دلواپسی های بزرگ

دلواپسی های مسعود رجوی ، رهبری گروهک تروریستی مجاهدین با لحاظ شدن چندین پارامتر قابل تامل بر سر بقای!! تشکیلات و تارو پود پوسیده نظام فرقه رجوی روزبروز بزرگتر و مهم تر میشود. در یک نگرش لازم برای فهم عمل سیاسی و ضد مردمی فرقه رجوی مبانی زیر با اهمیت بنظر میرسد :

۱- تجمیع اعتبار رجوی به رودررویی امریکا و غرب با ایران .

۲- بزرگنمایی مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم های ظالمانه امریکا علیه مردم ایران .

۳- برجسته کردن اخبار سیاسی مربوط به فرقه دراویش و یا افراد جامعه بهایی .

۴- بازی کردن نقش کار چاق کن برای فضاسازی کشورهای عربی ارتجاعی علیه ایران .

۵- جمع آوری میدانی اطلاعات مربوط به مراکز هسته ای ایران با استفاده از گوگل !!! برای بسترهای خبری و هیجانی .

۶- مدیریت لجام گسیخته برای ساکنین لیبرتی و بعضی از اعضای ساکن در کشور آلبانی .

این روزها از سویی آرزوی سرشاخ شدن امریکا با ایران با دیدارهای انجام شده مستمر هیئت های پنج بعلاوه یک و ایران برای رجوی ناممکن جلوه گرشده و او را ناامید میسازد و از ورایی دیگر منبع آگاه اسراییلی !! امروز ۱۴ خرداد به بی بی سی اعلام می کند اسراییل هم نهایتا نتایج مذاکرات هسته ای ایران را می پذیرد!!. از دیگر سو افشای جعل آمیز اخبار بغایت غیرحرفه ای! مربوط به دیدار بازرسان و کارشناسان کره شمالی با کارشناسان مربوطه ایرانی توسط مسعود رجوی خریداری نمی یابد. حداقل اش بایستی پذیرفت هم ایران و هم کره شمالی در چنین فضای سنگین سیاسی و هسته ای به چنین امری مبادرت نمی کنند. لذا فضای رو به جلو و نتیجه بخش و برد برد با هر کیفیتی در زمینه مسائل هسته ای اعتبار خوب و مناسب خود را حفظ کرده است. ضمن اینکه ایران با حساسیتی نشات یافته از منافع ملی و نظرات رهبری با ویژگی های لازم و بیشتری کار خود را پیش برده و اراده می کند.

سازمان علیرغم مشکلات واقعی و اقتصادی ناشی از تحریم ها در یک اقدامات سخیف و مطمئنا ضد ملی همواره کشورهای اروپایی را به استمرار تحریم ها برای افزایش فشار به مردم از ابتدا تاکنون ترغیب نموده است و همچنان پیش میرود. طی یکسال اخیر جامعه و فرقه دراویش ایران در یک دگردیسی نامبارک و مشکوک گاها به اعتراضات فرقه ای روی آورده است این اعمال اجتماعی ضمن اینکه برای مردم نیز شگفت آور است با اساس اندیشه های فکری آنها نیز متضاد بوده و عمدتا به مرگ رهبری قبلی فرقه دراویش و سرشدن اخیر یکی از عوامل شورای مرکزی نهضت آزادی که با این ایدئولوژی مرتبط میباشد ارتباط دارد. مسعود رجوی از اینکه همواره به زندگی در شکافهای اجتماعی سیاسی کشورمان از مدتها پیش دلبسته است با رسانه ای کردن این موضوع و دستگیری عوامل اصلی فرقه ضاله بهاییت که طی سال های گذشته به ترمیم سازماندهی های فرهنگی سیاسی خود برای نزدیکی های جدید به بیگانگان عمل کرده اند ، سعی در بلواسازی برای گمراه افکار عمومی و جهانی نموده است.

دیدارهای بی ارزشی همچون ملاقات با سفیر عربستان در پاریس و سایر روابط پنهان با کشورهای در حال سقوط به ورطه بهار عربی گامهای ارتجاعی و ضدانقلابی تازه و شگفت انگیز دیگری از سوی مسعود رجوی بشمار میرود که برای سنگین کردن فضای ضدایرانی در دنیا مرتبا تکرار میشود. ولی مشخصا با توجه به ماهیت شناخته شده قبلی و تروریستی مجاهدین این لطف و سرسپرده سازی های حکام مرتجعی همچون عربستان از سر ناچاری!؟ بوده و حتی بلاشک آنها نیز توانایی مدیریت چنین عجوبه های سرکش و تروریست را نخواهند داشت. موضع نگرفتن علیه جنایت های ضدبشری و سایر جنایات جنگی داعش و اعطای القابی همچون ” انقلابیون سنی ” به عوامل آدمکش داعش از سوی مریم قجر از خودزنی های لورفته رهبری سازمان برای نجات خود گم کرده بشمار میروند. همسویی با عربستان در ترویج اخبار بمباران امکانات زیرساختاری کشور یمن و مردم بیگناه یمن و وابسته خواندن! اعتراضات مردم شیعی بحرین و عربستان به ایران و مزدور خواندن آنها از سوی مسعود رجوی مراتب نزول جایگاه نداشته سیاسی فرقه مجاهدین را هم خبر می دهند و حتی این موضوع را داد می زنند .

شنیده ها حاکی است مهدی ابریشمچی و چند تن از مسئولین اورسوروازی سازمان اخیرا ملاقات هایی با بعضی از مسئولین محلی کشور آلبانی داشته اند. مطمئنا سازمان با حربه تطمیع و فریب براساس تجارب خود در کشور عراق به گسترش نفوذ خود برای بهره برداری ضد ملی خود در آلبانی خواهد افزود ولی از سویی دیگر اعضای ناراضی و جداشده ساکن در لیبرتی که در اکثریت میباشند تمامی ترفندهای فرقه رجوی را روزانه برملا و آنها را بی اثر میسازند و اخیر یک انجمنی را برای خود تاسیس و به ثبت رسانده اند. از لیبرتی هم خبر میرسد بعد از مدتها کج اندیشی رهبری فرقه مجاهدین و عدم اجازه ملاقات با خانواده ساکنان لیبرتی کم کم حضور پرمشقت و فداکارانه خانواده های قربانیان حاضر در لیبرتی در کشور عراق و هکذا جلوی درب لیبرتی بیشتر میشود که نهایتا در کنار سایر فشارهای تحمل ناپذیر برای فرقه رجوی موضوع تعیین تکلیف اعضای لیبرتی را تسریع می بخشد.

میشود با جرات گفت همزمان با نهایی شدن مذاکرات هسته ای تمرکز برای آوردن ضربات نظامی به جماعت داعشی از سوی جامعه جهانی ، تب حساسیت های سیاسی نیز سایه خود را از کشور ایران برداشته و بنظر میرسد با روشن شدن نتایج اقدامات نظامی روبه جلو در عراق و یمن تعادل قوای جدیدی ظاهر شود که چه بسا همانند طوفانی ناخواسته تکلیف جماعت شرمسار رجوی را رقم زند.

***

مسعود تقی پوریان (عضو سابق ارتش آزادیبخش و مجاهدین)

تبریز

۱۳۹۴/۳/۱۵