فراق پرویز خزایی از ۱ ژوئن ۱۹۷۹ تا ۷ اکتبر ۱۹۸۰ سفیر ایران در کشور سوئد بود (تقریبا حدود یک سال و اندی). وی فعلا تحت عنوان مسخره نماینده شورای ملی مقاومت ( بخوانید شورای عیاشی و خوشگذرانی ) فعالیت می کند. بر اساس یافته های قابل اتکاء او هم اکنون حدود هفت تا ده هزار دلار حقوق ماهیانه از فرقه رجوی جهت مزدوری میگ یرد و کارهای فرقه رجوی را تحت عنوان مسخره «نماینده شورای ملی مقاومت در کشور سوئد پیش می برد.
جهت اطلاع دوستانی که از سابقه وی اطلاع چندانی ندارند عرض کنم که پرویز خزایی در اول ژوئن ۱۹۷۹ به عنوان سفیر ایران در کشور «سوئد» منصوب شده بود، ولی این شارلاتان و زن باره اجاره ای، به جای حفظ آبروی ایران و ایرانی از فرصت به دست آمده سوء استفاده کرده و به عیاشی و خوش گذرانی در اروپا پرداخت.
مسئولین وقت دولتی به خاطر این افتضاحات خزایی چندین بار به او تذکر اخلاقی دادند که شاید به راه راست هدایت شود و دست از این لومپن بازی های خودش بردارد و بیشتر از این با آبروی ایرانی ها بازی نکند ولی او همچنان به عیاشی و خوش گذرانی خود ادامه می داد که در نهایت توسط مسئولین وزارت خارجه تصمیم گرفته شد که وی به ایران برگردد و فرد دیگری را جایگزین او بکنند. (حکم اخراج او صادر شد و به وی ابلاغ گردید).
خزاdی که می دید خوش گذرانی و عیاشی وی در اروپا به پایان خودش رسیده است، تصمیم می گیرد که یک راه حل پیدا کرده و به بقاء ننگین خودش در اروپا ادامه دهد. لذا به تکاپو افتاده و به دنبال راه حل می گشت که ناگهان متوجه فعالیت های مسعود رجوی خائن شد که آن زمان به اروپا گریخته بود، لذا خزاdی تصمیم گرفت که خودش را به فرقه رجوی تحت عنوان «سازمان مجاهدین خلق ایران» بفروشد و آویزان آنان گردد. فرقه رجوی (منافقین و مغضوبین خلق) از او استقبال کرده و در ازای پرداخت ماهیانه ۵ هزار دلار برای تامین عیاشی ها و خوش گذرانی های وی، این لومپن عیاش را به مزدوری گرفتند.
از آنجائی که خزایی نام سفیر ایران را هم یدک می کشید، قیمت بالا گفت و در آن زمان پولی معادل ۳ هزار دلار پیشنهاد داد که به سرعت مورد توافق قرار گرفت و وی رسما به مزدوری فرقه رجوی استخدام شدند.، ضمن اینکه با این اسمی که یدک می کشید یعنی«سفیر ایران در کشور سوئد توجه رسانه ها را به خود جلب کرده بود و رجوی هم زیر این پوشش تلاش می کرد که به حقانیت خودش در مقابله با عناد در برابر امام خمینی(ره) مشروعیت بخشد، زیرا مردم ایران مسعود رجوی را نمی توانستند ببخشند و فراموش نمایند.
بنابراین سوءاستفاده های رذیلانه رجوی از این عنصر پلید و خوش گذران مقداری توجهات را در آن زمان به خود جلب کرد و باعث شد که مطبوعات و رسانه ها و محافل سیاسی نیم نگاهی به این موضوع بکنند.
از آن زمان مزدوری خزائی برای رجوی خائن شروع شد و با گرفتن پول های کلان به خوش گذرانی و عیاشی و مشروب خواری خود ادامه داد و هر از گاهی در برخی جلسات رجوی آفتابی می شد و بعد از سخنرانی و گفتن تعاریف در رابطه با مسعود رجوی و بعدها هم در رابطه با مریم رجوی پول خود را گرفته و به مکان عیاشی خود باز می گشت و روزگار می گذراند.
پرویز خزائی سفیر اخراجی ایران در کشور سوئد از آنجا که صلاحیت خودش را در عرصه دیپلماسی نتوانست نشان دهد و از طرفی دید که به شدت در میان خانواده و قوم و قبیله خودش باعث آبروریزی خواهد شد ( وی اصالتا لر بود و لرها سر این چیزها تعصب شدیدی دارند و از وطن فروشی نمی گذرند) تصمیم گرفت که به ایران باز نگردد و به نوعی افکار عمومی و خویشان و نزدیکان خودش را فریب دهد که متاسفانه موفق هم شد و با حقه بازی و درنده خویی و کلاهبرداری خاص خودش مدتی را به همین منوال گذراند و تلاش کرد که همواره خودش را یک انسان وطن پرست و مسئول نشان دهد.
اکنون با انتشار عکس هایی از وی در صفحات مجازی که در حال نوشیدن شراب می باشد حرف های ما را تائید کرده و نشان می دهد که این آقا حتما این پیاله شراب را به سلامتی خانم مریم رجوی می نوشد تا حالش را ببرد. ( البته ممکن است پیاله چایی هم باشد، نمی دانم).
اگر فقط یک ماه به این مزدور حقوق ماهیانه پرداخت نگردد وی افسارگسیخته و دیگر در هیچ برنامه ای از فرقه رجوی شرکت نمی کند و فرقه رجوی هم این را بهتر از هر کس دیگر می داند که وی می تواند همانطور که به دولت ایران خیانت کرد می تواند شروع به خراب کردن فرقه رجوی نیز بکند ، چرا که او بعد از ۴۰ سال کماکان اسم سفیر سابق ایران در کشور سوئد را یدک می کشد و در این سالیان فرقه رجوی هم این موضوع را باد زده و دیگر توانایی این را ندارد که خزائی را از عرش به پائین بکشد.
چه کسی نمی داند که سفیر سابق ایران در کشور سوئد در حال کپک زدن و زنگ زدن است.
بخشعلی علیزاده
انتهای پیام / فراق