حجم اعلام جدایی از فرقه رجوی مدتی است آنقدر زیاد شده که رجوی و تبارش را به شدت گیج نموده و فرقه را بر آن داشته که برایش چارهای بیاندیشد.
به این منظور متفکران تهی مغز فرقه رجوی اخیرا «سلطان مجدم» را طعمه طرح خود کرده و با یک انشایی که اصلا ربطی به این شخص ندارد اقدام به نشر اکاذیبی نمودندکه هر کسی را به خنده وا می دارد.
همه کسانی که سُلطان مَجدَم را می شناسند به خوبی می دانند که وی سواد خواندن و نوشتن ندارد که بخواهد مقاله علیه کسانی بنویسد که تا دیروز در کنار هم بودند. همه کسانی که با فرقه آشنایی دارند می دانند وی را چون بادکنکی باد کرده و به هوا فرستادند.
البته سلطان مجدم کماکان مثل زمان داخل تشکیلات حرف گوشکن فرقه است و در حال جمع آوری اطلاعات اطرافیانش در آلبانی می باشد تا که بتواند روزگار بچرخاند؛ در یک کلام مزدوری رجوی را انجام می دهد.
جالب است که بدانید وی از اسیران پیوسته به فرقه رجوی است و به خاطر خوش خدمتی هایش، فعلا فرقه به روی «مجدم» نمی آورد که به اصطلاح رجوی از اسیران سرشکسته و ور شکسته بود که در زمان جنگ ایران و عراق به آنها پیوست.
بی تردید این مطلب مضحکی که در سایت رجوی به نقل از سلطان مجدم منعکس شده است با اطلاع وی نوشته شده و یک بار هم برایش خوانده اند که عناصر فرقه می خواهند این گونه مطلبی از قول او نشر دهند. زیرا می دانند که بعد از این مطلب اطرافیان مجدم با وی مرزبندی خواهند داشت و دیگر کسی محل سگ هم به او نخواهد گذاشت.
بین خودمان بماند بیچاره سلطان و سلطان های دیگر چکار کنند، امثال او متاسفانه کم نیستند و به خاطر منافع شخصی به ویژه مسئله مالی، نیاز دارند که در نزد رجوی خوش خدمتی و کاسه لیسی نمایند. شاید ضرورتی نداشته باشد که این گونه افراد را سرزنش نماییم زیرا ما می دانیم چنین مسائلی آبشخورش کجاست و چه کسانی هستند، ولی جهت هوشیاری خوانندگان محترم باید که افشا کرد و افرادی همچون سُلطان مجدم را سر جایش نشاند تا بدانند که دنیا بی حساب و کتاب نیست و آن افرادی که در آلبانی به فرقه رجوی دست رد زده اند خدایی دارند.
اما مطلبی خطاب به سُلطان مَجدَم می گویم: تو مگر یک عرب با غیرت نیستی؟ مگر تا دیروز همین خلیل انصاریان که تو پایت آسیب دیده بود پرستاریت نمیکرد؟ حالا چه شده که خلیل و بقیه که مدام هوایت را داشتند شدهاند آدم بَده؟ واقعا خجالت دارد و باید که از شرم سرت را روی زمین بگذاری و بمیری! پیشنهادم به سلطان، این است که خودش را از مزدوری رجوی برحذر دارد و به کنار بکشد. برود به افرادی که می داند کجا و چگونه زندگی می کنند مراجعه کرده و کمک درخواست کند تا بلکه شرارت، ذِلالت و رذالت رجوی از دامانش جدا گشته و پاک گردد.
یادداشت از: ارسلان صادقی اردبیلی
انتهای پیام