جغرافیای سرزمین ایران، کشوری با موقعیت خاص ژئوپلیتکی و منحصر به فرد را رقم زده ایران در منطقه ای حد فاصل بین آسیای میانه، هند بین النهرین و آسیای صغیر هست همان که امروز از آن به عنوان خاورمیانه نام برده می شود.
این وضعیت ایران را در معرض حمله و تهاجم های ملل، اقوام و قبایل مجاور قرار داده است. چنانکه سراسر تاریخ کشور را بنگرید انباشته از هجوم ها، حمله وغارت هایی بوده که توسط اقوام مجاور صورت می پذیرفته و بیشتر تحولات و دگرگونی های مهم تاریخی این مرز و بوم یا حاکی از تصرف کشور توسط بیگانگان و یا حاکی از راندن بیگانگان و تثبیت حاکمیت قومی و ملی بوده است. به همین دلیل در اکثر تاریخ ایران، مردم و حاکمان وطن پرست در تلاش برای دفاع از حاکمیت و حق ملی کشور بوده اند.
به دلیل این موقعیت استثنایی و شرایط اقلیمی، سرزمین ما در دوران معاصر نیز همواره مورد توجه قدرتهای جهانی بوده و پیوسته در صدد توطئه و خیانت جهت دستیبابی به منابع و سرزمین های های ایران و سلطه بر آن بوده اند و در برهه هایی از تاریخ متاسفانه بخش های زیادی از آن به یغما رفته. کافی است با نگاهی به تاریخ معاصر یک سده اخیر در یابیم، چه کسانی از تمامیت ارضی کشور محافظت و چه افراد خیانتکاری موجبات سازش و ازدست دادن بخشهایی را فراهم آوردند.
عدد معاهدات خیانتکارانه منعقد شده و فاجعه واگذاری اراضی در دوره قاجاریه، با دو معاهده ترکمانچای و گلستان و ادامه آن در دوره پهلوی اول و دوم و بعنوان برگ هایی از خیانت امرای حاکم تا به ابد در تاریخ ایران به ثبت رسیده است.
ایران در زمان سلطنت قاجاریه به دلیل عدم برخورداری از حکومتهای قدرتمند داخلی، ضعف پادشاهان قاجاری و دخالت مستقیم کشور انگلستان، در قالب دو معاهده خیانتکار عهدنامه گلستان و ترکامنچای، مجبور شد از حاکمیت خود بر بخشهای وسیعی از سرزمینش صرف نظر نماید.
1. معاهده گلستان در تاریخ ۲۹ شوال ۱۲۲۸ قمری/ ۲۵ اکتبر ۱۸۱۳ میلادی به امضاء نمایندگان دولتین ایران و روسیه رسید و بر اساس آن بخشهایی از خاک ایران نظیر قرهباغ، گنجه، شکّی و شیروان، دربند و بادکوبه و قسمتی از تالش به انضمام تمامی داغستان و گرجستان و محال شورهگل و آچوق باشی و کورنه و منکریل و تمامی اولکای قفقاز تا کنار دریای خزر به خاک روسیه الحاق شد. همچنین انحصار برخورداری از نیروی دریایی در دریای خزر به دولت روسیه واگذار شد.
۲٫ معاهده ترکمانچای در ۵ شعبان ۱۲۴۳ ه.ق (۱۰ فوریه ۱۸۲۸ م) به امضای عباسمیرزا و ژنرال پاسکویچ روسی رسید. در جریان این معاهده علاوه بر تثبیت نتایج حاصل از معاهده گلستان برای روسها، سرزمینهای حـاصلخیز قرهباغ، شورهگل و بخشی از صحرای مـغان از سرزمین ایران جدا شد؛ همچنین دولت ایران تسلط مطلق روسیه بر دریای خزر را پذیرفت.
۳٫ افغانستان از دیرباز بخشی از سرزمین های ایران بود و فرهنگ و زبان این دو منطقه نشان از همبستگی های قومی ، و ملی دیرینه این دو سرزمین دارد . شهر هرات نیز مرکز خراسان و فرهنگ و ادب ایران به شمار میرفت. قاجارها به دلیل تمرکز بر تحولات شمال غرب از تحولات سیاسی و نظامی افغانستان جا مانده بودند؛ واز طرف دیگر رقابتهای منطقهای انگلیس و روسیه در آن مقطع زمانی، سبب شد انگلستان با فتنه گری تمایلات تجزیه طلبی و گریز از مرکز را در بین مقامات محلی افغانستان تقویت نماید. دولت ایران برای پایان این فتنه در سال ۱۸۳۶ توانست پس از چندماه درگیری با حکام محلی و محاصره درسال 1856 م هرات را آرام و مجددا فتح نماید. متعاقب فتح هرات، دولت انگلستان با قطع رابطه ، به دولت ایران اعلان جنگ داد و ۲ ماه بعد بندر بوشهر را تصرف و آماده تصرف جزیره خارک و خوزستان گردید. در ادامه دولت قاجار در مارس ۸۵۷ م با انعقاد معاهده پاریس با انگلستان، از حاکمیت خود بر هرات و بقیه ممالک افغانستان صـرفنظر کرد.
۴ . در کنار این قراردادها که با دخالت مستقیم دولت انگلستان به ثمر می رسید؛ قرارداد آخال نیز در دوره ناصرالدین شاه قاجار بین دولت ایران و روسیه در تاریخ ۲۲ محرم ۱۲۹۹قمری – ۱۴ دسامبر ۱۸۸۱ میلادی منعقد شد، برمبنای این معاهده که بعد از تصرف مناطق ترکستان و بخش خاوری دریای مازندران توسط روسها، بین نمایندگان دولت ایران و روسیه منعقد شده بود، دولت ایران مجبور شد از حاکمیت خود بر بخشهایی از مرزهای شمال خراسان تا رود تجن به مثابه ایالت ماوراء دریای مازندران صرفنظر نماید.
5. پهلوی اول: در دوره پهلوی اول، باز هم با نفوذ انگلستان، عهدنامه مرزی ۱۳۱۰ توسط رضاخان با ترکیه به امضاء رسید و بخشی از ناحیه آغری داغ و آرارات به دولت ترکیه واگذار شد.
6. علاوه بر آن بر مبنای معاهده تحمیلی با دولت عراق در سال ۱۳۱۶، حق کشتیرانی در سراسر اروندرود – به استثنای پنج کیلومتر آبهای مقابل آبادان تا خط تالوگ- به دولت عراق واگذار شد.
۷٫ رضاخان نسبت به دیگر عضو پیمان سعدآباد، یعنی افغانستان نیز عطوفت و سخاوتمندی بیشتری نشان داد و در مذاکرات بر سر هیرمند و آب آن، با حکمیت انگلیسیها، میزان سهم آب ایران از رود هیرمند به یکسوم تقلیل پیدا کردو «از ۱۸۱۴۶ کیلومترمربع مساحت کل سیستان، ۷۳۷۴ کیلومترمربع از آن ایران و ۱۰۷۷۲ کیلومترمربع جزو خاک افغانستان شد.»
۸٫ رضاخان منطقه چکاب و مناطق نمک خیز مرز ایران و افغانستان را، نیز جهت اعتمادسازی به افغانها تقدیم نمود.
۹٫ پهلوم دوم : منطقه خلیج فارس به دلیل تامین ۷۰ درصد منابع انرژی نفتی دنیا، که همواره مورد توجه قدرتهای جهانی بوده است و تا سال ۱۹۷۱ ، انگلستان به عنوان قدرت بلامنازع خلیج فارس مطرح میشد. سیاست هایش در منطقه منطقه خلیج فارس را به گونهای طراحی می نمود تا کشورهای منطقه روز به روز ضعیف تر گردیده و پایگاههای منطقهای خود در خلیج فارس را از دست بدهند. بدین ترتیب سرانجام بحرین با توطئه انگلیسی ها در ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ ودر دوره محمدرضا پهلوی به صورت رسمی از ایران جدا شد.
با این حال در می یابیم در ادامه این سیاست های خائنانه و خیانت کارانه دشمنان ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ۸ سال جنگ تحمیلی را بر این ملت تحمیل نمودند و با دولت ظالم صدام مجددا قصد تصرف بخش هایی از خاک ایران چون جزایر سه گانه و خوزستان را داشتند. که با همت و دلاوی های جوانان این میهن و سیاست حفظ تمامیت ارضی در دوره جمهوری اسلامی پوزه دشمن و حامیانش به خاک مالیده شد.
جهت افشای ماهیت رجوی خائن و گروه تروریستی یکبار دیگر آموزه ها و شستشوی مغزی اعضای ورودی در طی جنگ تحمیلی را جهت اطلاع خوانندگان عزیز در ذیل آورده ام تا بیشتر روشن شود که رجوی جنایتکار این خیانت کار بالفطره چگونه برای دستیابی به قدرت با صدام حسین بند و بست کرده بود چنانچه به قدرت برسد استان خوزستان را به او واگذارخواهد نمود و خیانت های او نیزدر تاریخ ایران به ثبت رسید.
رجوی بی دین، مزدور وطن فروش در بند و بست پنهانی با صدام قول خوزستان وجزایر سه گانه را به صدام در ازای کمک های او داده بود. و در طی بیست و پنج سال حضور ننگین در عراق گروه منافقین بعنوان زیرمجموعه ای از لشگر اول از سپاه دوم عراق شناخته می شد و در اسناد نظامی و اداری عراق شامل همان بودجه های ضمیمه به لشگر اول بود.
به طور رسمی هزینه و بودجه ارتش رجوی از زمانی که درقالب نظامی قرار گرفت، از طرف لشگر اول از سپاه دوم عراق مستقر در جبهه میانی تامین می شد و نیروهای رجوی جزئی از این لشگر محسوب می شدند.
ناگفته نماند که فرقه علاوه بر دریافت نفت و پول نقد از رژیم عراق، همه امکانات لجستیک و پشتیبانی اش را از بدو ورود تا حتی دو سال بعد از اشغال عراق، از دولت عراق دریافت می کرد که شامل کلیه کالاهای اساسی ازجمله انواع سوخت و موادغذایی مانند برنج، آرد، حبوبات، چای و شکر به اضافه همه هزینه و نیروهای سرویس و نگهداری ادوات جنگی و غیرجنگی که شامل خودروهای زرهی و غیرزرهی وسایرتسلیحات می شدند، بود.
رجوی خائن به قدرت نرسیده این چنین بذل و بخش می کرد. به اسناد تاریخی این خیانت ها نیز بنگرید و در حالی که متجاوز و شروع کننده جنگ دولت صدام بود، به خاک دشمن رفته و زیر قبای صدام پناه گرفت.
درست زمانی که دلاور مردان ایرانی جانفشانی می کردند و حاضر نبودند حتی یک وجب از خاک وطن را به دشمن ببخشد رجوی در تحلیل های درونی سازمان در سال ۱۳۶۶ به هنگام ورود اعضای جدید بحثی آموزشی را پیش می برد که با سوالی این گونه مطرح می شد: که اگر شما بین انتخاب دو گزینه قرار بگیرید، الف جدا شدن خوزستان از ایران و در نتیجه حاکمیت رجوی در ایران… ب. باقی ماندن خوزستان در خاک ایران و در نتیجه حکومت دولت وقت ایران، کدام گزینه مناسب است؟
اگر افراد به گزینه دو رای می دادند آنها را به بدترین شکل سرزنش و متهم به خاک پرستی ! می کردند و ساعت ها آموزش وطن فروشی گذاشته و می گفتند به دست گرفتن قدرت توسط رجوی ارزش این را دارد که حتی خوزستان از ایران جدا شود!
این تحلیل حاکی از عمق وطن فروشی و اعتقاد رجوی در تن دادن به هرگونه پستی برای رسیدن به قدرت بود از بخشش خوزستان تا جزایر سه گانه و اروند رود (استخراج کلیپ ملاقات رجوی با سران استخبارات عراق) که در آن به بخشش اروند رود به عراق اشاره کرده « مشکل شط العرب ظاهر قضیه است. مشکل اصلی تهدیدهای…صدور انقلاب به خارج است که باعث بروز جنگ شده است به نظر ما شط العرب (اروند رود) متعلق به عراق است» (پیام انقلاب – ش ۸۹ مرداد ۱۳۶۲)»
خدا را شکر گزاریم که چنین خائن خیانتکاری دستش از سرزمین ایران کوتاه شد و اکنون تنها کاری که می تواند بکند جان کندن در مخفیگاه، دم تکاندن برای اربابان و زوزه کشیدن است.
تنظیم از: مریم سنجابی
انتهای پیام / فراق