ترس مسعود رجوی از اورانیم عشق خانواده ها
مسعود و مریم رجوی از بمب اتمی خانواده ها ی متحصن در درب لیبرتی که غنی سازی شده از اورانیم عشق هزار درصدی است به خود می لرزد.
رجوی خود مزدور است ، پس راه کنار آمدن با مزدور را هم می داند!
رجوی خود وطن فروش و شکنجه گراست ، پس می داند چگونه باید خیانت کند و پیروز شود!
مسعود رجوی خود عیاش و فاسد است پس می داند به مریم چگونه آموزش دلربائی بدهد تا بتواند چند سناتور مفعول را بخرد و نمایش سیرکی به پا کند تا چند صباحی هم شده نام مجاهد خلق قهرمان را یدک بکشد!
رجوی خود بی بته و بی خانواده است ، پس هیچ ترسی از تهمت وافترا به خانواده ندارد.
و اما رجوی عشق وبمب اتمی غنی سازی شده خانواده و مادران را می داند ومی داند که اگر مادران در میدان مبارزه قدم گذاشتند روزگار رجوی ها را به گونی سیاه خواهند پیچید.
آری آزموده را آزمودن خطاست .
مادران شجاع و از جان گذشته را هفت سال تمام است که می آزماید و می داند که کابوسان رجوی همین مادران زخم خورده ای هستند که فرزندان اسیر و بی گناه آنها ، استخوان سرطانی شده در گلو و حلقوم رجوی ها می باشد.
صدای مادران و پدران هنوز در گوش کثیف رجوی شبانه روز آزارش می دهد و صدای ۳۲۰بلندگوها هنوزبختک و کابوسیست که خواب از چشمان رجوی ربوده و رجوی می داند حضورو تحصن خانواده ها درجلوی درب لیبرتی یعنی آخر خط خیانت ورسوایی های رجوی ها .
آهای رجوی ! نکند شعار باز کوه اگر بجنبد لیبرتی زجا نجبند را می دهی ؟
همین خانواده ها اشرف سی ساله ی تورا از بیخ وبن ویران کردند و اکنون نوبت لیبرتی است.
خانواده ها آزادی اسیرانشان را می خواهند و بس ، سرنگونی بخورد به کله ی بی مخت .
ملاقات با اسیران و گروگانها حق مسلم و قانونی خانواده هاست .
انجمن فراق همراه و همگام تمامی خانواده های متحصن جلوی درب لیبرتی است
خداوند صابر ، به شما صبر و استقامت عطا کند . آمین
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش ها کند خارمغیلان ، غم مخور
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بعید هیچ راهی نیست کآن رانیست پایان ، غم مخور
به امید رهایی تمامی اسیران از بند فرقه ی رجوی
انجمن فراق