فرقه رجوی که اکنون به نیروهای مزدور آمریکا ارتقا یافته است با پشتیبانی و حمایت سناتورهای جنگ طلب آمریکایی اقدام به نقض حقوق اولیه اعضا جدا شده از سازمان می نماید.
سران فرقه رجوی با هدف ایجاد ارعاب و جلوگیری از جدا شدن سایر ناراضیان از کمپ تیرانا همچنان به مشکل آفرینی و توطئه علیه اعضای جدا شده می پردازند و هرچقدر که بتوانند آنها در فشار و سختی قرارمی دهند.
احسان بیدی نمونه ای از این افراد است که پس از تحمل یکسال پر فراز و نشیب و سخت در زندان آلبانی چند ماه پیش آزاد شد. اقدام و فتنه فرقه برای اخراج او به یونان بی نتیجه ماند که البته با رسیدن خبر آزادی و مقاومت ایشان به داخل فرقه بسیاری از نقشه ها و توطئه های فرقه برملا و باعث هوشیاری اعضا ناراضی شد. به همین دلیل منافقین دیکتاتور که تحمل حضور یک آزاد اندیش و افشاگر را نداشتند مجددا دست به توطئه دیگری زدند و توسط عناصری خود فروخته قصد ترور و ضربه به وی را داشتند.
لذا فردی را جهت اقدام تروریستی علیه احسان بیدی به صورت نفوذی به میان جداشدگان فرستاده بودند که خوشبختانه با هوشیاری بیدی فرد نفوذی شناسایی و توطئه وی خنثی گردید.
بیدی از سال ۱۳۹۲ شمسی یعنی حدود هفت سال است که در کشور آلبانی ساکن هست و متاسفانه بدون هیچ دلیل و مدرکی او را به زندان انداختند. در سال ۲۰۱۳ میلادی دولت آلبانی پناهندگی و مجوز اقامت ۱۰ ساله را به وی داده بود ولی فرقه بی قانون و تروریست مستمرا به دنبال پرونده سازی های موهوم علیه بیدی بوده و است.
او هم مثل سایر جداشدگان پایش به ایران نرسیده و علیرغم حضور قانونی ۷ ساله، دولت و کشور آلبانی بدون توجه به حقوق پناهندگان وکنوانسیون های بین المللی به ایشان حق پناهندگی دائم و پاسپورت قانونی نمی دهد.
حال این سوال پیش می آید درحالیکه تعداد بسیاری جدا شده در کشور آلبانی حضور دارند سران خیانت کار فرقه چرا فقط ایشان را مورد حمله و هجمه قرار می دهد؟
در این رابطه باید سوال کرد چرا فقط احسان بیدی؟
البته باید به آنان یادآوری کرد فکر نمی کنید بند و بست ها و تبانی هایتان مثل تمامی خیانت ها و نامردی هایتان افشا شود؟
اطلاعات به دست آمده نشان می دهد که فرقه رجوی با نفوذ در میان جدا شدگان و پرداخت هزینه های مزدوری پیوسته به دنبال اختلاف و تفرقه دربین جدا شدگان است.
روزی آنها را از بی پولی و آینده می ترساند. روزی با ایجاد موانع مختلف سد راه گرفتن پناهندگی و رفتن به کشورهای اروپایی می شوند. آنها با شیوه های پیچیده و با پشتیبانی مافیای آلبانی، حتی کمیسیاری آلبانی در امور منافقین را تعطیل و موضوعات جدا شدگان را به دست گرفتند، تا همه گونه آنها را به خود وابسته نمایند.
منافقین از این طریق دو هدف را دنبال می کنند: اول، به دست گرفتن کنترل زندگی و معشیت جدا شدگان کما فی سابق و دوم، قدرت نمایی در تشکیلات داخلی و رجز خوانی برای اعضای ناراضی تا مانع جدا شدن بیشتر شوند و آنها را ناامید نمایند.
این اقدامات مذبوحانه و این تلاش های گزاف که با پرداخت رشوه های کلان در اکثر کشورهای اروپایی توسط عناصر منافق انجام می شود؛ اولا مشخصا با حمایت کشورهای عبری، عربی و غربی صورت می گیرد و ثانیا بیش ازهر زمان چهره کریه منافقین را به نمایش می گذارد که چگونه درحالی که ادعاهای حقوق بشری آنها و ارباب هایشان ویترین آنها را جذاب می نماید ولی در نهان حتی از چند عضو جدا شده خویش آنقدر وحشت دارند و می ترسند که خواب راحت را از چشم آنها ربوده و پیوسته به دنبال تهدید و ترور و توطئه هستند.
خوب است بازهم جملات معروف مسعود رجوی سرکرده فرقه را که در حضور پنج هزار عضو سازمان در دهه ۱۳۸۰ در قرارگاه باقرزاده گفت را یادآوری کنیم.
در آن نشست مسعود رجوی با مشتی گره کرده اعلام کرد: «دیگر هیچ جداشده ای را به خارج کشور نخواهیم فرستاد، هرکس اعلام جدایی کند ابتدا دو سال در خروجی مجاهدین نگهداری می شود و آنگاه او را به استخبارات عراق تحویل می دهیم، در آنجا نیز به جرم ورود غیرقانونی به عراق، به هشت سال زندان در ابوغریب محکوم خواهد شد و تازه بعد از این ۱۰ سال زندانی شدن، اگر کسی زنده ماند به عنوان اسیرجنگی به حکومت ایران تحویل داده می شوند که در داخل ایران هم سرنوشتی بهتر از اعدام در انتظارشان نیست. در این رابطه با استخبارات عراق هم هماهنگی لازم صورت گرفته است. اگر پیروز شدیم که شاید همه را ببخشم اما اگر پیروز نشدیم، به شما دستور می دهم که جداشدگان را در هرکجای اروپا که باشند پیدا و در همانجا اعدام کنید. پول و سلاح از من، و کشتن آنها با شما. و نگران دستگیر شدن هم نباشید چون در اروپا اعدام وجود ندارد و بعد از چند سال هم از زندان آزاد می شوید و زندانهای اروپا نیز در برابر زندانهای ایران هتل به حساب می آیند.»
مریم سنجابی
انتهای پیام / فراق