوع ماه رمضان و اسلام ریاکاری کرده است.
رجوی هر ماه رمضان نشست می گذاشت و تا سحری آیات قران و از ماه مبارک رمضان می گفت. تا شبی که لیله القدر می رسید. حالا ببیند چطوری این رجوی دجال از شب قدر سو استفاده می کرد.
این روباه مکار با تعریف هایی که از حضرت علی(ع) می کرد، خودش را دوست حضرت علی می دانست و همه را به این سمت سوق می داد که باور کنند و یا ظاهرا تایید کنند، که رجوی دوست حضرت علی است.
بعد از نشست به همه می گفت که امشب را برید با دوست من و مولای شما علی علیه السلام خلوت کنید و تعهدات خودتان را بنویسید.
همه می رفتند و کاغذ سفید می گرفتند – هرچند که متن مورد نظر از قبل آماده بود و فقط نفرات باید از روی آن می نوشتند که بگویند فرد با دستخط خودش و با میل خودش نوشته است- و مشغول نوشتن و تعهد دادن به مسعود رجوی می شدند. بعد از نوشتن این تعهد می رفتیم استراحت و بعد از استراحت نشست می گذاشتند و می گفتند باید تعهدات و نامه های خودتان به حضرت علی (منظور همان رجوی) را در جمع بخوانید. دسته به دسته نشست گذاشته و اعضا را به نوبت صدا می زدند و هرکس نوشته خودش را می خواند.
این روباه مکار در نشست ها می گفت اینها شناسنامه مجاهدت شماست، هر از گاهی اینها را بخوانید و تعهد با خدا و رهبر عقیدتی خودتان را یادآور شوید..
بله عزیزان، این روباه مکار خیلی دجالیت به کار می گرفت و نه فقط رمضان و ماه محرم بلکه از تمام مناسبت های اسلام سوءاستفاده می کرد. در این سالیان به خاطر اینکه راهی برای من نبود می بایست تحمل می کردم و حرفی نمی زدم و خود خوری می کردم تا اینکه خدا رحمت خودش را برای من نازل کرد و توانستم بیرون بیایم و از این همه ریاکاری خلاص شوم.
یادداشت از: رضا اسلامی – تیرانا
انتهای پیام / فراق
