درباره افرادی که در تشکیلات مجاهدین خلق به روشهای مختلف قربانی شدند مستندات بسیاری وجود دارد.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، اعضای جدا شده از تشکیلات، روزنامه نگاران و دانشگاهیان در مطالب گوناگونی که در خصوص موارد نقض حقوق بشر در مجاهدین خلق، منتشر کرده اند، اسامی و سرگذشتهای تلخ و باورنکردنی قربانیان را شرح داده اند.
با این وجود، نخستین نام هایی که رسما توسط یک نهاد بین المللی درباره قربانیان فرقه رجوی منتشر شده، نام «پرویز احمدی» و «قربانعلی ترابی» بود. گزارش دیدبان حقوق بشر با عنوان «خروج ممنوع» درباره نقض حقوق اعضای تشکیلات مجاهدین خلق در ماه مارس سال ۲۰۰۵ منتشر شد. این گزارش با استناد به شهادت چند تن از اعضای جدا شده به نام عباس صادقی نژاد، علی قشقاوی و علی رضا میرعسگری، بر دست کم دو قتل ناشی از شکنجه توسط شکنجه گران تشکیلات مجاهدین خلق صحه میگذارد.
این که چرا افراد در تشکیلات رجوی هر از چندی زندان یا شکنجه میشدند و در نتیجه به قتل میرسیدند، پاسخش در ماهیت دیکتاتوری رجوی است که هر گونه جنایتی را برای خود موجه میداند. رجوی شخصا به شیوه خشونت بار خود در اداره تشکیلاتش اذعان دارد و آن را ادامه مسیر دیکتاتورهای خونخوار دیگر تاریخ چون هوشی مین و استالین میداند. این واقعیت مهمی درباره مسعود رجوی است که یک سال پیش از انتشار گزارش دیدبان حقوق بشر، روزنامه نگار فرانسوی آلن شوالریاس در کتاب «زنده سوزانده شده» به آن پرداخته است.
آلن شوالریاس که پس از خودسوزیهای اعضای مجاهدین خلق در شهرهای اروپا در پی دستگیری مریم رجوی توسط پلیس فرانسه در سال ۲۰۰۳، به فکر نگارش این کتاب افتاد، با سفر به عراق، ایران، آلمان و انگلستان و مصاحبه با اعضای سابق تشکیلات مجاهدین خلق، به بررسی ابعاد گوناگون مناسبات تشکیلات مجاهدین خلق پرداخت. در سفرش به آلمان برای مصاحبه با سه تن از اعضای جدا شده به نام های محمد حسین سبحانی، علی قشقاوی و رضا رادمنش به موضع قتل پرویز احمدی و قربانعلی ترابی نیز اشاره میشود.
رضا رادمنش از پانزده سالگی به عضویت مجاهدین خلق درآمده بود و پس از سال ها کشمکش و تحمل انواع فشارهای تشکیلاتی، زندان و شکنجه سرانجام در سن سی و یک سالگی موفق به جدایی از تشکیلات شد. او در بخشی از مصاحبه درباره شکنجه و زندان در فرقه رجوی میگوید: «در سال ۱۹۹۴ همه چیز در سازمان ناگهان برای من تغییر کرد. بدون هیچ دلیلی مرا به زندان انداختند. در هنگامی که از من بازجویی میکردند در اتاق کناری یک نفر را شکنجه میدادند. من صدای ناله و ضجه او را میشنیدم. بعد از بازجویی مرا به سلولی که عده دیگری از همرزمانم در آنجا بودند، بردند. پس از مدت کوتاهی یک فرد دیگر را به سلول ما آورده او را روی زمین پرت کردند. او یکی از مسئولین ما به نام پرویز احمدی بود. دست و پای احمدی شکسته بود. ضجه های او بود که در اتاق بازجویی به گوش من میرسید. احمدی از ما تقاضای آب کرد اما پیش از اینکه آبی بنوشد پیش چشم ما جان داد. او در آغوش ما مرد. سازمان در نشریه خود اعلام کرد که احمدی را وزارت اطلاعات ایران به قتل رسانده است. این دروغ محض بود؛ احمدی را سازمان کشت. او سی و شش سال داشت و اهل کردستان بود.»
رضا رادمنش شاهد قتل قربانعلی ترابی نیز بوده است و به شوالریاس میگوید که حاضر است در هر دادگاهی درباره این دو جنایتی که شاهد بوده است، شهادت بدهد. او در ادامه خاطراتش به روزنامه نگار فرانسوی میگوید که در آن دوره که در زندان بود با مشاهده این قتل و جنایتها به شدت وحشت میکند و به گفته خودش «از ترس اینکه بلایی سرم بیاورند هر چه در بازجویی از من خواستند پذیرفتم. آنها یک متن هشتاد صفحه ای را به من دیکته کرده و از من خواستند که آن را امضا کنم.»
رضا رادمنش و ده تن دیگر از اعضای مورد غضب سران مجاهدین بعد از تحمل هشت ماه زندان و شکنجه آزاد میشوند که به حیات تشکیلاتی شان ادامه دهند. پس از آزادی، مسعود رجوی آنها را احضار میکند و چنان که رادمنش شرح میدهد به آنها میگوید: «توطئه قتل مرا کرده بودند. امروز این مشکل برطرف شده. شما آزاد هستید.»
مسعود رجوی در ادامه برای توجیه رفتاری غیرانسانی با اعضای تشکیلات خود به رادمنش و همرزمانش میگوید: « آنچه شما در این مدت دیدید یا تحمل کردید در تشکیلات سیاسی چپی ها امری طبیعی است. هوشی مین تمام اعضای دفتر سیاسی خود را یک شبه اعدام کرد. استالین هم همین کار را کرد. شما زنده هستید اگر کمی کتک خوردید مهم نیست.»
رجوی به قتل احمدی و ترابی اشارهای نکرد ولی احتمالا مرگ آنها هم برای وی مهم نبوده است چون مقتداهایش هوشه مین و استالین این اعمال را موجه میدانستند. دیکتاتورهای تاریخ همگی ویژگی های شخصیتی مشابه و در نتیجه آن اعمال و رفتار مشابه دارند. تاریخ بهترین گواه است.
تهیه و تنظیم: مزدا پارسی
منبع: صفحات ۱۸۳ و ۱۸۴ کتاب «زنده سوزانده شده» به نام مارکس و محمد متن فرانسوی
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز فارس