سوز و گداز فرقه رجوی
از حضور خانواده ها جلوی درب کمپ لیبرتی در بغداد
بعد از چهار سال با فشار و پیگیری مستمر خانواده ها دولت عراق به خانواده های اسیران لیبرتی اجازه داد که برای دیدن عزیزان و فرزندانش به جلو درب زندان لیبرتی بیایند. که البته این جای سئوال دارد که چرا دولت عراق و کمیساریا عالی پناهندگان و هم چنین دفتر یونامی در عراق بعد از گذشت چهار سال امکان حضور خانواده ها در را در جلو کمپ لیبرتی که فرقه رجوی آنرا به بدترین زندان تبدیل کرده است را داده اند. ؟
و چرا برای اکیپ قبلی که دو ماه قبل به لیبرتی آمده بودند امکان ملاقات حضوری را برای خانواده ها فراهم نکردند.
وقتی در امنیتی ترین زندانها مانند زندان گوانتانمو امکان ملاقات خانواده ها که فرزندانشان در شرایط جنگی و به اتهام بدترین نوع تروریسم زندانی شده بودند امکان ملاقات حضوری و هم چنین تماس تلفنی وجود داشت. چرا سران فرقه رجوی و با چه مجوزی اجازه ملاقات حضوری به خانواده ها را نمی دهند.؟
پشت سران فرقه به کی گرم است که به خودشان جرات داده اجازه ی دیدار خانواده ها با فرزندانشان آنهم بعد از چند دهه را نمی دهند.!!!
از طرف دیگر فرقه جنایتکار طلبکار هم هست و با بوق و کرنا داد و بیداد می کند و جیغ بنفش می کشد و اطلاعیه پشت اطلاعیه می دهد که اینهایی که جلوی مقر لیبرتی آمده اند خانواده نیستند و مامورین سرکوب و ترویست های رژیم ایران هستند. و خیلی هم با افتخار اطلاعیه می دهد و در سایت های رنگارنگش و در سیمای فرقه هم نمایش می دهد که اینها خانواده نیستند. و مزدوران ایران هستند ووو… این منطق سرکرده فرقه است که پدر و مادر پیر و خواهر و برادر و فرزندان اسیران را مزدور خطاب می کند.
آیا دختر عبدالحسن آهنگری یا برادر پرویز حیدرزاده و خانواده مهدی فرد خانواده شعبانپور و سایرین مزدور هستند.
آیا این خانواده های شریف و زحمت کش که از شمال ایران و با هزار مشکل و محدودیت های ایجاد شده از طرف دولت عراق و کمیساریا ویونامی از انبوهی پست بازرسی عبور کرده و خودشان را به زندان لیبرتی رسانده اند مزدور هستند و آمده ه اند که فرزندان خودشان را کشتار کنند؟!!!
آیا به جز با این ترفند ناجوانمردانه، رجوی با روشی دیگر ی می توانست جلوی چشم اسیران به خانواده های آنها بدترین ورکیک ترین فحاشی ها را بکند و مطرح کند که حیوانات و سگ و گربه هم پدر و مادر دارند. و خانواده های شما هم مثل حیوانات هستند. البته این برازنده شخص رجوی و مریم قجر است و الدنگ خطاب کردن خانواده ها هم برازنده رهبران این فرقه است که وجدان انسانی را هم از دست داده اند و در بی رحمی و سنگ دلی روی دست برادران عقیدتی شان یعنی داعشی ها زده اند . حداقل ابوبکر داعشی ارتباطات نفرات را قطع نکرده ولی رجوی از ترس و وحشت هیچ ارتباطی را نمی پذیرد. علاوه بر این اسیران را مجبور می کند که به خانواده هایشان فحاشی کنند و نام خانواده گی شان را هم عوض کنند کاری که تا کنون سابقه نداشته است. پادوهای رجوی مسئولین بخش ضد خانواده که معروف به جی اس در تشکیلات فرقه است برای اسیران مقاله می نویسند اسیران ناچارند طوطی وار تکرار کنند.
خانواده های اسیران بجر تعدادی اندک همه در ایران هستند و باید برای آمدن به عراق باید با اخذ ویزا و بصورت رسمی مسافرت کرده و برای دیدن فرزندانشان اقدام کنند .
رجوی و تشکیلات تحت فرمانش به جای دادن ملاقات حضوری به خانواده به دروغ و شیادی مبادرت کرده و مدعی است تمام خانواده هایی که از ایران به عراق برای دیدن عزیزانشان می آیند به وسیله ارگانهای رژیم ایران و با همکاری سفارت ایران اعزام شده اند. که این البته کذب محض است . پدر کشاورز و شالی کار شصت ساله و مادر پیر و سالخورده که فاقد سواد خواندن و نوشتن هم هستند مزدوران ایرانند یا ترس و مشکل شما چیز دیگری است؟
بیایید برای یک بار هم شده همان چیزهایی که در نشست برای ما می گفتید به صورت علنی در اطلاعیه هایتان بنویسید.
مگر نمی گفتید که خانواده یعنی کانون فسادو زن وبچه و همسر را باید مطلقاً فراموش و رمی جمرات کرد؟
مگر نمی گفتید که خانواده باعث بریدن افراد از فرقه می شود؟
مگر نمی گفتید که خانواده زیر پای نفرات را خالی می کند؟
مگر نمی گفتید که خانواده انگیزه ماندن نفرات در فرقه را از بین می برد؟
مگر نمی گفتید که خانواده باعث تمرد افراد و سرپیچی و نافرمانی آنها در تشکیلات فرقه می شود؟
و مگر نمی گفتید که خانواده ضد مبارزه است (البته بخوانید ضد فرقه) و باید اذهان افراد نسبت به خانواده را بتونی و سیمانی کرد که کسی جرأت فکر کردن به آن را نداشته باشد.
و انبوهی از لاطائلات دیگر که از بیان آنها شرم دارم. برای ما کاملا روشن است که ترس و وحشت رجوی از چیست و چه چیزی را در پشت این تهمت ها و افتراها به خانواده ها پنهان کرده است.
فرقه با دستور مشخص سرکرده اش رجوی خائن هر گونه ملاقات و تماس تلفنی و هر گونه ارتباط را برای اسیران قطع و ممنوع کرده است.
در رابطه با ارتباطات تلفنی و اینترنتی رجوی جرأت نمی کند آنرا علنی کند و اعلام کند که اسیران فاقد ارتباط هستند. اما در رابطه با خانواده چون حضورآنها دررسانه ها منعکس می شود و جداشدگان و منشعبین از فرقه مستمر بر علیه فرقه افشا گری می کنند مجبور است که در این رابطه موضع گیری کند و دلایل اجازه ندادن به اسیران را برای ملاقات حضوری با خانواده هایشان را در پوش شیادی و دروغگویی و تهمت و افترا پنهان کند.
فرقه از ترس اینکه اسیران در صورت ملاقات با خانواده هایشان با دنیای بیرون آشنا شوند و متوجه شیادی های رجوی بشوند اجازه ملاقات نمی دهد. حاضر است این ننگ و رسوایی را بپذیرد و در اوج بی شرافتی و بی پرنسیبی سیاسی خانواده را آماج فحاشی و تهمت و افترا قرار می دهد ولی به افراد اجازۀ ملاقات با خانواده شان را ندهد.
حضور خانواده در لیبرتی مانند ریختن آب در لانه مورچه است.
دیری نخواهد پایید که اسیران حصار و غل و زنجیرهای تشکیلات فرقه را پاره کرده و به آغوش خانواده هایشان و دنیای آزاد برگردند.
عیسی آزاده – پاریس
۱۱ ژوئن ۲۰۱۵- ۲۱ خرداد ۱۳۹۴