تجربه نشان داده است که نوشتن هر مقاله و هر افشاگری جداشده ها بر علیه فرقه رجوی، تیری بر قلب سیاه مسعود و مریم رجوی و خاری در چشم سردمداران این فرقه و چوبی در آستین هواداران بی هویت و بی شرف این فرقه کثیف است.
یادآوری کنم که راه اندازی برنامه ها و تمامی هرزنامه ها از شبکه های اجاره ای رجوی به این خاطر است که افشاگری جداشدگان دقیقه به خال می خورد.
هفته پیش سایت ضد ایرانی موسوم به ایران افشاگر که یک سایت اجاره ای است و توسط فرقه با پول اعراب منطقه اداره می شود و هرزنامه ها، برنامه ها و یاوه گویی های آن توسط یک مُردار مریض به نام همایون منجمی اجرا می شود، علیه جداشدگان دروغ هایی سر هم کرد.
البته آوردن این موجود کثیف به عنوان مجری که فکر کنم برنامه اش به اندازه انگشتان دو دست هم بیننده ندارد برای این است که این آدم شارلاتان حقه باز را در مناسبات فرقه گرایانه خود نگه دارند؛ چون وی موجودی می باشد که نان را به نرخ روز می خورد و هر جا که به نفعش هست برای رسیدن به آن از هیچ اراجیفی کوتاهی نمی کند.
من این فرد حقه باز و تفاله که این همه شیادی و شارلاتانیسم را از رهبران عقیده ای خود به ارث برده را خوب می شناسم. این موجود قبلا مسئول یگان و سردسته عربده کشان نشست های مغز شویی و تفتیش عقاید بود ولی آنجا که کار بدنی پیش می آمد مثل مرده در آسایشگاه می افتاد. او دست به سیاه و سیفد نمی زد. جالب است بدانید که همین همایون منجمی دلقک تلویزیونی برنامه پرونده به خوبی خط مشی سیاسی رجوی را می دانست و با آن مخالف بود.
من به یاد دارم که اگر اشتباه نکنم در سال ۷۷ یا سال ۷۸ که اولین روز نوروز بود؛ جشن هایی در سالن اجتماعات به مناسبت عید نوروز در پادگان بدنام اشرف برگزار شد. رجوی در داخل سالن بعد از تحویل سال سیب و پرتقال برای نفراتی که در ته سالن نشست بودند پرت کرد. آنها اصلا گوششان به اراجیف رجوی بدهکار نبود و در همین راستا هم یک عده دلقک از سر و کول هم برای گرفتن این میوهای متبرک بالا می رفتند. بعد از این معرکه گیری رجوی رفت با مریم از روی سن، جلوی چشم همه اعضا روبوسی نموده و سپس پایین آمد!
مسعود رجوی با بعضی از سرخرها از جمله با ناشریف، رحمان و چند سرخر دیگر نیز روبوسی کرد و سپس چند رأس از زنان شورای رهبری دست دختر مریم قجر عضدانلو و مهدی ابریشمچی به نام اشرف را گرفته بودند و در آن لحظه پیش رجوی آوردند که مسعود رجوی او را در آغوش کشید و برای دقایقی دختر مریم را در آغوش خود نگه داشت! آن صحنه از تلویزیون های مدار بسته بزرگ در داخل سالن هم پخش می شد.
این وضعیت در حالی بود که رجوی برای همه اعضا زن و زندگی را حرام می دانست و حتی کسی در داخل مناسبات نمی توانست با خواهر خودش دست بدهد چه برسد به روبوسی و در آغوش کشیدن.
بعد از پایان مراسم بیشتر نفرات از این حرکت زننده شخص رجوی عصبانی و متناقض شده بودند و در نشست هایی که بعد از این مراسم انجام شده اعضا مخالفت خود را در قالب فاکت های روزانه می نوشتند و اعلام می نمودند که چرا رجوی با دختر مریم و خود مریم رجوی روبوسی کرده است.
برای خواننده عزیز در اینجا یادآوری کنم که در درون مناسبات فرقه فرماندهان تشکیلاتی طوری وانمود می کردند که مسعود و مریم هیچ رابطه جنسی با هم ندارند.
به همین خاطر بود که بیشتر اعضا از این حرکت متنفر شده بودند و وقتی که در نشست ها این موضع را بیان می کردند همین موجود موذی به نام «همایون منجمی» به نفرات حمله ور می شد و آنها را زیر مشت و لگد می گرفت تا جلوی چشم فرماندهان فرقه مقام خود را بالا ببرد.
این در حالی بود که این موجود عوضی خودش هم با این عمل رجوی در نشست مخالف بود ولی حالا همین آدم در شوهای تلویزیونی که بینده اش فکر کنم فقط خودش باشد و دست اندرکاران آن، علیه ما جداشده ها یاوه سرایی می کند. این قبیل حرکات ناشیانه نشان از همان سوزش شدیدی است که از افشاگری های ما جداشدگان خورده است.
غفور فتاحیان – پاریس
انتهای پیام